جستجو در دایره المعارف شهدا

شهیده زهرا کردی

فرازی از وصیت نامه:
شهید زهرا کردی

 

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :زهرا کردی
نام پدر :محمدرضا
تاریخ تولد :۱۳۳۰/۰۱/۰۱
محل تولد :روستای حیدرآباد دامغان
شغل :خانه دار
وضعیت تاهل :متاهل
مسئولیت :مردمی
سن :۳۶ سال
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۱/۰۲/۲۵
محل شهادت :تهران
نام عملیات :ترور توسط منافقین
موضوع شهادت :پشت جبهه
نحوه شهادت :ترور توسط منافقین

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :تهران
شهر :تهران
روستا : 
تاریخ تدفین : 
گلزار :بهشت زهرای تهران

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

بهار بود و نغمه دل‌انگیز پرندگان. کوچه‌‌باغ‌های روستای حیدرآباد دامغان بوی تازگی می‌داد. عطر زندگی همه‌جا جاری بود و بیشتر در خانۀ مشهدی محمدرضا. صدای سلام و صلوات به گوش می‌رسید. جایی که حضور ناب خدا را می‌دیدی! خداوند بهاری جاودانه به او عنایت کرده بود. زهرا در نخستین روز بهار همراه با تولد دوبارۀ طبیعت متولد شد.زهرا در سال هزاروسیصدوسی زیستن را آغاز کرد و در خانواده‌ای متوسط و متدین رشد کرد.

بعد از گذراندن تحصیلات ابتدایی در روستا پابه‌پای پدر و مادر بسان مردی در مزرعه و باغ کار می‌کرد و در همان حال با شنیدن صدای اذان قامت به اطاعت و عبادت حق می‌بست. هجده‌‌ساله بود که پا به خانۀ بخت نهاد. سختی روزگار و اجبار معیشت او و همسرش را وادار به مهاجرت به تهران کرد.
برای ادارۀ امور زندگی با لحاف‌دوزی و خیاطی پابه‌پای همسرش بار زندگی را به دوش می‌کشید. ذره‌‌ذره شیرۀ جانش را در کام کودکانش می‌ریخت و با سعی تمام در تربیت و پرورش آن‌ها می‌کوشید.
سال پرالتهاب پنجاه‌‌وهفت فرارسید. صدای امام که بذر رشادت را در سینه‌های مردم خالص می‌پاشید زهرا را چون قطره‌ای به دریای انقلاب رساند. هر روز در صف تظاهرات مردم شرکت می‌کرد. انقلاب به پیروزی رسید و مسیح آمده بود. مردی که از ساحت مبارک پیشانیش خورشید می‌شکفت و دل‌ها در گرو محبتش مانده بود. دیری نپایید که دشمن شکست‌‌خورده هجمه‌ای بی‌امان را بر این مردم شریف آغاز ‌کرد.
هر روز خون دلاورانی پاک را ناجوان‌مردانه بر زمین می‌ریختند اما داغ تسلیم‌‌نشدن این ملت هم‌چنان بر دل دشمن می‌ماند. اردیبهشت سال شصت‌‌ویک حالا دشمن علاوه بر جنگ رودررو، ستون پنجم خود را به کار گرفته است تا با تخریب و ترور هر روز خون عده‌ای بی‌گناه از روحانی و مردم عادی بر زمین ریخته ‌شود.
روز حادثه، زهرا فرزند شیرخوارش را در آغوش می‌گیرد و برای خرید منزل به خیابان می‌رود. اشباح‌الرجالی نامرد را می‌بیند که از داخل خودرویی اسلحه را بیرون آورده و فردی روحانی را نشانه گرفته‌اند. فریاد الله‌اکبر و مرگ بر منافق سر می‌دهد. آن کوردلان او را به رگبار گلوله بستند و تیرهایی که پرشتاب بر پیکرش نشست و بال پروازش به آسمان شد. پرسشی همواره در کوچه‌های ذهن و در متن داغ روز حادثه تکرار می‌شود که «گناهش چه بود؟!» به یاد زندگی سبز و پرواز سرخت، این کتیبۀ آبی را به روح بلندت تقدیم می‌کنیم که در قالب سبز بهار شکفتی و قصیدۀ سپید دلدادگی را در بهار واپسین به لحن قدسیان سرودی و میهمان خوان «عند ربهم یرزقون» شدی. در آغوش خاک پاک میهنت و در کنار بسیار شهیدان شاهد سرزمینت در گلزار بهشت زهرای تهران برای همیشه آرام گرفتی.


“راهش جاوید باد”

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.