جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید غلامرضا فولادیان

فرازی از وصیت نامه:
شهید غلامرضا فولادیان

پدر و مادر عزیزم من در جبهه جنگ تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد و با خداوند پیمان می‌بندم که در که با حسین(ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام‌‌زمان(عج) تعالی و نائب بر حقش حضرت امام روح خدا ابوذر زمام حضرت امام خمینی به اجرا در آید.

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :غلامرضا فولادیان
نام پدر :محمدابراهیم
تاریخ تولد :۱۳۴۸/۰۶/۰۱
محل تولد :مشهد
شغل :جوشکار
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :کمک راننده
سن :۱۵ سال
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۳/۱۱/۱۱
محل شهادت :دیوان دره
نام عملیات :پدافندی
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :سانحه رانندگی

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :صح
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای روستای صح

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

غلامرضا در خانواده شش‌‌نفره محمدابراهیم، در سال هزاروسیصدوچهل‌‌وهشت در مشهد به دنیا آمد. بعد از مدتی برای زندگی به دامغان کوچ کردند. او تا پنجم دبستان بیشتر درس نخواند و به جوش‌‌کاری و آهنگری پرداخت.

مدتی نگذشت که کار را رها کرد و به دوستانش در جبهه پیوست. سه ماه به عنوان صاف‌‌کار و کمک‌‌راننده خدمت نمود تا سرانجام در یازدهم بهمن شصت‌‌وسه در منطقه دیوان‌‌دره، براثر برخورد ماشین با مین به شهادت رسید. پیکرش را پس از تشییع در روستای صح تویه‌دروار دامغان به خاک سپردند.

“راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بسم رب شهدا و الصدیقین

خدایا این خون ناقابل مرا قبول کن..

پدر و مادر عزیزم من در جبهه جنگ تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد و با خداوند پیمان می‌بندم که در که با حسین(ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام‌‌زمان(عج) تعالی و نائب بر حقش حضرت امام روح خدا ابوذر زمام حضرت امام خمینی به اجرا در آید. من از شما خانواده شهدا و جانبازان و اسیران و امت شهید پرور دامغان می‌خواهم که با دشمنان داخلی و خارجی و ضد انقلاب و فاسدین و منافقین تا آخرین قطره خونتان مبارزه می‌کند و از پای ننشینید اگر بنشینید زخم زبان گوش کنید مدیون خون شهدا هستید.

من این بار سه بار است که جبهه حق علیه باطل آمدم شهادت نصیبم نشده‌‌است اگر شهادت نصیبم شد پدر و مادر عزیزم شما ناراحت نباشید چون جهاد در راه خدا است. پدر و مادر عزیزم اگر خداوند شهادت نصیبم کرد جنازه مرا به زادگاهم روستای تویه‌‌دروار در کنار امامزاده عبدالله دفن نمایید. از دامادهایم و آقا رضا و خواهر مهربانم می‌خواهم مرا ببخشید و از برادر و خواهر کوچکم می‌خواهم ادامه درس دهند. مادر عزیزم شما شب‌های جمعه سر خاک من گریه نکنید یاد صحرای کربلا امام حسین حضرت علی اکبر و حضرت قاسم و حضرت زینب بیاورد و زینب...

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.