جستجو در دایره المعارف شهدا

نوشته هایی با برچسب معلم

شهید عباسعلی قدرتی 20 سپتامبر 14

شهید عباسعلی قدرتی

 

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

عباسعلی فرزند کریم در سال هزاروسیصدوچهل‌‌ویک در روستای حسینان دامغان به‌‌ دنیا آمد. از همان کودکی علاقه زیادی به اهل‌‌بیت(ع) داشت و قبل از این‌‌که به سن تکلیف برسد، نماز می‌خواند. دوران ابتدایی را در روستای حسینان گذراند. در راه‌‌پیمایی‌ها همپای بزرگان حرکت می‌کرد و در پخش اعلامیه و پوستر و رساله امام(ره) نقش مهمی بر عهده داشت.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید تقی فراتی 2 سپتامبر 14

شهید تقی فراتی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

علی‌اکبر و شهربانو سال هزاروسیصدوسی‌‌ودو در فرات یکی از توابع شهر دامغان نوزاد خود را در آغوش کشیدند. نامش را تقی نهادند. وی از همان کودکی عاشق اسلام بود. در دوران نوجوانی، شب‌‌ها هنگامی که همه خواب بودند، به رازونیاز و دعاخواندن می‌پرداخت. تحصیلاتش را تا  فوق‌‌دیپلم زبان انگلیسی ادامه داد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید علی اکبر علی نژاد 1 سپتامبر 14

شهید علی اکبر علی نژاد

 

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

علی‌اکبر فرزند یعقوب در پنجم فروردین سال یک‌هزاروسیصدوسی در روستای امام‌آباد از توابع شهرستان دامغان به دنیا آمد. در خانواده‌ای پرجمعیت و زحمت‌‌کش که پدر از راه کشاورزی امرارمعاش می‌کرد. دوران ابتدایی را در زادگاهش گذراند. علاقۀ زیادی به تحصیل داشت.

پایه‌های تحصیلی را یکی پس از دیگری با اشتیاق می‌گذراند تا در رشتۀ ریاضی دیپلم و در رشته اقتصاد موفق به گرفتن مدرک کارشناسی شد. اما پشتکار وصف‌‌ناشدنی علی‌‌اکبر و علاقه‌‌اش به رشته ریاضی او را مصمم کرد تا دوباره برای دانشگاه امتحان دهد و در رشته ریاضی هم مدرک کارشناسی بگیرد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید سید تقی شاه مرتضی 18 آگوست 14

شهید سید تقی شاه مرتضی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

سیدتقی در هجدهم فروردین سال هزاروسیصدوچهل‌‌وسه در خانواده آقا سیدمهدی در شهرستان دامغان متولد شد. پدر بزرگوار آقا سیدمهدی، سید صلواتی، عصاکش حاج ‌‌میرزاآقا ترابی از اساتید حوزه علمیه دامغان بود که کرامات زیادی از او نقل کرده‌‌اند.آقا میرزا می‌‌گفتند آن وقت‌‌ها سید صلواتی موقع اذان و نماز وارد حوزه  علمیه می‌‌شد و بلافاصله می‌‌گفت: «آقا درس دیگه بس است برویم نماز!»کسی هم جرأت نمی‌‌کرد به او چیزی بگوید و مخالفت کند. هر زمان هم که وارد مسجد می‌‌شد سه صلوات می‌‌فرستاد. بعد وارد مسجد می‌‌شد. در چنین خانواده‌‌ای سیدتقی چشم گشود و بزرگ شد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب