جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید محمد داوودیان

فرازی از وصیت نامه:
شهید محمد داوودیان

خدايا تو مي‌‌داني و خواهي دانست كه شهادت من به خاطر پست و مقام نيست. به خاطر تكبر و از براي خودپسندي و عجب و ريا نيست. به خاطر خودبيني نيست، شهادت من به خاطر عشق به لقاي تو و به عشق راه تو است و از تو مي‌‌خواهم مرا از ياران صالحين قرار بدهي و در راه خودت به شهادت برساني. خداوندا از تو مي‌‌خواهم كه مرا در سنگره مبارزه و جهادت به شهادت برساني زيرا مردن در رختخواب از براي من مايه ننگ است. زيرا شهادت قله رفيع بشريت است.

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :محمد داوودیان
نام پدر :علی اصغر
تاریخ تولد :۱۳۴۱/۰۶/۲۷
محل تولد :امیریه
شغل :محصل
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :تک تیرانداز
سن :۲۰ سال
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۱/۰۸/۱۱
محل شهادت :عين خوش
نام عملیات :محرم
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا : 
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای امیریه

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

سال ‌‌هزاروسیصدو‌‌چهل‌‌ویک هجری شمسی، دفتر روزگار ورقی دیگر خورد و نام محمد فرزند علی‌‌اصغر را در بیست‌‌وهفتمین روز از شهریور در خود ثبت کرد. نامی که پدر برایش برگزید و شناسنامه‌‌اش را به آن مزین کرد، بهترین نامی بود که کائنات را به وجد می‌‌آورد و جملگی درود و سلامش دادند.

امیرآباد (امیریه) دامغان قدم‌‌های مبارکش را پذیرا شد. فصل شور و نشاط و سرخوشی‌‌های کودکانه را فارغ از دغدغه‌‌های روزگار پشت سر نهاد. به مدرسه رفت و تا دوم دبیرستان درس خواند.

سر سفرۀ با کرامت پدر و مادر متدینش، باغ جانش را به چلچراغ ایمان و معرفت روشن نمود. در گذر روزهای عمرش، ایمان و صبر و توکل را تجربه کرد. دوست‌‌داشتنی بود و قلب پیر و جوان از محبت به او لبریز…

نیروی بدنی بسیار بالایی داشت. پرتوان، پرانرژی و پرنشاط بود. به ورزش فوتبال و مسابقات دو میدانی علاقمند بود. در سال‌‌های هزاروسیصدوپنجاه‌‌وشش تا پنجاه‌‌وهفت به طور مستمر در مسابقات فوتبال و هم‌‌چنین مسابقات دو میدانی شرکت می‌‌کرد.

در سال پنجاه‌‌وهفت مقام اول مسابقات دو میدانی را در امیرآباد از آن خود کرد.

با شروع جنگ و آغاز حملۀ دردمنشانۀ پلیدان اهریمن‌‌صفت به آب و خاک میهنش دیگر نه دل درس‌‌خواندن داشت و نه شوق ورزش کردن و نه تاب ماندن. در بهارین سال‌‌های عمرش راه جاودانگی‌‌اش را انتخاب کرد و به جرگۀ بسیجیان و لشکریان مخلص سپاه توحید پیوست.

داوطلبانه دل دریایی‌‌اش را به اقیانوس جنگ سپرد. دو مرحله به جبهه رفت، شش ماه در جبهه‌‌ها ماند و حماسه‌‌ها آفرید. سردستان‌‌های  برف‌‌خیز کردستان و خاک‌‌های داغ و تفتیدۀ جنوب و رمل‌‌های روان، هنوز خاطرۀ مردی و مردانگی‌‌ها و رد پاهای مهربانش را در یاد دارد.

محمد که جوهرۀ مردی و فتوت با گوشت و پوستش عجین و آمیخته بود، مرد راستی و درستی و ورزش بود.

و سرانجام در عملیات محرم در مبارک مکانی که عین‌‌خوش نام داشت در روز یازدهم آبان‌‌ماه سال ‌‌هزاروسیصدوشصت‌‌ویک، ترکش خمپاره او را از زمین برکند و مسیر آبی پرواز را در چشم برهم‌‌زدنی طی کرد؛ چشم در چشم معبود گشود و در آغوش مهربان پروردگارش جای گرفت.

شهادتش هم‌‌زمان با شهادت ارباب بی‌‌کفنش اباعبدالله‌‌الحسین(ع) بود. پیکر پاکش پس از تشییع در گلزار شهدای زادگاهش دفن شد. 

