جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید محمدباقر فرحزاد

فرازی از وصیت نامه:
شهید محمدباقر فرحزاد

ای خدا بارها تو را شکر وسپاس می‌‌گویم از این که مرا در دنیایی خلق کردی که راه تو اسلام و قرآن را بشناسم و توفیقم دادی که در راه تو قدم بردارم و در راه تو بمیرم.

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :محمدباقر فرحزاد
نام پدر :ابوالقاسم
تاریخ تولد :۱۳۴۴/۰۵/۱۷
محل تولد :روستای غنی آباد دامغان
شغل :پاسدار
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :معاون گروهان پیاده
سن :۲۱ سال
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۶/۰۴/۲۹
محل شهادت :جزيره مجنون
نام عملیات :عملیات تک جنوبی
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش به شکم و کمر و پا

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا : 
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای دامغان

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

محمدباقر فرزند ابوالقاسم هفدهم مرداد هزاروسیصدوچهل‌‌وچهار در یک خانواده پرجمعیت در روستای غنی‌آباد دامغان به دنیا آمد. پدرش دامدار و کشاورز بود و از این طریق امرار معاش می‌کرد. محمدباقر بزرگ‌‌ شد و با گرما، سختی و زمختی کویر آشنا بود و همین باعث شد که با هر شرایط سختی کنار بیاید.

تا دوم راهنمایی را در روستای غنی‌آباد درس خواند و در کنار درس‌خواندن، کشاورزی و گله‌داری می‌کرد. مدتی هم همراه برادرش می‌رفت سر کار.

محمدباقر از همان دوران نوجوانی علاقه‌‌مند به مسائل دینی، مقید به رعایت امور شرعی و احترام به بزرگ‌‌ترها بود.

پس از آغاز جنگ تحمیلی از آنجایی که به امام‌‌(ره) عشق می‌‌ورزید و موضوعات انقلاب را قبل و بعد از پیروزی به‌‌طور مستمر پیگیری می‌‌کرد چند بار به جبهه‌‌ اعزام گردید. تصمیم گرفت وارد سپاه شود. دوره‌های آموزشی را طی کرد. پول‌‌های پس‌‌اندازش را برای کمک به جبهه اهدا می‌کرد.

یک بار از ناحیه ساق پا مجروح شد؛ بی‌آن‌‌که کسی بفهمد به مرخصی آمد و هنوز حالش بهتر نشده بود که دوباره به منطقه بر‌گشت. خودش را مدیون خانواده شهدا، اسرا و مجروحین می‌دانست. تأکید زیادی بر رفتن جوانان به جبهه داشت.

هشت ماه و بیست‌‌وچهار روز در مناطق مختلف جبهه خالصانه جنگید. مسؤول دسته بود و در بیست‌‌ونهم تیرماه سال شصت‌‌وشش در عملیات تک جزیره جنوبی با برخورد ترکش به بدن به شهادت رسید. جنازه‌اش مفقود شد و ده سال بعد نشان هویتش یک پلاک بود که کشف و در گلزار شهدای فردوس رضای دامغان دفن شد.

“راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحیم

خدا جان و مال اهل ایمان را به بهشت خریداری کرده آن‌‌ها در راه خدا جهاد می‌‌کنند که دشمنان دین را بکشند یا خود کشته شوند این وعده قطعی است بر خدا و عهدی است که در تورات، انجیل و قرآن آمده است.

درود بر پیامبر الهی حضرت محم(ص) درود بر یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عج) برپاکننده حکومت عدل در جهان و نایب برحقش خمینی بت‌‌شکن و سلام بر سرور آزادگان جهان سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین و کلیه شهیدان راه حق و حقیقتی که با ایثار جان خود راه خونین حسین را ادامه می‌‌دهند و ما را از خواب غفلت بیدار کردند و راه قرآن را به ما نشان دادند و درود و سلام بر شما امت شهید پرور ایران.

ای خدا بارها تو را شکر و سپاس می‌‌گویم از این که مرا در دنیایی خلق کردی که راه تو اسلام و قرآن را بشناسم و توفیقم دادی که در راه تو قدم بردارم  و در راه تو بمیرم. ای خدا تو می‌‌دانی که من چقدر عاشق شهادت در راهت هستم، مرگم را در این راه قرار بده و از این که دعای همیشگی مرا به اجابت برسانی تو راشکر می‌‌کنم.

