جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید سید تقی شاه مرتضی

فرازی از وصیت نامه:
شهید سیدتقی  شاه مرتضی

پس خدایا! ای شنونده اسرار درون، هجرتی عنایتمان کن که پایانش درجهاد به شهادت در راهت ختم شود. معبودا! این جهان با تمام ظواهر فریبی‌‌هایش برای من جز اضافه شدن بر بار عظیم گناهان چیز دیگری ندارد و هر روز که بر من می‌‌گذرد و هر قدم که به گور نزدیک‌‌تر می‌‌شوم غفلتم زیادتر و لغزشم افزون‌‌تر می‌‌شود

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :سیدتقی  شاه مرتضی
نام پدر :سیدمهدی 
تاریخ تولد :۱۳۴۳/۰۱/۱۸
محل تولد :دامغان
شغل :کارمند آموزش و پرورش
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :بیسیم چی گروهان
سن :۲۰ سال
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۳/۱۱/۲۳
محل شهادت :مهران
نام عملیات :پدافندی
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت تیر به سر

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا : 
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای دامغان

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

سیدتقی در هجدهم فروردین سال هزاروسیصدوچهل‌‌وسه در خانواده آقا سیدمهدی در شهرستان دامغان متولد شد. پدر بزرگوار آقا سیدمهدی، سید صلواتی، عصاکش حاج ‌‌میرزاآقا ترابی از اساتید حوزه علمیه دامغان بود که کرامات زیادی از او نقل کرده‌‌اند.آقا میرزا می‌‌گفتند آن وقت‌‌ها سید صلواتی موقع اذان و نماز وارد حوزه  علمیه می‌‌شد و بلافاصله می‌‌گفت: «آقا درس دیگه بس است برویم نماز!»کسی هم جرأت نمی‌‌کرد به او چیزی بگوید و مخالفت کند. هر زمان هم که وارد مسجد می‌‌شد سه صلوات می‌‌فرستاد. بعد وارد مسجد می‌‌شد. در چنین خانواده‌‌ای سیدتقی چشم گشود و بزرگ شد.

دوره ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان را گذراند. دانش‌‌آموز دوره راهنمایی بود که مبارزات ضدرژیم را با فعالیت‌‌های فرهنگی و هنری‌‌اش شروع کرد. نوشتن مقاله، اجرای دکلمه و خواندن اعلامیه در مساجد از جمله فعالیت‌‌های او بود.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ برای اولین بار در سن هفده‌‌سالگی در جبهه حضور پیدا کرد. پس از اخذ دیپلم با معدل بالا در تربیت‌‌‌معلم شهید اندرزگوی تهران قبول شد. در مدت بیست‌‌وچهار ماه دوران تحصیل در مرکز شهید اندرزگو، هنرمندانه به امور درسی و جبهه رسیدگی می‌‌کرد.

 در مهرماه سال شصت‌‌وسه به استخدام رسمی آموزش و پرورش درآمد. او هم‌‌‌چنان در جبهه نیز حضور فعال داشت. در کنکور سراسری هم شرکت کرد. در دانشگاه تهران و در رشته ادبیات عرب قبول شد. اما هم‌‌زمان نامش در لیست یاران مولایش حسین(ع) ثبت شده بود. در دوران تحصیل در تربیت‌‌معلم از دانشجویان ردیف «الف» و معدلش بین هیجده تا بیست بود.

از چهره‌‌های فرهنگی-رزمی در میدان نبرد و در خیمه‌‌های زیارت عاشورا و دعای توسل و نماز جماعت بود. در طول زندگی بیست‌‌ساله‌‌اش احترام به بزرگترها به‌‌ویژه پدر و مادر در رأس همه امور اخلاقی ایشان قرار داشت. سکوتش را بیشتر می‌‌شنیدی تا صدایش را. در سکوت و با صبر اهدافش را دنبال می‌‌کرد.

حرف اول و آخرش اخلاص و ذکرش همیشه «رضاً برضاک» بود.

آن روزها که آسمان مهران از غربت و تنهایی و رنج کوچ لاله‌‌ها دل‌‌گیر بود، در یک خط پدافندی در حالی‌‌که بی‌سیم‌چی گردان بود، به‌‌همراه تعداد دیگری از هم‌‌رزمانش، مهران و غروب‌‌های غریبش را بعد از سیصدوبیست‌‌وپنج روز حضور در بیشتر مناطق جنگی، به شوق وصال یار برگزید و خاک را با تمام غربتش ترک کرد و خود را در سرای پاک ایمان دید.

