جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید مهدی باقریان

فرازی از وصیت نامه:
شهید مهدی   باقریان

اي ملت قهرمان و اي همشهريان عزيز: اي كساني‌ كه نام خود را مسلمان نهاده‌ايد با هم برادر باشيد و مهربان به هم خيانت نكنيد، دروغ نگوييد. گران‌فروشي نكنيد كه مورد خشم و غضب خدا قرار خواهيد گرفت و با اين‌كار پوست و گوشت خود را به گناه آلوده نسازيد. به دنبال رهبر حركت نماييد و از تفرقه جداً خودداري نماييد

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :مهدی   باقریان
نام پدر :علی اصغر
تاریخ تولد :۱۳۳۹/۱۱/۱۶
محل تولد :دامغان
شغل :پاسدار
وضعیت تاهل :متاهل
مسئولیت :معاون گروهان پیاده
سن :۲۴ سال
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۴/۰۱/۰۵
محل شهادت :مهران 
نام عملیات :پدافندی
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش به سر و صورت

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا : 
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای دامغان

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

مهدی چهارمین فرزند علی‌اصغر و فاطمه در شانزدهم بهمن هزاروسیصدوسی‌‌ونه در سال‌‌روز ولادت حضرت مهدی(عج) در دامغان متولد شد. مرحوم کربلایی سیدطاهر اذان و اقامه در گوش نوزاد گفت و به مناسبت ایام تولدش، اسمش را همین سید بزرگوار انتخاب کرد. شغل پدرش آهنگری بود.

فعالیتش در دوران دبیرستان، عضویت و همکاری در گروه تئاتر و سرود مدرسه بود که به مناسبت‌ها در محافل مختلف برنامه اجرا می‌کرد. تحصیلاتش را تا دیپلم در رشته برق به پایان رساند.

به قول مادرش با تولد این فرزند، خیر و برکت فراوانی به زندگی آن‌‌ها سرازیر شد.

سه مرحله و به مدت هفت ماه و هجده روز به ‌‌صورت بسیجی به جبهه اعزام شد. در بیست‌‌وچهارم اردیبهشت هزاروسیصدوشصت‌‌ودو به استخدام سپاه درآمد و با ورود به سپاه تحول اعتقادی و ایمانی زیادی در او ایجاد شد.

یک بار در جزیره مجنون در اسفند شصت‌‌ودو از ناحیه پا مجروح شد که به سی درصد جانبازی نائل گردید.

مدتی به‌‌عنوان مسؤول بسیج بخش امیریه دامغان انجام‌‌وظیفه کرد.

همراه با گردان قمربنی‌‌هاشم(ع) به‌‌عنوان مسؤول تبلیغات به منطقه مهران رفت و در پنجم فروردین هزاروسیصدوشصت‌‌وچهار بر اثر اصابت ترکش به سر به شهادت رسید. پس از انتقال پیکرش به شهرستان و تشییع جنازه، در گلزار شهدای فردوس‌رضای دامغان به خاک سپرده شد.

“راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحيم

انا لله و انا اليه راجعون. اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد عبده و رسوله و اشهد ان علي

ولي الله

قل ان الصلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين لا شريك له (انعام 164)

«بگو بدرستي كه نمازم و عبادتم و زندگيم و مردنم همه از آن خداست و او را شريك و همتايي

نيست»

سلام بر حسين‌بن‌علي(ع) سرور آزادگان و سالار شهيدان. سلام بر مهدي موعود (عج) منجي انسان‌ها سلام بر رهبر عزيزم و نائب بر حق امام زمان (عج) و با سلام بر همه شهداي راه حق و ارواح پاك آن‌ها از شهداي انقلاب خونين حسين (ع) تا انقلاب اسلامي ايران.

و با سلام بر امت شهيد پرور و قهرمان و صابر ايران. من زندگي را در جبهه و سعادت اخروي را در شهادت يافتم و آن را دنبال خواهم نمود. آه كه چقدر شهادت زيباست. هنگامي كه از دنيا رسته و به خدا پيوسته‌اي، از اين دنياي ماديت گريخته و به دنياي معنويت رسيدي.

از موقعي كه قدم به جبهه نهادم، تمام مشكلات، سختي‌ها و دردها را به خاطر خدا تحمل مي‌نمايم. زيرا كه من بنده‌اي ضعيف هستم و در همه‌جا راضي به رضاي خداوند.

اي خداي من و اي معبودا، در حالي به سويت آمدم كه بسيار گناه كردم و شرمنده و پشيمان از اعمال گذشته خود. خدايا مي‌دانم كه اگر مرا عذاب نمايي مستحق آن هستم.

ولي خودت گفتي نااميد نباشيد و مرا بخوانيد تا شما را اجابت نمايم و من هم مي‌دانم كه بسيار رئوف و مهرباني. پس خدايا تو را به حرمت محمد(ص) آخرين فرستاده تو قسمت مي‌دهم كه مرا با فضل و كرمت محاكمه نمايي، نه با عدلت.