خدمت پدربزرگوار و مادر گرامی و برادران و خواهران و کلیه اقوام سلام عرض می‌‌کنم و پس از سلام از همگی  شما می‌‌خواهم که مرا مورد عفو و بخشش قراردهید و از خداوند متعال می‌‌خواهم که به شما توفیق ادامه زندگی بدهد.

و من بنا بر وظیفه چند جمله‌‌ای خدمت شما عرض می‌‌کنم : آفرین به شما پدر و مادر و شما پدران و ماداران که همچین فرزندانی را تربیت می‌‌کنید. پدر و مادر تنها یک خواهش از شما دارم که فراغت مرا تحمل کنید و برای من گریه نکنید زیرا که هر قطره اشک شما آبله‌‌ای بر تن من ایجاد می‌‌شود. هرگاه که خواستید گریه کنید به یاد مظلوم کربلا و خواهرش گریه کنید.

و شما ای برادران و خواهران مبادا برمن گریه کنید و بی‌‌تابی از خود نشان بدهید خواهران شما باید زینب‌‌گونه عمل کنید همان‌‌گونه که زینب داغ 72 شهید را تحمل کرد و هیج ضعفی از خود نشان نداد. شما برادران باید حسین‌‌وار باشید و از شما انتظار هیچ‌‌گونه ضعفی و بی‌‌تابی و ناراحتی را در مقابل امت شهیدپرور و خانواده‌‌های شهدا را ندارم شما باید پدر ومادر را دلداری بدهید  و صابر باشید جبهه را فراموش نکنید از کمک به جبهه دریغ نکنید و تا آخرین لحظه امام را یاری کنید مبادا امام را تنها بگذارید خدایا من شرمنده این خانواده های شهدا و اسرا و این معلولین و مجروحین هستم که نتوانستم به آن‌‌ها سری بزنم  و آن‌‌ها را دلداری بدهم و به عیادت مجروحین بروم.

خدایا چگونه می‌‌خواهم جواب این‌‌ها را بدهم خدایا خودت مرا ببخش. ای امت شهید پرور ایران اگر امروز پاسدار انقلابمان و پاسدار خون شهیدان و پاسدار خون اسلام هستیم این مشیت الهی است که حکومت عدل الهی به دست شما در کشور شما پیاده شود و زمینه حکومت ظهور امام زمان(عج) فراهم گردد و این به واسطه و علاقه و عشق به امام حسین(ع) است.

و درود فراوان به شما مردم ایران و رزمندگان اسلام که خداوند از میان این همه جمعیت و دنیا شما را انتخاب کرد که راه امام حسین(ع) را ادامه می‌‌دهد انسان یک جان بیشتر ندارد یک بار به دنیا می آید و یک بار از دنیا می‌‌رود و کجا بهتر از این جبهه‌‌ها.

اگر انسان با شهادت در راه خدا و مانند امام حسین(ع) در صحنه نبرد با کفار شهید شود، ای جوانان به جبهه‌‌ها هجوم بیاورید که این لحظه‌‌ها، لحظه‌‌های حساس است پیروزی نهایی نزدیک است از رفتن به جبهه‌‌ها غافل نشوید که فردا پشیمان می‌‌شوید و افسوس این روزها را می‌‌خورید و در قیامت نمی‌‌توانید جواب این خون‌‌های جوانان و جواب امام حسین(ع) و یارانش را بدهید.

ای حسین جان اگر 1400 سال پیش نبودیم که به هل من ناصر ینصرنی تو لبیک بگوییم حالا به امر نایب تو امام امت خمینی بت‌‌شکن به پا خواسته‌‌ایم و تا پیروزی کامل به راهت ادامه خواهیم داد. و اسلام محمدی(ص) را در جهان پایداری می‌‌کنیم و هرگز نمی‌‌گذاریم خون تو و یارانت پایمال شود. ای پدران و مادران از رفتن فرزندانتان به جبهه ها جلوگیر نکنید که فردا در محضر خدا نمیت‌‌وانید جواب زینب(س) و این  خانواده‌‌های شهدا را بدهید.

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.