«شهید مظفر دانشفر»

نام پدر: محمدعلی

مسئولیت: تک تیرانداز

تاریخ تولد: ۱۳۳۹/۰۶/۰۴

تاریخ شهادت: ۱۳۵۹/۰۹/۰۲

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

صبح از خواب بیدار شدم، دیدم مظفر در اتاق خوابیده. با تعجب به او نگاه کردم. تصورم این بود که حتماً در زده و پدرش در را به رویش باز کرده و من متوجه نشدم.
به آشپزخانه رفتم برای آماده کردن صبحانه. پدرش آمد و پرسید: «تو دیشب در را به روی مظفر باز کردی؟»
گفتم: «نه! مگه تو باز نکردی؟»
گفت: «نه! اصلا متوجه نشدم که کی آمد.»
وقتی بیدار شد پرسیدم: «مظفر! چطور اومدی تو خونه  که ما نفهمیدیم.»
گفت: «از دیوار اومدم که شما بد خواب نشید.»

(خاطره ایی از جمیله دانشفر – مادر شهید)

Gol-2
با اسپری ایی که در دست داشت بر روی دیوار خانه مان عکس امام را کشید و نوشت: «مرگ بر شاه.»
پرسیدم: «عمه جان! اینها رو که نوشتی خطری نداره؟»
خندید و گفت: «غیر از شهادت دیگه هیچ خطری نداره.»

(خاطره ایی از عمه ی شهید دانشفر)

Gol-2
مظفر معترض شد و گفت: «چرا سه ماهه نگذاشتند هیچ تحرکی داشته بلاشیم.»
از بنی صدر شاکی بود و می گفت: «او با صدامیان سازش کرده، سنگرامونو موش سرگرفته و ما هم چنان باید در آنجا بمونیم و عملیاتی نکینم.»
در شب پنجم محرم، صدام سوسنگرد را گرفت. یکی از شهدای دامغان شهید شد و بدنش داخل ماشین سوخت.
با مظفر برای آوردنش رفته بودیم که به شهید چمران برخورد کردیم او گفت: «به زودی انتقام خواهیم گرفت.»
روز دوازده محرم حمله کردیم. مظفر تیرباری را روی جیپ گذاشته بود و بی وقفه شلیک می کرد. بعد از آزادی سوسنگرد با تیر مستقیم دشمن به شهادت رسید.

(خاطره ایی از سید عباس شاهچراغی – همرزم شهید)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