جستجو در دایره المعارف شهدا

مطالب منتشر شده در دسته ی "شهدای انقلاب"

محمد علیزاده برمی 18 نوامبر 21

محمد علیزاده برمی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

تو آمدی و قدم‌های سبزت به زیبایی تولد یک ستاره بود. سال هزاروسیصدوسی‌وپنج، خورشید وجودت، اولین روز طلوعش در خانه‌ای بود که اطلسی‌ها هر روز به ناز به تمنای وجود خورشید می‌نشستند. پدر نوای خوش توحید در گوش تو سرود و در زیر بارش لبخندها نام تو را به زیبایی گل‌های محمدی و به عشق آخرین سفیر رسالت، محمد نهاد. در روستای برم دامغان به دنیا آمدی و در تهران بزرگ شدی.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید عباس خالداران ( امین نیا ) 10 ژوئن 15

شهید عباس خالداران ( امین نیا )

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

بیست‌‌ودوسالگی‌‌اش را در تابوت نهاده بودند. پیرمرد چشمان گریان و نگاه نجیبش را به اطراف چرخاند؛ جز تعداد اندکی پیر و جوان کسی دوروبرش نبود. نیمه‌های شب مخفیانه و غریبانه آمده بودند امام‌‌زاده پیکر عباس شهید را دفن کنند. کربلا بود انگار! یاد مولایش امام‌‌حسین(ع) افتاد. پاهایش رمق راه‌‌رفتن نداشت؛ داغ عباس شهید کمرش را شکسته بود. از نای جان نالید و زمزمه کرد: «جوانان بنی هاشم بیایید….»

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید علی محمد ملکی 9 اکتبر 14

شهید علی محمد ملکی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

روستای پرور مازندران شاهد ولادتش بود؛ سال هزاروسیصدوسی‌وپنج. فرزند چهارم خداوردی ملکی و همسرش بود و پدر او را علی‌محمد نام گذاشت. سه برادر و سه خواهر  دارد.علی‌محمد هم‌چون دیگر بچه‌های روستا از کودکی در دامداری و کشاورزی کمک‌کار پدرش بود. پس از گذراندن دورۀ ابتدایی در زادگاهش همراه خانواده به دامغان آمد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید مهدی مزعنی 1 اکتبر 14

شهید مهدی مزعنی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

شهید مهدی مزعنی‌  فرزند حبیب‌الله در  ۱۳۳۲/۰۱/۰۱ در دامغان متولد شد. تحصیلاتش را تا دیپلم خواند پس از پایان تحصیلات در ذوب­ آهن به عنوان تکنسین مشغول کار شد. در محرم سال ۱۳۵۶ ازدواج کرد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید تقی زحمتکش 29 سپتامبر 14

شهید تقی زحمتکش

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

تقی در سال هزارودویست‌‌ونودوپنج (ه.ش) در یکی از روستاهای قهاب صرصر دامغان به دنیا آمد. سال‌ها سایۀ استبداد رضاخان بر سر ملت رشید ایران سنگینی می‌کرد. سختی زمانه و اجبار معیشت او را که هنوز نوجوانی بیش نبود وادار به مهاجرت به شهر بندرگز نمود.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید محمدرضا قریب بلوک 21 سپتامبر 14

شهید محمدرضا قریب بلوک

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

محمدرضا سوم فروردین سال هزاروسیصدوچهل‌‌وسه، در خانواده متدین محمدتقی، در شهر گرگان به ‌‌دنیا آمد. پس ‌‌از مدتی خانواده‌اش به دیباج از توابع شهرستان دامغان نقل مکان کرد. پدرش مغازه‌دار بود.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید مهدی گردویی 1 سپتامبر 14

شهید مهدی گردویی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

شهید در سال هزاروسیصدوشانزده هجری شمسی در روستای طزره از توابع شهرستان دامغان دیده به جهان گشود. در خانواده‌ای متدین و مذهبی ولی تنگ‌دست پرورش یافت. پدر وی زندگی را با قناعت ولی با سربلندی تمام اداره می‌کرد و افراد خانواده را به مسائل اسلامی آگاه می‌ساخت.در دوسالگی از احساس گرم حضور پدر محروم گشت و بار سرپرستی ایشان با تحمل مشکلات فراوان زندگی، بر دوش مادر افتاد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید قربان عبادی 23 آگوست 14

شهید قربان عبادی

 

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

پاییز آمدی و زمستان رفتی تا به بهار دنیا دل نبندی. تو که آمدی، قدم‌‌های آخر پاییز بود و آغاز قدم‌‌های تو بر خاک جهان. بیست‌‌ونهم آذرماه سال بیست‌‌ویک بود که سفرت بر زمین آغاز شد.

قربان، فرزند عبدالله بود و عصمت. در شهر سمنان چشم به جهان گشود. دوساله بود و اولین قدم‌‌های کودکانه‌‌اش را برمی‌‌داشت که به دلیل شغل پدر، اولین هجرت را تجربه کرد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید حجت الله طبایی 20 آگوست 14

شهید حجت الله طبایی

 

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در دوم دی‌ماه سال سی‌وچهار در خانواده‌ای پرجمعیت متولد شد. با پدری که باید سهم مهربانی‌اش را به دو دختر و شش فرزند پسر می‌داد. روزهای کودکی و نوجوانی را در روستای رومنان دامغان سپری کرد و بعد از گرفتن دیپلم، در سال پنجاه‌وشش در شرکت ساختمانی ایران ارس مشغول به کار شد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید قدرت الله جلالی 18 آگوست 14

شهید قدرت الله جلالی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

روز هیجدهم شهریورماه سال هزاروسیصدوسی‌‌وشش بود. روستای قلعه چهارده (شهر دیباج) دامغان خانه آقای جان‌‌علی جلالی نوزاد نورسیده‌ای را در آغوش خود کشید. نامش را قدرت‌الله گذاشتند.قدرت‌الله تحصیلاتش را تا پایان مقطع ابتدایی در مدرسه هدایت گذراند. نبودن مدرسه راهنمایی در دیباج وی را مجبور به ترک تحصیل نمود. قدرت‌الله هم‌‌زمان با کار کشاورزی در مبارزات ضدرژیم به‌‌طور فعال شرکت می‌کرد. مأموران شاهنشاهی بارها خانه‌اش را تجسس کردند اما زیرکی شهید بیش از آن بود که مدرکی علیه وی به دست آورند. سال پنجاه‌‌وشش ازدواج کرد. فرزندش در همان ماه‌‌های اول تولد از دنیا رفت.

ادامه مطلب

ادامه مطلب