جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید نصرت اله بیناباشی

فرازی از وصیت نامه:
شهید نصرت اله بیناباشی

هر بار که هم‌‌سنگری را تشییع می‌کنم آتش عشق و شوق در جانم زبانه می‌کشد و پیام خون شهید مرا به سر منزل مقصود فرا می‌خواند که «انا لله و انا الیه راجعون» و تنها در سنگر است که راحتم و وجدانم آرامش دارد و به امید روزی‌‌ام که در جوار رحمت خداوند قرار گیرم.

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :نصرت اله بیناباشی
نام پدر :قربان
تاریخ تولد :۱۳۳۸/۰۷/۱۲
محل تولد :کلاته
شغل :کارگر ذوب آهن
وضعیت تاهل :متاهل
مسئولیت :معاون دسته پیاده
سن :۲۲ سال
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۱/۰۲/۲۴
محل شهادت :مهاباد
نام عملیات :کمین دشمن
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت گلوله

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا : 
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای کلاته رودبار

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

فرزند قربان و زلیخا، سال هزاروسیصدوسی‌‌وهشت در کلاته از توابع شهرستان دامغان چشم به جهان گشود. نصر‌‌الله نام گرفت. وی                                                                            

 تا پنجم ابتدایی تحصیلاتش را ادامه داد. پدرش به شغل کشاورزی می‌پرداخت. به‌‌ خاطر شرایط بسیار سخت زندگی به مازندران رفتند و مدت نه سال در آنجا بودند.

به‌‌عنوان کارگر در ذوب‌آهن مشغول کار شد. اولین بار پانزدهم اسفند هزاروسیصدوشصت از طریق سپاه، به‌‌عنوان رزمنده به مهاباد اعزام شد. مسؤولیت آخرش در زمان شهادت، معاون دسته بود.

سرانجام در بیست‌‌وچهارم اردیبهشت هزاروسیصدوشصت‌‌ویک در منطقه مهاباد به شهادت رسید. از وی دو فرزند به نام‌های قاسم و خدیجه به یادگار مانده‌‌ است. جنازه‌اش پس از انتقال در گلزار شهدای زادگاهش دفن شد.          

“راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحیم

انفرو اخفافاً و ثقالا و جاهدوا باموالکم و انفسکم فی سبیل ا...

با همه تجهیزات و ساز و برگ بسیج شوید و در راه خدا با اموال و جان‌‌های خود جهاد کنید

با اقرار و ایمان به خداوند متعال و معرفت او و ایمان به غیب و پیامبران و کتب آسمانی راهی جبهه نبرد حق با باطل شدم تا باشد نسبت به حق انجام وظیفه نموده باشم و خداوند گناهانم را بیامرزد و با یافتن لیاقت شهید به مقام والای صدیقین و صالحین و انبیا نایل آیم که نعمت داده شدگانند و به مرتبه (ینظر یوما ا...) می‌رسند.

هر بار که هم‌‌سنگری را تشییع می‌کنم آتش عشق و شوق در جانم زبانه می‌کشد و پیام خون شهید مرا به سر منزل مقصود فرا می‌خواند که «انا لله و انا الیه راجعون» و تنها در سنگر است که راحتم و وجدانم آرامش دارد و به امید روزی‌‌ام که در جوار رحمت خداوند قرار گیرم.

خداوند ابر امت قهرمان و مسلمان ما هر چه بیشتر منت نهاده و رهروی و میراث داری را روزی آن‌ها بنما و تا فتح آخرین سنگرهای کفر و نفاق یاریشان بنما تا از پا ننشینند و خود میراث‌‌خواران شب‌ها را به ذلت بکشان و چهره منافقان را افشا کن.

خداوندا من این‌‌همه لیاقت نداشتم که در کسوت پاسداری از مؤمنین تو به رهبری فردی پاک از سلاله پیامبران برخیزم تو را باین همه بخشایش شکر.

خداوندا عمر این رهبر را مستدام و تیغش را بران بگردان. خداوندا تو که در جبهه جنگ رخ می‌‌نمایی و همیشه رزمندگانت را در جبهه‌ها یاری می‌کنی.

بر پیروان محمد (ص) منت نهاده و هر چه زودتر حق را پیروز بنما و حجت بر حقت مهدی (عج) را ظاهر ساز. خداوندا بر پدر و مادرم رحمت فرست و بر صبرشان بیفزا و اجر شهید به آن‌ها عطا کن من در مدت زندگی نتوانستم خدمت بکنم تو خودت اجرشان بده.

برادرانم با دوش کشیدن تفنگم حسین‌‌وار بر یزیدیان حمله برید و یاری حق بنمائید که «ان تنصر ا... ینصرکم و یثبت اقدامکم»

خواهرانم زینب‌‌گونه پیامبری خونم را به دوش کشید و هم‌‌چون زینب (س) پای‌‌مرد در پیامبری خود باشید. پدرجان چنان‌‌چه جسدم به دستتان رسید مرا در کنار مزار پاک شهدای کلاته دفن نمایید.

خدایا این خون ناقابل مرا قبول کن

الله اکبر، الله اکبر خمینی رهبر

نصرت الله بیناباشی

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.