<span style=”color: #008000;” data-mce-style=”color: #008000;”><strong>”بسم رب الشهداءوالصدیقین”</strong></span><span style=”color: #ff0000;” data-mce-style=”color: #ff0000;”>شهید محمد قریب بلوک</span>، فرزند یدالله، در تاریخ ۱۳۴۹/۰۴/۲۰ در روستای زردوان (دیباج) از توابع شهرستان دامغان دیده به جهان گشود. او دوران پرشور کودکی را درمحیط باصفای روستا پشت سر گذاشت و درهفت سالگی وارد دبستان شد. محمد به تحصیل علم و دانش علاۀ زیادی داشت،به همین دلیل با جدیت درس می خواند و پس از اتمام دورۀ ابتدایی و راهنمایی ، وارد مقطع متوسطه شد و تا سال چهارم دبیرستان به تحصیل ادامه داد.<img src=”data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7″ data-wp-more=”more” data-wp-more-text=”” class=”wp-more-tag mce-wp-more” alt=”” title=”بیشتر بخوانید…” data-mce-resize=”false” data-mce-placeholder=”1″ />بعد ازآن چون کشورمان در شرایط سخت و حساسی قرار داشت،تصمیم گرفت موقتاً درس و مدرسه را رها کند و در میدان مبارزه و نبرد حضور یابد. در آن سال ها کشورمان درگیر جنگ تحمیلی بود که عراق علیه کشورمان ایران شروع کرده و بسیاری از هموطنانمان در این اقدامات بی رحمانه به خاک و خون کشیده شدند. اما غیرت و حمیت سربازان و مردان سربلند کشورمان بود که به دشمن اجازه ی ادامۀ این گستاخی و بی شرمی را نسبت به کشورمان نداد و این غیرتمندان دیار کهن دلاورانه و جان بر کف مقابل دشمن ایستادگی و مقاومت کردند.شهید قریب بلوک نیز وظیفۀ خود دانست تا او هم لباس رزم به تن کند و به یاری هموطنان خویش بشتابد. به عضویت بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دامغان درآمد و از سوی این نهاد به جبهه اعزام شد و در منطقۀ جنوب به کشورش خدمت می کرد. این بسیجی دلاور سرانجام در تاریخ ۱۳۶۶/۰۴/۲۹ در منطقۀ جنوب (جزیرۀ مجنون) بر اثر اصابت تیر به بدن به درجۀ رفیع شهادت نایل آمد و او نیز در صف مجنونیان همیشه جاوید جزیرۀ عشق و جنون جای گرفت. پیکر پاک او در زادگاهش روستای زردوان به خاک سپرده شد.<span style=”color: #008000;” data-mce-style=”color: #008000;”><strong>”راهش جاوید باد”</strong></span>
ادامه مطلب
<strong><span style=”color: #008000;” data-mce-style=”color: #008000;”>”بسم رب الشهداءوالصدیقین”</span></strong><span style=”color: #000000;” data-mce-style=”color: #000000;”>تنها فرزند قربانعلی و بیبیخانم، سوم اردیبهشت هزاروسیصدوچهلودو، در روستای زردوان (شهر دیباج) دامغان به دنیا آمد. مادرش نابینا بود. به پیشنهاد پدربزرگ نامش را <span style=”color: #ff0000;” data-mce-style=”color: #ff0000;”>علیاصغر</span> گذاشت. پدرش کارگر ذوبآهن بود.تا دوم راهنمایی را در زادگاهش خواند. بهخاطر مشکلات اقتصادی درس را رها کرد.</span><span style=”color: #000000;” data-mce-style=”color: #000000;”><img src=”data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7″ data-wp-more=”more” data-wp-more-text=”” class=”wp-more-tag mce-wp-more” alt=”” title=”بیشتر بخوانید…” data-mce-resize=”false” data-mce-placeholder=”1″ /></span><span style=”color: #000000;” data-mce-style=”color: #000000;”> مدتی را به کشاورزی مشغول شد. ازدواج کرد و یک ماه بعد، به ایلام رفت تا خدمت سربازیاش را بگذراند. دخترش، حوا، در این ایام به دنیا آمد. بعد از سربازی تا سال شصتوسه در ذوبآهن کار کرد.</span><span style=”color: #000000;” data-mce-style=”color: #000000;”> او که در کودکی با نان حلال و در دامن مادری روشندل و ذاکر اهلبیت<sup>(ع)</sup> پرورش یافته بود، پس از آن دیگر نتوانست ماندن را تحمل کند.</span><span style=”color: #000000;” data-mce-style=”color: #000000;”>در دیماه شصتوسه بهعنوان نیروی بسیجی به جبهه رفت و همزمان خداوند فرزند دومش محمد را به او عطا کرد. او برای بار دوم به جبهه اعزام شد.</span><span style=”color: #000000;” data-mce-style=”color: #000000;”> در هفدهم خرداد سال هزاروسیصدوشصتوپنج، بعد از نه ماه و نیم حضور در جبهه، در خط پدافندی تپه رضاآباد مهران با برخورد ترکش به پهلو و سینه به شهادت رسید. او را در گلزار شهدای شهر دیباج، محله زردوان به خاک سپردند.</span><span style=”color: #008000;” data-mce-style=”color: #008000;”><strong>”راهش جاوید باد”</strong></span>
ادامه مطلب