جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید اسماعیل جلالی

فرازی از وصیت نامه:
شهید اسماعیل  جلالی

تو اي خواهر من و خواهران شهيد شما در اول حجاب خود را رعايت كنيد و بعد از شهادت من شما زينب‌‌هاي اين زمان هستيد و مانند زينب رسالت شهدا را گسترش دهيد و گريه هم براي من نكن من انتظار گريه از كسي ندارم گريه براي امام حسين كنيد

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :اسماعیل  جلالی
نام پدر :علی جمعه
تاریخ تولد :۱۳۴۵/۰۱/۱۵
محل تولد :روستای قلعه دامغان
شغل :آزاد
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :نیروی مهندسی رزمی
سن :۲۰ سال
خانواده چند شهید :دو شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۵/۱۰/۲۳
محل شهادت :شلمچه 
نام عملیات :کربلای ۵
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :قلعه
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای دیباج

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

اسماعیل جلالی فرزند علی‌‌جمعه و فاطمه‌‌زهرا در پانزدهم فروردین هزاروسیصدوچهل‌‌وپنج، در روستای قلعه چهارده (دیباج) از توابع شهرستان دامغان به دنیا آمد.

از کودکی بچه پرجنب‌‌وجوشی بود. اصول دینی اسلام را خیلی زود یاد گرفت و خود را به آن‌‌ها مقید کرد. در دام‌‌پروری کمک حال پدر و مادرش بود.

دوره ابتدایی را در مدرسه هدایت دیباج و راهنمایی را در مدرسه امیرکبیر با نمرات خوبی به پایان رساند.

برای ادامه تحصیلاتش در هنرستان کشاورزی امیرآباد ثبت‌‌‌نام کرد ولی به علت نبودن شرایط مناسب آموزشی فقط سه روز در آنجا دوام آورد. به خانه برگشت و دنبال کارهای جوشکاری و کارگری ساختمان رفت.

در سال هزاروسیصدوشصت‌‌وسه، هجده‌‌ساله بود که بعد از طی مراحل آموزشی در مشهد، عازم جبهه گردید. مدت یازده ماه به شایستگی در جبهه‌ها خدمت کرد و در طول این مدت یک بار مجروح گردید.

سرانجام بیست‌‌وسوم دی هزاروسیصدوشصت‌‌وپنج، در عملیات کربلای ۵ در منطقه شلمچه شرکت نمود و براثر برخورد ترکش به سر و سینه‌اش به دیدار حق شتافت. دومین شهید خانواده است. بیست روز قبل از شهید شدن او برادر بزرگترش، الیاس، به شهادت رسیده‌‌ بود.

پیکر پاک اسماعیل را به زادگاهش بردند و در گلزار شهدای دیباج امامزاده محمد به خاک سپردند.

پیکر پاک شهید، پس از تشییع در گلزار شهدای قلعه چهارده (دیباج کنونی) آرام گرفت.         

 

“راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بسم رب الشهدا والصدیقین

بسم الله الرحمن الرحيم

قال رسوالله (ص) شهادت ارثي است كه از اوليا به ما می‌رسد.

ان الله يحب الذين يقاتلون في سبيله صفاً كانهم بنيان مرصوص

خداوند دوست دارد كساني را كه در راه او جهاد كنند با دشمن مقاتله مي‌‌كنند چون سدّي

آهنين و استوار در صف واحد.

 «ان الذ ين امنوا و هاجرو و جاهدوا في سبيل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئك هم الفائزون.» به درستي كه آنان كه ايمان آوردند و هجرت گزیدند و در راه خدا جهاد كردند  والاترين مقام را دارند در پيش خدا آن‌‌ها هستند رستگاران.

 به نام خداوند مهربان به نام خداوند هستي‌‌بخش و به نام خداوند جهان آفرين و با درود بر مهدي صاحب زمان و درود بر رهبر كبير انقلاب سلامي و سلام بر شهيدان اين انقلاب و شهيدان جنگ و شهيدان كربلا و شهيداني كه با نثار خون خود درخت اسلام را آبياري كردند و سلام بر پدران و مادران شهيد و درود بر مجروحين جنگ و انقلاب اسلامی.

