جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید سیدرمضان مطهری منش

فرازی از وصیت نامه:
شهید سیدرمضان  مطهری منش

 با ديگر برادران در هر جا خدمت مي‌کنيد خدمت شما براي خدا باشد. براي شخص نباشد خداي ناکرده با مردم با تندي صحبت نکنيد وقتي مي‌خواهيد با کسي برخورد کنيد اسلامي باشد

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :سیدرمضان  مطهری منش
نام پدر : سیدمیرباقر
تاریخ تولد : ۱۳۴۳
محل تولد : ساری-روستای مالخواست
شغل : آزاد
وضعیت تاهل : مجرد
مسئولیت : آرپی جی زن
سن : ۲۲
خانواده چند شهید : دو شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۵/۱۰/۰۴
محل شهادت : ام الرصاص
نام عملیات : کربلای ۴
موضوع شهادت : جبهه
نحوه شهادت : تفحصی پس ازدوسال و 18 روز

شناسنامه تدفین

کشور : ایران
استان : مازندران
شهر : ساری
روستا : مالخواست
تاریخ تدفین : 
گلزار : گلزار شهدای روستای مالخواست

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

روایت طلوع مهربانی هر روزه خورشید بر زمینیان بود و این بار با پلک گشودن نوزادی در خانه میرباقر رقم خورد. خرداد با نگاه آفتابی و نفس‌های گرمش، اشک شوق را در چشمان بانوی زلال زندگی خانه میرباقر نشاند. دشت پر طراوت و سرسبز مالخواست (از توابع ساری) قرارگاه آمدنش به کره خاکی بود. سید رمضان تا چشم گشود سبد سبد مهر و عاطفه او را در بر گرفت. هرم نفس‌های گرم پدر و بهشت آغوش مادر، جایگاه بالیدنش شد. به هفت سالگی رسید و به دبستان رفت. دوره ابتدایی را به اتمام رسانید و پا به پای پدر در کار و کوشش سهیم بود. به کارهای کشاورزی و چوپانی و دامداری می‌پرداخت.

شانه به شانه مردم زحمتکش روستا کار و زحمت و تلاش و عزت نفس را تجربه می‌کرد. آبشار ایمان خانواده متدینش روح و جانش را معطر به بوی بندگی نموده بود. با وجود سن و سال کمش اهل عبادت و تهجد بود. سیدرمضان آرام و نجیب و باوقار و غیرتمند و اهل حرام و حلال بود.

سال هزاروسیصدوشصت‌ودو به خدمت سربازی اعزام گردید و دو سال خدمتش را در تهران سپری کرد. پس از پایان دوره سربازی در سال هزاروسیصدوشصت‌وچهار از طریق بسیج به جبهه‌ها اعزام شد و دل به دریای جنگ سپرد. دل شیدا و شور و عشقش به دین و آیین و میهن، از او دلاورمردی جان بر کف ساخته بود که برای رسیدن به جاده‌های عاشقی، سر از پا نمی‌شناخت.

شش ماه تمام در جبهه‌های غرب در کردستان پاکبازی و جان‌نثاری کرد و پس از بازگشت مدتی بعد دوباره راهی جبهه‌های جنوب گردید و پای در دشت‌های حماسه و عشق و جنون نهاد.

سیدرمضان با صداقتی به رنگ آبی دریا در زلال اقیانوس کرامت، از صدف آفرینش، گوهر معرفت چید. با شهادت برادرش، سیدقربان، دل از کف داده و بی قرار وصل یار، لحظه شماری می‌کرد.

سرانجام چهارم دی‌ماه شصت‌وپنج در عملیات کربلای ۴ ، منطقه ام‌الرصاص  عشق و شور و معرفتش با خونی سرخ عجین شد تا بهای انسان خاکی را به همه عالم بنمایاند. روح بلندش در عروجی عاشقانه به ملکوتیان پیوست و زیباترین سرود را در ترنم گمنامی سر داد. پیکر پاکش بیش از دو سال مفقود بود و پس از آن گروه تفحص جسم خاکی‌اش را شناسایی و به زادگاهش منتقل شد و در میان فریادهای الله‌اکبر عاشقان و تشییع باشکوه اهالی مالخواست در آغوش خاک زادگاهش جای گرفت.

 “راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بسمه تعالی

به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و با درود و سلام بيکران به پيشگاه منجي عالم بشريت امام زمان (عج) و نائب بر حقش حضرت امام خميني، ابراهيم زمان و شهيدان به خون خفته مکتب اسلام.

خدمت پدر و مادر عزيزم و برادران و خواهرانم و کساني که وصيت‌نامه مرا مي‌خوانند و يا وصيت‌نامه را گوش مي‌دهند سلام عليکم.

 سلام ناقابل اين حقير را پذيرا باشيد. اينجانب يک خدمت‌گزار براي ملت ايران به جبهه‌هاي نور عليه ظلمت آمدم تا بتوانم گامي براي ملت اسلامي بردارم. زيرا امروز راهي براي شيعيان جهان و مخصوصا براي شيعيان ايران باز شده است که اگر يک لحظه صبر کنيد از قافله عقب مي‌مانيد.

برادران سلاحم را نگذاريد به زمين بيفتد و اگر حتي با مشت هم شده دفاع از اسلام را فراموش نکنيد و به ياري اسلام بشتابيد و هيچ‌گونه ناراحتي و نگراني نداشته باشيد که قرآن کريم مي‌فرمايد: «ما هميشه حق را بر باطل غلبه مي‌دهيم و حق را پايدار مي‌سازيم. حق باطل را نابود مي‌کند زيرا باطل ناپايدار است.»

با ديگر برادران در هر جا خدمت مي‌کنيد خدمت شما براي خدا باشد براي شخص نباشد و اگر شهيد شدم جنازه‌ام را آوردند در کنار برادرم دفن کنيد. خداي ناکرده با مردم با تندي صحبت نکنيد وقتي مي‌خواهيد با کسي برخورد کنيد اسلامي باشد.

گزیده ای از وصیت نامه

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.