جستجو در دایره المعارف شهدا

نوشته هایی با برچسب منطقه شلمچه

شهید علی اکبر رمضان قربانی 28 سپتامبر 14

شهید علی اکبر رمضان قربانی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

سال هزاروسیصدوچهل‌ودو در دامغان خداوند به حاج‌محمد رمضان‌قربانی و همسرش پسری عطا کرد. پدربزرگ خانواده به عشق ائمه(ع) و فرزند حضرت اباعبدالله(ع)، او را علی‌اکبر نام نهاد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید محمدابراهیم قربانیان 21 سپتامبر 14

شهید محمدابراهیم قربانیان

 

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

فرزند محمدحسن و شمایل، دهم ‌‌آبان­ماه هزاروسیصدوچهل‌‌وهفت در روستای زردوان چهارده (دیباج) دامغان به‌‌ دنیا آمد. نامش را محمدابراهیم گذاشتند. تحصیلاتش را تا چهارم ابتدایی ادامه داد. در خانواده به‌‌عنوان فردی خوش‌‌اخلاق و خوش‌‌رفتار مشهور بود.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید ابراهیم قاسمی برمی 20 سپتامبر 14

شهید ابراهیم قاسمی برمی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

علاقۀ زیادی به امام ‌حسین(ع) و عزاداری محرم داشت. با شنیدن بوی محرم جامۀ سیاه می‌پوشید و در عزای حضرتش سوگوار بود.زیارت عاشورا و دعای توسلش ترک نمی‌شد. نمازجمعه‌ها را نیز در دانشگاه تهران اقامه می‌کرد. مجرد بود و اولین فرزند خانواده. از قدیم گفته‌اند: «لقمۀ پاک شود قابل فیض.»

پدرش حاج‌‌محمد سواد چندانی نداشت و از راه کارگری امرار معاش می‌کرد. ابراهیم از همان کودکی دستش به دست پرمهر پدر بود و با هم به مسجد ابوذر می‌رفتند و لذت مناجات با ایزد یکتا این‌گونه در وجودش نهادینه‌ شد.

دهم مهرماه سال هزاروسیصدوچهل‌وهفت در تهران متولد شد و پس از گذراندن دوران کودکی، در منطقۀ هفده تحصیلات ابتدایی‌اش را سپری کرد. دوران راهنمایی را در مدرسه‌ای نزدیک امام‌‌زاده حسن گذراند و وارد دورۀ متوسطه شد. در رشتۀ برق در هنرستان توحید موفق به گرفتن دیپلم گردید.مهربان بود و خنده‌رو. خیلی اهل شوخی نبود. پای‌‌بند به مسجد و هیئت و اهل مشورت.

اوقات فراغتش را به مطالعه می‌گذراند. به کوه‌‌نوردی و تفریحات سالم مثل داشتن آکواریوم و دوچرخه‌سواری علاقه‌‌مند بود. در نبود پدر کمک به حال مادر بود در خرید و کارهای خانه.

بسیجی بود و دو بار به منطقه اعزام شد. سه ماه آموزشی‌اش را در پادگان ولی‌عصر(عج) گذراند و بعد به دهلران رفت.بار دوم که پا در میدان نبرد ‌‌گذاشت، پس ‌‌از توفیق شش ماه حضور در دانشگاه جبهه فارغ‌التحصیل مدرسۀ عشق شد و شلمچه سکوی پروازش.

در سیزدهم اسفندماه سال هزاروسیصدوشصت‌‌وپنج، روحش با اصابت ترکش در شلمچه از قفس تن رها شد. پس از پنج روز پیکر پاکش به تهران انتقال داده شد و بر روی دستان عاشقان ولایت و شهادت تشییع باشکوهی شد و سپس در قطعۀ ۲۷ بهشت‌‌زهرا به خاک سپرده شد.

“راهش جاوید باد”

ادامه مطلب
شهید فضل الله فرحزادیان پور 16 سپتامبر 14

شهید فضل الله فرحزادیان پور

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

سپیده‌‌دم نوزدهمین روز مردادماه سال ‌‌هزاروسیصدوچهل‌ویک در شهرستان دامغان، نسیم تولدش در فضای خانۀ حاج‌‌حسن پیچید.

