عبدالرضا مرامی در سال هزاروسیصدوچهلوشش، در کردکوی استان گلستان به دنیا آمد. تحصیلاتش را تا دوم راهنمایی ادامه داد.
سرباز سپاه شد. اولین بار در سال هزاروسیصدوشصتوچهار به جبهه اعزام شد. توجه بسیاری به جبهه وجنگ داشت. تمام اخبار و اطلاعات جدید جبههها را دنبال میکرد. سایر افراد و نزدیکان خود را هم به این امور توصیه میکرد.
چهار ماه در جبهه فعالیت داشت. سرانجام در بیستوششم خرداد هزاروسیصدوشصتوپنج، در خط پدافندی جادۀ خندق، به شهادت رسید. جنازهاش پس از تشییع در گلزار شهدای زردوان دیباج دامغان به خاک سپرده شد.
ابراهیم فرزند غلامحسین در سال هزاروسیصدوچهلوسه در مهماندوست دامغان به دنیا آمد. در خانهای که منور بود به عشق اهلبیت عصمت و طهارت.مجرد بود و فرزند سوم خانواده. تحصیلاتش را در تهران گذراند و در کلاس چهارم دبیرستان بود که به خدمت سربازی رفت و از طریق نیروی انتظامی توفیق حضور در جبهههای حق علیه باطل را پیدا کرد.
در سال هزاروسیصدوچهلوشش هجری شمسی در تهران به دنیا آمد و به زندگی لبخند زد؛ بهخاطر آنهایی که بعد از خداوند از نفسش آرام میگیرند و با یادش خاطره میسازند. خانوادهاش مذهبی و عاشق ائمهاطهار(ع) بودند. همین علاقه نام حمیدرضا را برای او رقم زد.تحصیلاتش را تا دوم راهنمایی در تهران گذراند و سپس درس را رها کرد.
محمدرضا فرزند مختار، سال هزاروسیصدوچهلوچهار در تهران دیده به جهان گشود. او فرزند پنجم خانواده بود. در دوران کودکی شرکت در نماز جماعت و مراسم مذهبی، شخصیتش را بارور ساخت. در همان دوران پدر به او و بقیه فرزندان، رساله احکام را آموزش میداد. سال اول دبیرستان بود که از تهران به دامغان نقل مکان کردند. او در مغازۀ پدر فعالیت میکرد و به نوعی کمکدست او بود.
حسین که کارگر راهآهن بود و کشاورزی هم میکرد، در سال هزاروسیصدوچهلوچهار برای سومین بار پدر شد و اسم پسرش را محمدرضا گذاشت. محمدرضا تا کلاس دوم راهنمایی درس خواند و به دلیل مشکلات مالی خانواده ترکتحصیل کرد و برای کسب معاش به کارگری پرداخت.
داوطلبانه سرباز سپاه شد و پس از پنج ماه و سیزده روز حضور در جبهه، در بیستوهشتم تیر شصتوسه در سردشت به شهادت رسید.
پیکر شهید محمدرضا مبارکی در زادگاهش، روستای امامآباد دامغان به خاک سپرده شد.
علیرضا فرزند یدالله در سال هزاروسیصدوچهلوسه در روستای امامآباد دامغان به دنیا آمد. تا پنجم ابتدایی را در امامآباد خواند و شد کمککار پدر و مادر.
از سال پنجاهونه تا شصتودو در تهران و در مغازۀ کفاشی مشغول به کار شد. بعد از چند سال ترک تحصیل، دوباره چسبید به درسخواندن. سال اول را خوانده بود که برای سربازی دعوت شد.
فقط یک سال از خدمتش را گذراند. سرانجام در بیستوچهارم دی شصتوسه در منطقه سومار با ترکش خمپاره به شهادت رسید. مزارش در زادگاهش زیارتگاه دوستدارانش است.
جلال بیستوهشتم دیماه هزاروسیصدوسیونه در مشهد به دنیا آمد. پدر و مادرش، علیاصغر و سیدهفاطمه نام دارند. فرزند اول خانواده بود و با سختیها و مشکلات زیادی بزرگ شد. دوران کودکی را طوری گذراند که خانواده در تنگنای مالی بودند. جلال دوازدهساله بود که بهخاطر شغل پدرش به دامغان منتقل شدند. پدرش در شهربانی خدمت میکرد.
محمدعلی در سال هزاروسیصدوسیوهفت شمسی، در دیباج متولد شد. تا پنجم ابتدایی را درس خواند. بهخاطر از دستدادن پدرش رجبعلی، ترک تحصیل کرد و مشغول به کار شد. وی سرپرستی مادر، سه خواهر و یک برادرش را به عهده داشت.
محمدحسین فرزند غلامحسین سال هزاروسیصدوچهلوپنج در روستای تویهدروار از توابع شهرستان دامغان دیده به جهان گشود. او پنج برادر هم دارد. پدرش برای تأمین مخارج خانوادهاش، دامداری و کشاورزی میکرد.