جستجو در دایره المعارف شهدا

مطالب منتشر شده در دسته ی "زندگینامه شهدا"

شهید حسین باقریان 10 آگوست 14

شهید حسین باقریان

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

بیست‌وپنج اردیبهشت سال هزاروسیصدوچهل، هوا پر از عطر یاس و اقاقیا بود که سکینه‌‌خانم بار نُه‌ماهه‌اش را به زمین گذاشت. وقتی صدای گریۀ کودک با هیاهوی شاد گنجشک‌ها آمیخت، علی‌اکبر باقریان کودکش را در آغوش کشید و زیر گوشش «اشهد ان لا اله الا الله» را زمزمه کرد و به عشق سرور و سالار شهیدان امام‌ حسین(ع) حسینش نامید «حسین باقریان».

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید داود باقرزاده 10 آگوست 14

شهید داود باقرزاده

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

 

داوود فرزند محمدقاسم در سال هزاروسیصدوبیست‌وشش در تهران به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا ابتدایی خواند. بعد از گرفتن گواهی‌‌نامه پایه یک رانندگی، در اتوبوس‌رانی تهران مشغول به کار شد. ازدواج کرد و پدر دو فرزند شد. در آستانه پیروزی انقلاب با دستور امام خمینی(ره) که فرمودند: «هرکس به سربازی رفته، به اسلحه‌خانه برود و اسلحه بگیرد» در روز بیست‌ویکم بهمن‌‌ماه سال هزاروسیصدوپنجاه‌وهفت به‌همراه مردم به پادگان جی رفت و به علت بازنشدن در پادگان با اتوبوس به در پادگان زد و در را باز کرد که همان لحظه به دست سربازان داخل پادگان به شهادت رسید و در بهشت‌زهرای تهران به خاک سپرده شد.

 

 

“راهش جاوید باد”

ادامه مطلب
شهید محمدرضا باشی زرگرآبادی 10 آگوست 14

شهید محمدرضا باشی زرگرآبادی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در سال هزاروسیصدوسی‌ونه در شهرستان دامغان در خانواده‌‌ای دوستدار اهل ‌‌بیت(ع) دیده به جهان گشود.

امورات معیشتی خانواده از راه بنایی می‌گذشت که با زحمت و تلاش فراوان پدر، توأم بود.

محمدرضا تحصیلاتش را تا دوم راهنمایی ادامه داد و از آن به بعد دوشادوش پدر کار می‌کرد تا در عرصۀ اقتصادی پشتیبان پدر باشد. همیشه سعی می‌کرد کارش را به نحواحسن انجام دهد و کسبی حلال داشته باشد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید یحیی باشی پور 10 آگوست 14

شهید یحیی باشی پور

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

یحیی تنها پسر و آخرین فرزند اسماعیل در دوم تیرماه هزاروسیصدوچهل‌‌ در روستای حسن‌آباد داراب فارس به دنیا آمد. بعد از چهار دختر، تولد پسر برای خانواده شادی فراوانی به‌‌همراه داشت اما چه زود با مرگ پدر گرد غم روی چهره اعضای خانواده نشست.

یحیی کلاس دوم ابتدایی بود که پدرش را از دست داد. اسماعیل کارمند اداره کشاورزی بود و حقوق مستمری‌اش تا حدودی مشکل مادی خانواده را رفع می‌کرد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید محمد ایمنی 10 آگوست 14

شهید محمد ایمنی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

صبح‌‌گاه اولین روز مردادماه سال هزاروسیصدوچهل‌‌وسه که گلخندهای شکرین پسته‌‌زارهای نعیم‌‌آباد دامغان به بار نشسته بود، خانوادۀ محمدحسین شاهد زیباترین حضور زندگی و لبخند شیرین اجابت خداوند بود.

تولد محمد به‌‌همراه تحفۀ بهشتی صلوات و شوروشوق و اشک‌‌های از سر ذوق. نامش را هم‌‌نام سرسلسله‌‌جنبان کائنات نهادند و فامیلی‌‌اش ایمنی تا در جوار اجابت‌‌های بی‌‌شمار پروردگارش هماره امن و امان باشد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید شمسعلی ایثاری 10 آگوست 14

شهید شمسعلی ایثاری

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

دوم مهر سال هزاروسیصدوشش، در روستای تویه‌‌رودبار دامغان، فرزند دیگر موسی و شرف به دنیا آمد. سه برادر و یک خواهر دارد. پدرش کشاورز بود. در کودکی تعلیم و یادگیری قرآن را زیر نظر استاد خود مرحوم ملامحمود و کربلایی محمد ایثاری گذراند و سواد خواندن و نوشتن قرآنی را یاد گرفت.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید شعبانعلی ایثاری 10 آگوست 14

شهید شعبانعلی ایثاری

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

شعبانعلی فرزند محمدرضا در سال هزاروسیصدوچهل‌ودو، در تویه‌رودبار شهرستان دامغان به دنیا آمد. تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواند. برای کمک به معاش خانواده مشغول کار شد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید رحمت الله ایثاری 10 آگوست 14

شهید رحمت الله ایثاری

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

رحمت‌الله فرزند سیر‌الله، سال هزاروسیصدوچهل‌وهفت در زردوان چهارده (شهر دیباج) دامغان، در یک خانواده متدین و مذهبی دیده به جهان گشود.

وی تحصیلات ابتدایی را در روستای زردوان و اول راهنمایی را در شهر دامغان با موفقیت به پایان رساند.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید قدرت الله امینیان 10 آگوست 14

شهید قدرت الله امینیان

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

قدرت‌الله چهارم اسفند هزاروسیصدوسی‌وهشت در شهر دامغان، چشم به جهان گشود. پدرش عبدالحمید فردی با صفا بود که در شهر به امانت‌‌داری شهرت داشت و مادرش فاطمه لطفی، خانمی بزرگوار و متدین که همه همّ‌‌وغمّش خانواده بود و تربیت صحیح فرزندان.

پدر کارمند ادارۀ بهداری بود. به نظم و ترتیب اهمیت می‌داد و بچه‌ها را به درس‌خواندن تشویق می‌کرد. همیشه به درس و مدرسۀ بچه‌ها خودش نظارت کامل داشت. به مدرسه می‌رفت و وضع درسی بچه‌ها را جویا می‌شد و در عین حال بچه‌ها را به خواندن نماز و قرآن ترغیب و تشویق می‌کرد؛ حتی در منزل برای آنان معلم خصوصی قرآن می‌‌گرفت.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید حسین امینیان 9 آگوست 14

شهید حسین امینیان

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

خورشید وسط آسمان ایستاده‌ بود. زمین تب‌دار گرمای خورشید بود که خداوند هفتمین فرزند را به خانوادۀ ساده و صمیمی سیف‌الله امینیان بخشید. عذراخانم بار نه‌ماهه‌اش را که زمین گذاشت، دوباره کمرش را بست و مشغول کار شد.

پدر بیلش را روی شانه‌اش گذاشت تا برای سیرکردن شکم هشت سر عائله بیش از پیش کار کند. تقویم از روز بیست‌وچهارم مرداد، زادروز حسین، تا روزهای با شکوه جوانی به‌تندی ورق خورد و با خود شیطنت‌های کودکی را برد که حسین خیلی زود جوانی شده‌ بود رعنا و رشید.

ادامه مطلب

ادامه مطلب