نوشته هایی با برچسب منطقه عین خوش
1 اکتبر 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
عباسعلی فرزند حسن، سال هزاروسیصدوچهلودو در روستای کلاتهرودبار دامغان به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا پنجم ابتدایی خواند و ترک تحصیل کرد و برای امرار معاش خانواده به یاری پدر شتافت. نوزدهساله بود که مادر خود را از دست داد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
1 اکتبر 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
آقامهدی کارگر ساده پمپ بنزین اختصاصی در حوالی نارمک تهران در کنار همسرش فاطمه خانم در همان منطقه زندگی میکردند. دومین ماه تابستان گرم و پراضطراب سال چهلوشش از نیمه گذشته بود.هفدهم مردادماه نگرانیهای خانواده آقامهدی به پایان رسید. خداوند مهربان فرزند پسری به آنان هدیه کرد که نامش را احمد گذاشتند.احمد فرزند اول خانواده آقامهدی، دوران کودکی را در نارمک گذراند.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
20 سپتامبر 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
خداوند قویترین دوست آقا رضا بود. همسر مهربان و صمیمیاش صغراخانم هم، به خدا ایمان داشت و عشق میورزید. دو فرزندشان محمدحسین و فاطمه در سایه این الفت و یکرنگی بزرگ شده بودند. این زن و مرد مؤمن و زحمتکش دنیا را محضر خدا و محل امتحان خود میدیدند.
محمد نیز هدیه خدا بود به ایشان در پانزدهم آذرماه سال هزاروسیصدوسیوشش. پس از نذر هفتسالهشان و توسلشان به امامهشتم(ع) محمد به دنیا آمد و عهد آنها را با خدا استوارتر کرد. تا هفت سال هر وقت موی سرش بلند میشد، کوتاه میکردند و از آن نگهداری مینمودند تا هموزن آن طلا به آستان بهشتی امام هشتم(ع) هدیه کنند.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
2 سپتامبر 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
ابوالقاسم فرزند علی، در تاریخ چهاردهم شهریور هزاروسیصدوچهلودو در شهرستان دامغان در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. تحصیلاتش را تا سیکل خواند و ترک تحصیل کرد و به کار آزاد مشغول شد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
2 سپتامبر 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
حسینعلی فرزند غلامرضا، بیستودوم اردیبهشت سال هزاروسیصدوچهل در روستای رضیآباد در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا پنجم ابتدایی در دامغان ادامه داد و بعد از آن ترک تحصیل کرد و به زادگاهش برگشت و به کارگری پرداخت.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
1 سپتامبر 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
سال هزاروسیصدوچهلویک هجری شمسی، دفتر روزگار ورقی دیگر خورد و نام محمد فرزند علیاصغر را در بیستوهفتمین روز از شهریور در خود ثبت کرد. نامی که پدر برایش برگزید و شناسنامهاش را به آن مزین کرد، بهترین نامی بود که کائنات را به وجد میآورد و جملگی درود و سلامش دادند.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
1 سپتامبر 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
محمدرضا فرزند علیمحمد، در تاریخ هزاروسیصدوچهلوپنج در دامغان متولد شد. در خانوادهای متعهد و مذهبی پرورش پیدا کرد. چون پدر کار در دستگاه دولتی را مناسب نمیدانست به شغل آزاد پرداخت.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
1 سپتامبر 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
علیاکبر فرزند یعقوب در پنجم فروردین سال یکهزاروسیصدوسی در روستای امامآباد از توابع شهرستان دامغان به دنیا آمد. در خانوادهای پرجمعیت و زحمتکش که پدر از راه کشاورزی امرارمعاش میکرد. دوران ابتدایی را در زادگاهش گذراند. علاقۀ زیادی به تحصیل داشت.
پایههای تحصیلی را یکی پس از دیگری با اشتیاق میگذراند تا در رشتۀ ریاضی دیپلم و در رشته اقتصاد موفق به گرفتن مدرک کارشناسی شد. اما پشتکار وصفناشدنی علیاکبر و علاقهاش به رشته ریاضی او را مصمم کرد تا دوباره برای دانشگاه امتحان دهد و در رشته ریاضی هم مدرک کارشناسی بگیرد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
30 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
شهید خسرو عربیان، فرزند غلام، متولد ششم خردادماه هزاروسیصدوچهلویک دامغان، روستای جزن، کارمند آموزش و پرورش. خسرو عربیان با عنوان پرسنلی گردان در عملیات محرم منطقه عینخوش شرکت داشت که براثر اصابت ترکش در تاریخ یازدهم آبانماه هزاروسیصدوشصتویک به شهادت رسید.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
18 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
بیستم خرداد سال چهلوسه، به ارادۀ خالقش چشمهایش را گشود تا در عالم خاک نفس بکشد.
آمدن نوزاد در ماه محرم، رحمتالله را بر آن داشت تا نام فرزند را به حرمت ندای «هل من ناصر ینصرنی» مولایش حسین، حسین برگزیند. حسین در خیمهگاه مولایش رفتهرفته تنش جان شد و جانش جانان. پس از آن پای در راه نهاد که باید بیسر و پا و تن میرفت. از خود گذشت تا به ملکوت رسید.
ادامه مطلب
ادامه مطلب