بیست‌‌وسوم بهمن‌‌ماه سال شصت‌‌وسه، روز دیدار عارفانه سیدتقی با مرادش شد. پیکر پاکش در فردوس‌‌‌رضای دامغان به خاک سپرده شد.

“راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین إنه خیرٌ ناصر ٍو معین.

قال الله العظیم فی قرآن الحکیم

سوره صف آیه 11

یا ایها الذین آمنوا هل اولکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم تومنون بالله و رسوله و تجاهدون

فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذلکم خیرلکم ان کنتم تعملون

خدایا این لحظات حساس که ساعاتی پیش به حرکت‌‌مان نمانده مرحمت نمودی تا که چند کلام به عنوان وصیت‌‌نامه بنویسم شکرت می‌‌کنم و از تو می‌‌خواهم که یاریم بکنی تا که قلمم به غیر از رضای تو ننویسد.

حمد و ستایش خدا را ستایش سزای اوست درود تحیات به مبعوث‌‌شدگان خداوند از درون خلق که برای تزکیه بندگان خدا و تعلیمشان به کتاب آمدند.

بالاخص سیدالمرسلین و خاتم‌‌النبیین حضرت محمدبن عبدالله (ص) این مبلغ آخرین پیام خداوند به خلق و جانشان او از سیدالوصیین امیرالمومنین (ع) علی و یازده فرزنده معصوم  و خاصه خاتم آنان این منتظرواقعی و ولی اعظم حق حضرت‌‌مهدی روحی و ارواح العالمین تراب لمقدمه الفدا و نائب برحقش ولی فقیه جامع الشرایط، مراد مریدان، امام عارفان حضرت امام‌‌خمینی روحی فدا، و سلام صلوات الهی بر پاک‌‌دلان عاشقی که به یاری خدایشان شتافتند و دین حق را یاور شدند و برای رسیدن به محبوب خویش سبقت گرفتند و رحمت و مغفرت خدایی به روان مطهر آنان‌‌که جان خویش را در راه دوست برسم هدیه آوردند و به لقاءالله پیوستند و درود و سلام بر امت شاهد، گواه، صابر، همیشه در صحنه و شهیدپرور.

شهادت می‌‌دهم به وحدانیت خدایی که لاشریک له و لا نظیر و شهادت می دهم به حقانّیت یکصدوبیست وچهارهزار بنی مرسل و خاتم پیامبران حضرت ختمی مرتبت محمدبن عبدالله (ص) که بنده و فرستاده اوست و قرآن آخرین کتاب آسمانی است و چهارده معصوم (ع) برحقندو علی بن ابیطالب (ع) اولین جانشین و ولی برحق حضرت خاتم (ص) و آخرینشان حضرت مهدی (عج) که از نظرها به امر خدا پنهان است و شهادت  می‌‌دهم که امام خمینی روحی فداه نائب برحق آقا امام زمان (عج) است.

شهادت می‌‌دهم که ما از اوییم و بازگشت‌‌مان نیز به او و این جهان محکوم به نیستی و زوال است و دنیا دار مهمی است و مزرعه‌‌ای برای آن جهان ابد و باید در این مزرعه عمل صالحه کشت نمود تا در این دیار در جنت الهی متنعّم شد و مرگ پایان کار نیست بلکه آغاز یک حیات جاوید است.

خدایا، پای درراهی می‌‌نهیم که نامش جهاد و شروعش به نام تو وآزمایش درراه تو و پایانش به پیروزی بردشمنان تو، به کمک توست. اما می‌‌دانم که مقدمه هجرت است، هجرت از غیر به سوی خدا، بریدن از همه به اوست و تا هاجر نشویم مجاهد نخواهیم شد. پس خدایا! ای شنونده اسرار درون، هجرتی عنایتمان کن که پایانش درجهاد به شهادت در راهت ختم شود.

معبودا! این جهان با تمام ظواهر فریبی‌‌هایش برای من جز اضافه شدن بر بار عظیم گناهان چیز دیگری ندارد و هر روز که بر من می‌‌گذرد و هر قدم که به گور نزدیک‌‌تر می‌‌شوم غفلتم زیادتر و لغزشم افزون‌‌تر می‌‌شود و جز خسران چیزی نصیب ندارم ولی امیدوارم و از تو می‌‌خواهم که ای خالق هستی، بر من عاصی منت بنهی و شهادت در راهت را که با آمرزش آمرزش گناهانم توأم است را نصیبم کنی که اگر در این راه با رحمت واسعه‌‌ات به نزدت نمیایم و پایان عمرم مرگ در غیر این راه باشد عذاب سخت و آتش نارت را پیش رو  می‌‌بینم.

