خاطره ای از شهید محمدحسین هراتی
«شهید محمدحسین هراتی»
نام پدر: زین العابدین
مسئولیت: فرمانده گروهان پیاده
تاریخ تولد: ۱۳۴۲/۰۱/۰۳
تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۱/۲۱
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میگفت: «بابا! نمیدونی چقدر خوبه که پدر و پسر با هم بریم با دشمن بجنگیم. اینا رو که دشمن ببینه روحیهاش ضعیف میشه و باعث میشه شکست بخورن.»
در عملیات خیبر با هم بودیم. قبلاً او در اطلاعات عملیات خدمت میکرد و منطقه عملیاتی را خوب میشناخت. شبها از طریق ستارهها جهتیابی را به ما یاد میداد. به او افتخار میکردم که برادر کوچکم هوش و ذکاوت زیادی دارد.
گفت: «اگه توی عملیات زخمی شدی، نباید منتظر باشی یه نفر با برانکارد یا آمبولانس بیاد دنبالت. اینجا منطقه جنگیه.»
گفتم: «باید چهکار کنم؟»
گفت: «تا میتونی بدو و اگه نتونستی، سینهخیر خودت رو به ایران نزدیک کن که دست عراقیها اسیر نشی.»
بعد از عملیات خیبر از گردان ما فقط شانزده نفر زنده ماندند. مرا که دید، در آغوشم گرفت و گفت: «اصلاً فکر نمیکردم دوباره زنده ببینمت.»
(علی اصغر – برادر شهید)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
-
شهید محمدحسین هراتی
-
شهید محمدحسین هراتی
-
شهید محمدحسین هراتی
-
شهید محمدحسین هراتی
-
شهید محمدحسین هراتی
-
شهید محمدحسین هراتی
-
شهید محمدحسین هراتی
-
شهید محمدحسین هراتی
-
شهید محمدحسین هراتی
-
شهید محمدحسین هراتی
-
شهید محمدحسین هراتی
-
شهید محمدحسین هراتی
-
شهید محمدحسین هراتی
-
شهید محمدحسین هراتی
-
شهید محمدحسین هراتی
-
شهید محمدحسین هراتی
-
شهید محمدحسین هراتی
-
شهید محمدحسین هراتی
-
شهید محمدحسین هراتی