شهید محمد فرحزاد

بسم الله الرحمن الرحیم

وصیت‌‌نامه محمد فرح‌‌زاد فرزند مصطفی دارای شماره شناسنامه 7927 متولد دامغان اعزامی از روستای غنی‌‌آباد دامغان.

« ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء ولکن لا تشعرون »

و آن کسی را که در راه خدا کشته شده است مرده نپنداید بلکه او زنده ابدی است و لیکن همه شما این حقیقت را درنخواهید یافت.( آیه 104 سوره بقره )

سلام و درود به پیشوای منجی عالم حضرت بقیه الله اعظم حضرت مهدی( عج ) و نایب برحقش امام امت.

سلام بر روح پاک شهیدان در طول تاریخ اسلام و بر شما ملت سلحشور اسلام که با ایثار و فداکاری لرزه بر اندام ابرجنایتکاران شرق و غرب انداخته‌‌اند. اینجانب محمد فرح‌‌زاد فرزند مصطفی چند سطری را به عنوان وصیت‌‌نامه معرور می‌‌دارم. اینجانب بر حسب تکلیف شرعی که احساس نمودم حفاظت و پاسداری از خون مطهر شهدا  بر همه فرد واجب می‌‌باشد و حسین(ع) فرمود:

من و یارانم در صحنه کربلا برای شما الگو و سرمشق می‌‌باشیم و هرگاه شما هم احساس کردید که جباران و ستمگران می‌‌خواهند نور الهی را خاموش کنند شما هم مانند من و یارانم می‌‌باید جان را در طبق اخلاص گذاشته و از اسلام عزیز و از هدیه رسول‌‌الله قرآن مجید حراست و حفاظت نمائید. و آن روز همان زمان است شما باید خط سرخ اباعبدالله الحسین را ادامه دهید و نگذارید که خدای نکرده خون مطهر هزاران شهید پایمال شود و در آن صورت در پیشگاه خدا و رسول و ائمه معصومین و شهدای گلگون‌‌کفن منزل نخواهید کرد.

ضمناً چند جمله‌‌ای را به عنوان وصیت‌‌نامه خصوصی من دارم وصی اینجانب ابوی بزرگوارم می‌‌باشد محل دفن روستای غنی‌‌آباد مجالس عزاداری به نحو معمولی و آبرومندانه برگزار شود از باب احتیاط یک سال نماز و روزه برایم به جا آورید و مبلغ نه هزار تومان پول دارم که آن را خرج نماز و روزه‌‌ام کنید. وصیتی به پدر و مادر عزیزم باید مرا ببخشید که در طول این مدت که در کنار شما بودم فرزند خوبی برای شما نبودم و باید مرا ببخشید و در مراسم عزاداری من لباس مشکی نپوشید و گریه نکنید که دشمنان خوشحال می شوند.

و وصیتی به برادرانم امیدوارم که راه من را ادامه دهند تا آخرین قطره خون دربدن از اسلام پاسداری دهند. و وصیتی به خواهرانم که حجاب خود را رعایت کرده و با حجاب خود مشت محکمی بر دهان دشمنان ابرقدرت بزنند. و وصیتی به دوستان امیدوارم که به جبهه روند و از دین اسلام و کتاب آسمانی قرآن پاسداری دهند و امیدوارم که مردم و اهالی روستا مرا ببخشند که اگر آزاری به آن ها رساندم. پدر گرامی‌‌ام از شما می‌‌خواهم که اگر کسی از من طلبی داشت به شما مراجعه کرد به او پرداخت نمایید.

والسلام