پدر و مادر مهربانم، بياييد لحظه‌اي در خود فكر نماييم و به زندگاني ائمه بيانديشيم. به راستي كه زندگي آن‌ها سراسر مبارزه با ظلم و جور بود و اينك ما هم براي ياري دادن دين خدا به جنگ رفته‌ايم و مثل حسين(ع) تا آخرين نفس خواهيم جنگيد. اگر بكشيم و كشته شويم پيروزيم . پس نگران نباشيد و صبر كنيد.

اگر كه فرزند خوبي براي شما نبودم، شما را به خون حسين(ع) قسم مي‌دهم كه مرا ببخشيد و از خطاهاي من درگذريد. آن‌چه براي ما مهم است دنيا نيست بلكه آخرت است كه بايد جوابگوي خدا و رسولش باشيم.

شما كسي را از دست نداده‌ايد درست است كه مرا بزرگ نموديد آن‌هم با شيره جانتان، اما بدانيد كه من امانتي بيش در دست شما نبودم همه ما بايد يك روزي برويم پس چه بهتر كه در راه خدا باشد، تازه شما مرا دريافته‌ايد.

اي خواهران و برادران من، بياييد ساعتي در خود انديشه نماييم، كه از كجا آمده‌ايم و به كجا خواهيم رفت. چه بوديم و چه هستيم و سرانجام و عاقبت ما چه خواهد شد. آيا همه ما را در يك قبر خواهند گذاشت؟

اي همسر باوفايم ، اي ملازم در غم‌ها و شادي‌هايم، هيچ‌گاه زبان به شكايت خدا مگشا و هميشه منعم نعمت‌هاي خدا باش، در همه حال به فكر خدا و قيامت و مرگ بوده و خدا را فراموش مكن. اگر همسر و شوهر خوبي برايت نبودم حلالم نما و مرا ببخش.

اي ملت قهرمان و اي همشهريان عزيز: اي كساني‌كه نام خود را مسلمان نهاده‌ايد با هم برادر باشيد و مهربان به هم خيانت نكنيد، دروغ نگوييد. گران‌فروشي نكنيد كه مورد خشم و غضب خدا قرار خواهيد گرفت و با اين‌كار پوست و گوشت خود را به گناه آلوده نسازيد. به دنبال رهبر حركت نماييد و از تفرقه جداً خودداري نماييد، جنگ شما را خسته نكند كه امروز، روز ياري دادن اسلام است و ما هم قول مي‌دهيم كه تا آخرين نفس براي دفاع از اسلام كوشش نماييم. از همه شماها حلاليت مي‌طلبم. خدايا به ملت اسلام صبر و بردباري عنايت بفرما.

برادران پاسدار، اي كساني‌كه سرنوشت اسلام امروز به دست عمل شماست من نمي‌خواهم شما را نصيحت نمايم بلكه مي‌خواهم وظيفه خود را انجام داده‌باشم. دنيا متاعي پوچ و كالايي بي‌ارزش است كه نبايد به آن دل بست، بايد نسبت به دنيا بي‌رغبت‌تر و به آخرت و اعمالي كه انجام مي‌دهيد راغب‌تر باشيد.

عملي را انجام ندهيم و بترسيم از موقعي كه در حال گناه باشيم و مرگ ما را دريابد. واي بر ما كه خود را از ديگران بالاتر بدانيم و خداي خود را فراموش نماييم كه اين لحظه سقوط و به سوي شيطان رفتن است.

من خود را لايق پاسداري نمي‌دانم ولي خواست خداوند اين‌چنين بود و خدا را شكر مي‌كنم. از همه شماها برادران التماس دارم و اگر خطايي و لغزشي از من ديديد آن را به بزرگواري خود ببخشيد. اي برادران بسيجي، حضورتان را در صحنه نبرد حق عليه باطل ادامه دهيد و تا آخرين قطره خون‌تان مبارزه نماييد و از اسلام دفاع كنيد. زيرا كه مكتب ما چنين است و رهبر ما حسين(ع) نيز چنين بود«هيهات من الذله»

در دعاهاي كميل و غيره و نمازهاي باشكوه جمعه شركت نماييد باشد كه خداوند شما را از سربازان واقعي آن حضرت قرار دهد. دانش‌آموزان بدانند كه درس خواندن آن‌ها جهاد است و حزب‌الهي كسي است كه هم درس بخواند هم در جنگ شركت داشته باشد.

السلام عليك يا ابا عبدالله ـ خدايا نمي‌دانم كه ما كربلايي مي‌شويم يا نه‌؟ ولي ما به عشق حسين تو و براي اعتلاي كلمه توحيد آمده‌ايم و در اين راه ، پايان عمر ما را شهادت در راه خودت قرار بده هر قدر مي‌توانيد برايم روزه گرفته و نماز بخوانيد. اگر جنازه‌ام به دستتان رسيد مرا در فردوس‌رضا در كنار تربت پاك شهيد حسين باقريان دفن نماييد.

والسلام، مهدي باقريان

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.