   “راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحيم

واسئلك ان يجعل وفاني قتد في سبيلك تحت رايه بنبيك مع اوليائك

خدايا از تو مي‌‌خواهم كه مرگم را شهادت در راه خودت زير پرچم اسلام با اوليا خودت قرار دهي. از سخنان علی( ع)

خدايا تو مي‌‌داني و خواهي دانست كه شهادت من به خاطر پست و مقام نيست. به خاطر تكبر و از براي خودپسندي و عجب و ريا نيست. به خاطر خودبيني نيست، شهادت من به خاطر عشق به لقاي تو و به عشق راه تو است و از تو مي‌‌خواهم مرا از ياران صالحين قرار بدهي و در راه خودت به شهادت برساني. خداوندا از تو مي‌‌خواهم كه مرا در سنگره مبارزه و جهادت به شهادت برساني زيرا مردن در رختخواب از براي من مايه ننگ است. زيرا شهادت قله رفيع بشريت است.

و لا تقولوا لمن يقتل في سبيل الله اموات بل احياءولكن لا تشعرون

به كسي كه در راه كشته مي‌‌شود مرده نگوييد وآن‌‌ها نمرده‌‌اند بلكه زنده‌‌اند ولي شما اين واقعيت را درك نمي‌‌كنيد.

 پروردگارا؛ از تو مي‌‌خواهم كه اين سعادت را به من بدهي كه بتوانم در راه تو گام بردارم و در اين راه به شهادت برسم كه آري شهادت سعادت مي‌‌خواهد كه ان‌‌شاءالله اين سعادت برمن تعلق گيرد.

پدر و مادر عزيزم، درود و سلامتان باد كه اين‌‌گونه فرزندي را پرورش معنوي داديد تا اين‌‌گونه در صف مبارزين قرار بگيرد و با  هرگونه شرك نفاق به مبارزه برخيزد.

آفرين بر تو اي مادر ايثارگر و اي پدر مبارز كه اين‌‌گونه فرزندي را به جامعه تحويل داديد تا در صف صالحين و صديقين قرار بگيرد پس تا لب می‌‌جنبد گويم آفرين برشما.

 پس مادر، از تو مي‌‌خواهم كه در تشيیع پيكر من كه ان‌‌شاءالله شاد و خوشحال هستي و در حال صفرم دست‌‌هاي خود را به سوي آسمان دراز  كني و بگويي « بار خدايا اين هديه ناقابل من را به تو سپردم و ان‌‌شاءالله اين هديه مورد قبول تو باشد.»

 اميدوارم كه اين روحيه كه تو در آن‌‌جا داشته باشي درسي باشد براي خفتگان، درسي باشد براي منافقان كه بدانند ما شيشه‌‌ام باك نداريم از شكست شيشه چو شكند تيزتر شود پس بكوش ما را كه ما در جاي جاودانه بهشت و تو در جاي جاودانه جهنم.

زيرا كه ملتي مكتبش شهادت باشد ديگر اسارتي وجود ندارد پس مادر نباشد كه در مجلس شادي من افرادي منافق وافرادي كه هنوز امام را نشناختند و افرادي كه اسلام را نشناخته‌‌اند به مجلس من راه يابند من مي‌‌خواهم افراد مؤمن به ولايت فقيه مؤمن به انقلاب وعاشقان راه الله و افراد ريش‌‌سفيد در مجلس من حاضر شوند.

دوستان عزيز از شما مي‌‌خواهم هميشه در كارهايتان امين وكارهايتان مورد رضايت خدا ودر كارتان در راه الي‌‌الله باشد قدمي كه برمي‌‌داريد الي‌‌الله باشد. نباشد كه گول بي صفتان و منافقان را بخوريد كه اگر گول اين افراد را بخوريد پس بدانيد كه چنان در قبر گودي خواهيد افتاد كه ديگر محال است از گودي به پيروزي برگرديد.

پس بدانيد كه شما بايد در همان راهي كه مورد رضايت خدا است گام برداريد هميشه ودر همه جا يك فرد مبارز و جنگجو باشيد در برابر ستمگران هيچوقت گول اين وآن را نخوريد كه بابا اين كار واجب‌‌تر از جنگ و مبارزه است نه بگوييد اول اسلام بعد كارهاي ديگر شما اي افرادي كه خود را  با  ايمان مي‌‌دانيد چرا موقعي كه مي‌‌شنويد بياييد كه در جنگ با كافران به مبارزه برخيزيد چرا بر زمين سنگيني مي‌‌كنيد؟ آيا شما زندگي مادي را بر زندگي اخروي ترجيح مي دهيد؟ پس بدانيد كه اين كار شما اشتباه است كه خدا اين افراد را هرگز دوست ندارد.

پس شما اي مومنان و اي عاشق امام امت در عبادت خود و در هر جايي كه هستيد از اين شعار غافل نشويد كه «خدايا ترا به جان مهدي تا انقلاب مهدي خميني را نگه دار»

شهادت آتشي است بر خرمن خفتگان. والسلام

محمد داووديان

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.