بیستویکمین روز بهمنماه سال یکهزاروسیصدوچهلوسه در شهرستان بندرترکمن مصادف با ماه مبارک رمضان، انتظار چندین ماهۀ آقاعلیاکبر و کبریخانم به سر آمد و نور چشمیشان از راه رسید.صفای آمدنش بهاری دلنشین در زمستانی سرد بود. نامش را رمضانعلی نهادند. رویش و پرورش رمضانعلی در دامن مادری پاکدامن و پدری متدین، صبور و زحمتکش و اهل صفا از او گل همیشهبهاری در لالهزار زندگی پدر و مادر ساخت.
مهدی در روستای آستانه از توابع دامغان به دنیا آمد. سال تولدش، هزاروسیصدوچهلوچهار بود. پدرش تقی نام داشت. تا کلاس پنجم را در آستانه خواند و دوران راهنمایی و دبیرستان و تربیت معلم را در دامغان گذراند.
دانشجوی سال دوم تربیتمعلم بود. از شانزدهسالگی پایش به جبهه باز شد و تا زمان شهادت یعنی بیستویکسالگی به شکل مستمر در جبهه حضور داشت. زمان حضورش به سیصد روز میرسد.
مسؤولیتش در عملیات آخر که منجر به شهادتش شد، معاون دسته بود. در بیستوپنجم دی شصتوپنج در عملیات کربلای۵ منطقۀ شلمچه براثر اصابت ترکش به کتفش به شهادت رسید. مدفن این شهید عزیز در آستانه دامغان است.
علیاصغر صرفی فرزند محمد، در بیستوپنجم خرداد هزاروسیصدوچهلوشش در تهران به دنیا آمد. سال پنجاهوپنج با خانوادهاش به دامغان مهاجرت کرد.
بعد از دیپلم در رشته آموزش ابتدایی مرکز تربیتمعلم شهید باهنر دامغان پذیرفته شد. یک نوبت از طریق جهاد سازندگی و چند نوبت هم از طریق بسیج به جبهه اعزام گردید. در عملیاتهای طریقالقدس، خیبر و بدر شرکت داشت. یک بار مجروح شد ولی کسی مطلع نشد.
تکتیرانداز بود. در بیستودوم دیماه هزاروسیصدوشصتوپنج در عملیات کربلای۵ در منطقه شلمچه به شهادت رسید. جنازهاش پس از تشییع در گلزار شهدای دامغان، فردوسرضا، به خاک سپرده شد.
شعبان، فرزند دوم احمد سجادی، سومین روز فروردینماه سال هزاروسیصدوچهلوشش در روستای طزره از توابع شهرستان دامغان دیده به جهان گشود.تحصیلاتش را در زادگاهش شروع کرد و تا سطح دیپلم با نمرات عالی پیش رفت. در دامغان دانشجوی تربیتمعلم شد و تابستانها را هم در طزره کارگری میکرد تا هزینۀ تحصیل و کرایه اتاقش را فراهم نماید.