بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند قادر متعال شروع به نوشتن وصيتنامه خود مينمايم و اين هنگامي است كه براي عملياتي كه در پيش است آماده شدهام و بر حسب يك وظيفه شرعي تصميم به نوشتن آخرين حرفها براي كساني كه بعد از من خواهند بود، براي خانواده و براي دوستان و آشنايان گرفتهام.
هر انساني كه متولد ميشود يك سري خصايص و يك سري وظايف دارد كه وي را از ساير حيوانات متمايز ميكند. اگر انسان داراي آن صفاتي كه وي را از حيوانات متمايز خواهند كرد، بود و به تبع آن وظايفي را كه از اين دست متوجه وي ميشود انجام داد كه خودش مهر تاييد به انسانيت خويش زده است و الا فرقي با ساير حيوانات ديگر كه كاري و هدفي جز خوردن و خوابيدن و توليد مثل ندارند، نخواهند داشت.
حداكثر آنكه انساني كه وظايف انسانياش را انجام ندهد حيواني است كه مقداري هوش و عقل بيشتر از حيوانات ديگر دارد. خداوند براي آن كه انسان را به وظايف انسانياش آشنا كند و براي آن كه انسان مقام واقعياش را كه حتي بالاتر از فرشتگان است پيدا كند پيامبراني به رسالت مبعوث نمودند كه خاتم اين پيامبران حضرت محمد(ص) است كه رسالتي جهاني داشته و آيين آسمانياش و كتابش كاملترين آيين و قرآن آخرين كتابي است كه از طرف خدا براي راهنمايي بشر نازل شده است.
حال كه ما افتخار مسلمان شدن و ايمان آوردن به دين اسلام و خاتم پيامبران نصيبمان شده و ما كه ايمان به ولايت حضرت علي(ع) و فرزندان معصومش به عنوان تنها كساني كه شايستگي جانشيني و رهبري مسلمين را دارند، داريم و ما كه معتقد به تشيع و دنبالهروي حضرت علي(ع) و حضرت امام حسين(ع) هستيم و ما كه معتقديم در غياب امام معصوم، امام زمان(عج) تنها كساني ميتوانند عهدهدار رهبري جامعه اسلامي شوند كه اسلام ناب و اصل را شناخته و خود اسوه و نمونهاي از اين دست باشند و ما كه به ميمنت انقلاب اسلامي و خونهاي شهيدان ولايت فقيه در جامعه مان شكل گرفت و به نيابت از امام معصوم رهبري امت اسلامي را عهدهدار شد وظايفي داريم كه بايد به آن عمل كنيم در غير اينصورت ديگر نميتوانيم ادعاي تشيع، مسلمان و انسان بودن را داشته باشيم. يكي از آن وظايف كه هر مسلماني موظف به انجام آن است جهاد ميباشد. آنجايي كه امام عزيزمان خميني بتشكن ميفرمايند امروز مسئله جنگ اهميتش از فروغ دين بيشتر است.
ديگر درنگ جايز نيست و بايد به آن عمل كرد. امروز كه هفت سال از شروع جنگ تحميلي ميگذرد جنگي كه به اشاره و با برنامهريزيها و كمكهاي ابرقدرتها براي خفه كردن صداي لا اله الا الله كه از حلقوم مسلمانان اين سامان بلند بود و لرزه بر كاخهاي پوشاليشان ميانداخت شروع شد ولي آنان نتوانستند اين صدا را در گلو خفه سازند بلكه با مقاومت و ايثار ملت ما و با خونهاي پاكي كه در اين راه ريخته شد.
اين نداي آسماني به گوش مستضعفين دنيا رسيده و خواهد رسيد و انشاءالله بساط تمام جباران و سفاكان برچيده خواهد شد. امروز ديگر نميتوان به كناري نشست بايد برخاست و در اين راه گامي برداشت باشد تا دينمان نسبت به خونهاي پاك شهيدان ادا گردد و من با اين نيت از دانشگاهي راهي دانشگاهي ديگر شدم تا من هم درس اخلاص و فداكاري و مسلماني و انسان بودن را فرا گرفته و در همانجا امتحان دهم. تا من هم گامي هر چند شايد به ظاهر كوچك در راهي كه پيش از من انسانهاي پاك و دلباخته خدا پيموده بودند برادرم باشد كه مورد قبول خداوند واقع شود در خاتمه پيام من به ملت بزرگ و ايثارگرم اطاعت از امام است و عاجزانه (چون من كوچكتر از آن هستم كه به ملت بزرگ ايران و امت اسلامي پيام بدهم ولي از اين جهت كه يادگاري از رزمندهاي باشد) ميخواهم كه هيچگاه امام را تنها نگذاريد و هميشه پشت سر امام حركت كنيد نه با تندرويهاي افراطي از امام جلو بيفتيد كه اين در نوع خود فاجعه است و نه عقبتر از امام باشيد. در هر سنگري كه هستيد، سنگر كار، سنگر علم و دانش و تحقيق و سنگر جنگ و جهاد، خدا را فراموش نكنيد.
از پدر و مادرم ميخواهم كه مرا به خاطر زحماتي كه برايم كشيدند از اوان كودكي تا حال عفو نمايند و ناراحت نباشند كه راهي كه من رفتم راه ثوابست و از برادران و خواهرانم ميخواهم كه خوب درس بخوانند تا انشاءالله در آينده بتوانند در جامعه مفيد واقع شوند كه انشاءالله در آينده جامعه اسلاميشان پيشرو در علم و صنعت باشد تا ديگر ابرقدرتها نتوانند با عناوين فريبنده قشر تحصيلكرده جوامع اسلامي را بفريبند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
غلامرضا ترابي