از تمامی خواهران و برادرانی که بهر نحوی حقیر را می‌‌شناسند می‌‌خواهم که برایم به درگاه خداوند دعا کنند که خداوند از سر تقصیراتم بگذرد. از تمامی دوستان نزدیکم که عمری را با هم بودیم و می‌‌دانم که هیچ خیری برای شما نداشتم جز اتلاف وقتتان، هر چند من درس‌‌ها گرفتم و یکایک شما برای من معلمانی بودید که مجال آوردن نام شریفتان نیست می‌‌خواهم که قصورم را ببخشید و هرگاه به یادم افتادید برایم دعا کنید. تنها سخنی را که با شما دارم اینکه خدا را همیشه مد نظر داشته باشید و از یکدیگر بگذرید همان‌‌طور که    می‌‌خواهید خدا از شما بگذرد.

و اما سخنی با امت همیشه در صحنه، هر چند بواقع کوچک‌‌تر از آنم که با شما حرفی به زبان بیاورم زیرا این شمائید که معلم اخلاص و ایثارید و متّقی واقعی ولی با این حال چند مسئله را که بیشتر باید مدنظر باشد متذکر می‌‌شویم عزیزان، سروران، دیر یا زود باید در محضر خدا حاضر شویم و از این دار فانی هجرت گزینیم هجرت به محضر خدا که آن‌‌جا دار حساب است چه خوب که در این استراحت‌‌گاه کوله‌‌باری از تقوا بر گیریم، در این محل آزمایش، امتحان الهی خوب پس دهیم.

بیائیم در این گذر عمر، راه بندگی الله را پیش گیریم، بیائیم که ثابت کنیم که بنده غیر خدا نیستیم بیائیم به واقع بگوئیم که ایاک نعبد و ایاک نستعین، بیائیم برای اطمینان قلب متمسک به ذکر الله شویم، بیائیم همیشه خود را در محضر خدا بدانیم و باور کنیم که خدا بر اعمال ما ناظر است، بیائیم کینه‌‌ها را از دل‌‌هایمان بیرون کنیم، بیائیم فرامین امام را به جان خریدار باشیم که جلو رفتن و عقب ماندن از او مساوی با ضلالت است رها کردن او برابر با از دست دادن همه چیزمان است زیرا کلام او قول قرآن است و راهش راه انبیا.

برادران و خواهران، جنگ را سرلوحه خودقرار دهید. برادران امروز جبهه‌‌ها به وضعیت حساسی رسیده است اگر می‌‌خواهید در گشودن راه کربلا و نجف و کاظمین و سامرا سهیم باشید به جبهه ها بیایید که انشاءالله فتح نهایی نزدیک است.

مادران و پدران اگر می‌‌خواهید در قیامت در کنار حوض کوثر در حضور پیامبر اکرم (ص) و فاطمه‌‌زهرا (س) شرمسار و سر افکنده نباشید از فرستادن فرزندانتان به جبهه‌‌ها و کمک مادی و معنوی به جنگ و جنگ‌‌زدگان دریغ نورزید در نمازهای جمعه و جماعات و نماز اول وقت با شکوه شرکت نمائید که نماز عمود دین است و در مراسم دعا بیشتر و بهتر شرکت کنید که دعا مغز عبادت است.

اما سخنی در خاتمه با همکاران عزیز و سروران دبیرم، برادران و خواهران رسالت‌‌های عظیم بر دوش یکایک‌‌مان سنگینی می‌‌کند و آن تربیت و تعلیم فرزندان آینده‌‌ساز این انقلاب است باید اینان را با فرهنگ قرآن، اسلام و اهل بیت اطهار (ع) آشنا ساخت که فرهنگ انقلاب نیز سوای این‌‌ها نیست، اما این را باید دانست که ابتدا مربی باید خود تعلق اخلاق الله باشد تا کلاس بوی خدایی به خود بگیرد و تاثیری الهی داشته باشد تنها سفارش این‌‌که :

اساتید عزیز فرزندان این امت خدا را خوب تربیت کنید. خداوند شما را در امر خیر یاری نماید. ختم کلامم این‌‌‌‌که: ای همه امت اسلام امام را، امام را، امام را دعا کنید و تنهایش نگذارید. با آرزوی سعادت و سلامت همگان از درگاه خداوند. خداحافظ شما. التماس دعا

فرزند و برادر کوچک سرا پا تقصیر شما الاحقیر العاصی، العبد المذنب

سیدتقی شاه‌‌مرتضی

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.