الماس‌‌های اشک در چشمان پدر و مادر برق می‌‌زد. بوی خوش صلوات به‌‌همراه دستان شاکر آن‌‌ها به‌‌سوی آسمان بلند بود. صفای آمدنش نشانه‌‌ای از نعمت‌‌های الهی بود. در واژه‌‌های ذهن پدر نامی بهتر از «فضل‌الله» برایش برازنده نبود. نامی که فضیلت‌‌های بی‌‌شماری را برایش به دنبال داشت.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید عباسعلی عزآبادی 30 آگوست 14

شهید عباسعلی عزآبادی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در آتش و درد و داغ پا به جهان نهاد تا از آتش و درد و داغ جهان نهراسد. در عظیم‌ترین شب سال هزاروسیصدوچهل‌‌وچهار، شب تقدیر، شب نزول قرآن و در بیست‌‌وپنجمین روز سردترین ماه سال، گرمابخش خانواده‌اش شد. در حالی به مادرش لبخند زد که زهرخند مرگ ناگهانی سه فرزند، جرعه جام جنون را در جان مادر می‌ریخت. او آمد تا تسلی‌‌بخش دردها و مرهم زخم‌های تن مادری شود که در پی نجات فرزندان فروخفته در دود و آتش، آبله بر پیکر و جراحت بر جان داشت.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید عباسعلی خراسانی 30 آگوست 14

شهید عباسعلی خراسانی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در پنجم دی­ماه صدای فریاد کودکی در روستای کویری خورزان بلند شد. انگار لابه‌‌لای گریه‌‌هایش قول ماندنی کوتاه در زمین را از خدا می‌‌گرفت. با آمدن هر نوزادی هزار آیه محبت بر دل پدر و مادر و اهل خانه نازل می‌‌شود. به شکرانه سلامتش نامش را عباسعلی گذاشتند تا در سایه صاحبان نامش، جوانمردی و مهربانی و بخشندگی و دست‌‌گیری بیاموزد. دم گرم پدر و مادر، در جان کودک می‌‌پیچید و رشد می‌‌کرد. عباسعلی فرزند کویری بود که خداوند با هزاران معجزه از دستان خشک و ترک‌‌خورده‌‌اش گندم می‌‌رویاند.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید احمد عباسیان 29 آگوست 14

شهید احمد عباسیان

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

نهم خرداد سال هزاروسیصدوچهل‌‌وهفت در تهران چشم به جهان گشود. در خانواده‌ای مذهبی و زحمت‌کش. پدرش مشهدی اسدالله گرمابه داشت و از آن طریق چرخ زندگی خانواده‌اش را می‌چرخاند.

با گذشت زمان، احمد رشد می‌کرد اما بیشتر از سنش. ساکت و آرام بود. مهربان و باگذشت. منظم و مرتب. خوش‌خلق و خوش‌تیپ. در وفای به عهد کم نمی‌گذاشت و هر وقت قولی می‌داد تا آخر پای حرفش می‌ایستاد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید علی عابدی 21 آگوست 14

شهید علی عابدی

 

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در زمستان آمد اما به گرمی خورشید و به لطافت گل‌‌های بهاری می‌‌مانست. در ششمین روز از بهمن‌‌ماه سال هزاروسیصدوچهل‌‌وسه که سرمای استخوان‌‌سوزش تا عمق جان‌‌ها رخنه می‌‌کرد، فرزند سوم محمدعلی و ام‌‌لیلا در دامغان به دنیا آمد. نامش هم‌‌نام مولای متقیان، علی نهاده شد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید خلیل ضیایی قله زو 20 آگوست 14

شهید خلیل ضیایی قله زو

 

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

امام‌‌وردی کارگر سادۀ معدن بود و در کلات از توابع مشهد، در شرق نقطه ایران روزگار را می‌‌گذراند.خدای خالق اراده کرد اولین فرزند امام‌‌وردی را در دوم خرداد چهل‌‌وهفت در آغوش این معدن‌‌چی با صفا قرار داد.نام او را خلیل نهاد تا عطر خوش دوستی با خداوند را در ذره‌‌ذرۀ وجودش از همان ابتدا جریان یابد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید محمد اسماعیل حیدرزاده 20 آگوست 14

شهید محمد اسماعیل حیدرزاده

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

چشم‌ها به عقربۀ ساعت دوخته شده بود و منتظر گذشت دقیقه‌ها تا سال هزاروسیصدوچهل تحویل بشود. در فضای خانۀ آقا علی‌اکبر با گریه طفلی شور و شادی عید دوچندان شد. در روستای نعیم‌آباد از توابع شهرستان دامغان به دنیا آمد. دوران کودکی را در دامغان گذراند. سپس همراه مادر برای ادامۀ تحصیل به تهران رفت و پس از گذراندن دوران راهنمایی و دبیرستان موفق به گرفتن دیپلم شد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب