جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید سید آقابزرگ میرانی

فرازی از وصیت نامه:
شهید سید آقا بزرگ  میرانی

همیشه سعی بر این داشته باشید که با علما و دانشمندان اسلام و مؤمنین ولایت فقیه هم نشین و هم یار و هم صدا باشید

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :سید آقا بزرگ  میرانی
نام پدر :سید آقا میر
تاریخ تولد :۱۳۴۰/۰۱/۰۱
محل تولد :روستای علیان دامغان
شغل :کارگر
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :تک تیرانداز
سن :۲۲ سال
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۲/۰۵/۱۲
محل شهادت :مهران
نام عملیات :والفجر ۳
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش خمپاره به کمر

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :علیان
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای روستای علیان

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

آخرین فرزند خانوادۀ میرانی، اولین روز فروردین هزاروسیصدوچهل پا به جهان گذاشت. روستای علیان آن روز غرق گل و شکوفه شد و نسیم خبر ولادت «سیدآقابزرگ» را تا دورترین نقطه دور رساند.امیرآقای میرانی در کنار همسر مهربانش لیلاخانم بر سر سفره‌ای مملو از ایمان و عشق بهترین روزها را برای کودکانشان رقم زدند.

«سیدآقابزرگ» کودکی را میان کوچه‌باغ‌های علیان گذراند. با نسیم هم‌بازی شد و با زلال رود هم‌سخن. پس ازگذراندن تحصیلات دورۀ ابتدایی به شهر رفت و در کنار خانوادۀ خواهرش منزل گزید. همان روزها بود که برای امرار معاش و هزینه تحصیل وارد شهرداری شهرستان دامغان شد. روزها کنتورخوانی می‌کرد و شب‌ها درس می‌خواند.

روزهای قبل از پیروزی انقلاب ایران «سیدآقابزرگ» پیش‌قدم بود. بعد از پیروزی هم جزء اولین اعضای بسیج محله بود. کمک‌کردن به دیگران از ویژگی‌هایش بود. نماز جماعت را واجب می‌شمرد و به زمزمۀ زیارت عاشورا در دل شب علاقۀ خاصی داشت.

تازه تحصیل را به پایان رسانده بود که عازم خدمت سربازی شد. دورۀ آموزشی را که گذراند به جبهه اعزام شد. همان روزها بود که به خواستگاری دختری از بستگان رفت و قراری را برای روزهای بعد گذاشت.

یک بار از ناحیۀ پهلو مجروح شد. چند روزی بستری بود و دوباره به جبهه برگشت و سرانجام دوازدهم مردادماه سال هزاروسیصدوشصت‌ودو، در منطقه مهران، عملیات والفجر ۳ با اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و راهی دیار دوست شد.

دوستان و آشنایان پیکر پاک «سیدآقابزرگ» را تا مزار روستای علیان، در میان عطر دود و اسپند، با اشک و آه بدرقه کردند و بزرگ‌مرد روستا را به خاک سرد روستای علیان سپردند و تا همیشه یادش را در دل زنده نگه داشتند.

“راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحیم

( الذی خلق الموت و الحیواه لیبلوکم ایکم احسن عملا )

اوست آن که مرگ و زندگی را آفرید تا بیازماید شما را که در صحنه پیکار حق و باطل کدامین از شما نیکوکارتر است.

با سلام به امام امت و ملت شهید پرور ایران و درود به روان پاک شهیدان راه خدا وصیت‌‌نامه برادر شما آقا بزرگ میرانی –  پدر بزرگوارم مادر صبورم، خواهران مهربانم و برادران با ایمانم وقتی که هزاران زن و کودک بی گناه زیر بمباران‌‌های صهیونیست‌‌های غاصب جهان جان می‌‌سپارند و غارت می‌‌شوند و ندای حق‌‌طلبانه آن‌‌ها هیچ ثمری ندارد وقتی که در آفریقا روزانه چندین تن از انسان‌‌های بی‌‌گناه بر اثر   تبعیض‌‌نژادی امپریالیست‌‌های کثیف از گرسنگی جان می‌‌دهند ولی هیچ انسانی و هیچ زبانی و هیچ عملی از آن‌‌ها حمایت نمی‌‌کند، وقتی که دست‌‌نشاندگان آمریکا از جمله صدام خائن روزانه ده‌‌ها نفر را که بی‌‌گناه در خانه‌‌های خود آرمیده‌‌اند با شلیک توپخانه به خاک و خون می‌‌کشد پس دیگر زندگی بدون جهاد چه معنی دارد؟

مادر مهربان امیدوارم که اصلاً ناراحت نشوی من آرزو داشتم که وقتی از سربازی مرخص شوم زحمات    بی‌‌شمار تو را جبران کنم ولی می‌‌دانی که در مکتب ما جهاد و شهادت از ارزش والاتری برخوردار است و نیز این‌‌که در آیه گفته شده : ( اوصیکم بتقوی الله و افوفکم عن عقابه ) ، شما را به تقوی خدا سفارش می‌‌کنم و از مجازاتش می‌‌ترسانم. هرگز در انقلاب فریب نابکاران و گمراهان را نخورید که دین و دنیای خود را به باد خواهید داد و دیگر آن که به شما برادران مهربانم سفارش می‌‌کنم در قلبتان جز محبت حزب الله و یاران بهشتی‌‌ها و رجائی‌‌ها و باهنرها و مؤمنین به خدا سازش ناپذیر ولایت‌‌فقیه گرایش و ودوستی دیگر نداشته باشید.

همیشه سعی بر این داشته باشید که با علما و دانشمندان اسلام و مؤمنین ولایت فقیه هم نشین و هم یار و هم صدا باشید و به مادر بزرگم بگویید مرا ببخشد چون نتوانستم محبت‌‌ها و خوبی‌‌هایی که برای من انجام داده است جبران کنم.

پدر و مادر مهربانم درود بر شما که چنین فرزندی را تحویل این اجتماع دادید تا بتواند در راه انقلاب خود کمک کند و امیدوارم که خداوند ثوابش را به شما بدهد مادرم فقط خواهشی از تو دارم برای من گریه مکن که دشمنان و منافقین خوشحالی می‌‌کنند شما باید خوشحال باشید که فرزندتان را در راه انقلاب هدیه کردید و برادران مهربانم کارهایی که من می‌‌خواستم برای مادر و پدر انجام بدهم امیدوارم که شما جبران بکنید.

و دوباره سخنم را به خدمت پدر و مادرم، عرض می‌‌کنم امیدوارم وقتی که من به درجه شهادت نائل آمدم هیچ وقت ناراحت نباشید و برای من جامه سیاه نپوشید چون این جامه سیاه به تن من می‌‌ماند همان سیاهی  را که شما پوشیده‌‌اید من امیدوارم حرف هایی که من می‌‌زنم بپذیرید و همیشه در مزارم به جای گریه و زاری، مردم را جمع کنید و بر سر مزار من شیرینی خیرات کنید همیشه صبور و شکیبا باشید.

و اما سخنی به برادران و خواهرانم دارم – ای خواهر عزیزم همیشه حجاب اسلامی را رعایت کنید و همیشه پیرو خط زینب و زینب‌‌وار باشید و اما برادرانم بعد از شهادت من راه مرا انتخاب کنید و اسلحه مرا دوش بگیرید و نگه دارید.

آقا بزرگ میرانی

یک دیدگاه برای “شهید سید آقابزرگ میرانی”

  1. سید علی میرانی گفت:

    روحش شاد و یادش تا ابد گرامی

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.