اينجانب اسماعيل جلالي  فرزند علي‌‌جمعه متولد 1345 از يك خانواده‌‌اي اعزام به جبهه شده‌‌ام. من چند صحبت دارم و پيام  «ولا تحسبن الذين قتلو في سبيل الله امواتا بل احيا عند ربهم يرزقون».

گمان مبريد آن‌‌هایي كه در راه خدا كشته مي‌‌شوند مرده‌‌اند بلكه آن‌‌ها زنده‌‌اند و در نزد خداي خود روزي مي‌‌خورند اي ملت شهيدپرور ايران گمان نكنيد كه يك نفر شهيد مي‌‌شود يك نفر از ميان شما كم شده است نه بلكه اين كم نشده و اين‌‌ها هم با نثار خون خود درخت اسلام را آبياري مي‌‌كنند و اسلام را در تمام جهان گسترش مي‌‌دهند و به مزدوران مي‌‌فهمانند كه قدرت اسلام آن‌‌قدر است كه مي‌‌تواند از تجاوز به كشوراسلام جلوگيري كند و هر يك از شهيداني كه تشييع جنازه مي‌‌شوند رسالت شما زياد مي‌‌شود و شما مسئول هستيد كه اين رسالت الهي را گسترش دهيد هر يك شهيدي كه در آن محل مي‌‌آورند و با شركت كردن شما مردم در تشييع‌‌ جنازه آن مي‌‌توانيد مشت محكمي بر دهان تمام منافقين بزند و شما اي مردم ايران از رفتن به جبهه دريغ نورزيد يعني اين‌‌كه اگر يك نفر شهيد و يا زخمي شهيد شد تفنگ از دست او افتاد ديگر كسي نباشد آن را بگيرد نه بلكه بايد هزاران نفر باشند كه تفنگ  او را بگيرند و به جبهه بروند  اين پيام من به پدرم و پدران شهيد وقتي كه من شهيد شدم شما  ناراحتي مكن بلكه شما به جبهه بيایيد و به جاي يك شهيد بجنگيد و چنان مشتي بر دهان اين امپرياليسم بزن كه ديگر نتواند بلند شود اين پيام براي مادرم و مادران شهيد مادر من اگر من شهيد شدم مگر اينكه ناراحت باشي و گريه كني اگر گريه كني دشمنان را شاد مي‌‌كني  و با گريه نكردن تو دشمن روسياه مي‌‌شود.

اين پيام براي برادران خودم و براي برادران شهيد دارم و تو اي برادر من اگر من شهيد شدم شما ادامه دهنده راه من باشيد و به جبهه برويد و اين رزمندگان را ياري كنيد نكنه اينكه  بگویي برادر ما شهيد شد ديگر نروم بايد برويد و يك وظيفه شرعي است و تو اي خواهر من و خواهران شهيد شما در اول حجاب خود را رعايت كنيد و بعد از شهادت من شما زينب‌‌هاي اين زمان هستيد و مانند زينب رسالت شهدا را گسترش دهيد و گريه هم براي من نكن من انتظار گريه از كسي ندارم گريه براي امام حسين كنيد و شما اي دوستان من ادامه‌‌دهنده راه اين شهيدان باشيد آخرين پيام من اي مردم دعاهاي توسل‌‌ها را ترك نكنيد و در نماز جمعه‌‌ها و جماعت شركت كنيد و شما اي خواهران شهيدان شما با سياهي چادر خود و با رعايت كردن حجاب خود مي‌‌توانيد مشت محكمي بر دهان منافقين بزنيد و شما اي مردم ايران شما فقط ادامه‌‌دهنده راه شهيدان باشيد دعا به جان امام  يادتان نرود و دعاي فرج امام زمان هم يادتان نرود.

خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار  ( والسلام عليك و رحمه الله و بركاته)

به اميد پيروزي لشكريان اسلام بر كفر استكبار جهاني

به اميد ظهور  حضرت مهدي عج الله تعالي فرج الشريف

به اميد فتح كردن كربلا و آزاد كردن قدس

امضا اينجانب اسماعيل جلالی

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.