تولد های روز
left
-
نام پدر : سید محمود
محل تولد : دامغان
محل شهادت : عین خوش
تاریخ تولد : 1346/04/11
تاریخ شهادت : 1361/08/11
اطلاعات کامل شهید
right
مطالب منتشر شده در دسته ی "دانش آموز"
2 سپتامبر 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
داود فرزند علی، در خانوادهای کشاورز و دیندار، در اولین روز بهار سال هزاروسیصدوپنجاه به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود، روستای حاجیآباد سبحان دامغان گذراند و برای ادامۀ تحصیل در دورۀ راهنمایی به روستای صیدآباد میرفت. او در حین تحصیل در کار کشاورزی نیز به پدرش کمک میکرد.
در همان دوران بود که عشق و علاقۀ او به حضور در جبهه شکل گرفت. بارها از خانه و مدرسه برای همراهشدن با کاروان رزمندگان فرار کرد تا سرانجام در سن چهاردهسالگی وقتی در پایۀ دوم راهنمایی درس میخواند، بهعنوان بسیجی، علیرغم مخالفت اطرافیان به جبهه اعزام شد و در سن شانزدهسالگی در ماووت براثر اصابت تیر به صورت، در تاریخ بیستوچهارم اسفندماه سال هزاروسیصدوشصتوشش، به شهادت رسید و جسم پاکش در حاجیآباد حاجعلیمحمد در خاک آرمید.
“راهش جاوید باد”
ادامه مطلب
1 سپتامبر 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
سال هزاروسیصدوچهلویک هجری شمسی، دفتر روزگار ورقی دیگر خورد و نام محمد فرزند علیاصغر را در بیستوهفتمین روز از شهریور در خود ثبت کرد. نامی که پدر برایش برگزید و شناسنامهاش را به آن مزین کرد، بهترین نامی بود که کائنات را به وجد میآورد و جملگی درود و سلامش دادند.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
1 سپتامبر 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
محمدحسن فرزند علیاصغر در سال هزاروسیصدوچهلوسه، در روستای جزن دامغان در یک خانواده ششنفره به دنیا آمد. دوران دبستان و راهنمایی را در روستا گذراند. برای ادامه تحصیل به دامغان رفت و در هنرستان شهید چمران به تحصیل پرداخت.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
1 سپتامبر 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
محمدعلی فرزند علیاکبر، در سال هزاروسیصدوچهل در روستای جزن دامغان در خانوادهای نهنفره دیده به جهان گشود.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
1 سپتامبر 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
نوجوان شهید جبهههای حق علیه باطل، عباس خلجیان در نیمۀ بهمنماه سال هزاروسیصدوچهلوچهار در تهران و در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود.اولین فرزند خانواده بود. با گذراندن دوران ابتدایی و راهنمایی به هنرستان رفت و در رشتۀ برق دو سال در سنگر دانش کوشید اما وقتی نیاز جبهه را دریافت سنگری دیگر را گزید و راهی مناطق نبرد گردید.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
1 سپتامبر 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
برای مجتبیبودن باید مادری چون فاطمه داشته باشد که داشت و پدری چون علیاکبر که مؤمنانه از چشمهسار غدیر سیراب مهر ولایت شده باشد. خانه پرمهر مربی فتوّت و ارزش در گود ورزش، در هفدهمین روز خرداد سال چهلوشش قدمگاه طفلی شد که قرار بود در عنفوان نوجوانی، جوانمردی کند و مشق مشتاقیاش را به سرخط سر، در سردشت به سرانجام برساند.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
1 سپتامبر 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
محمدرضا فرزند علیمحمد، در تاریخ هزاروسیصدوچهلوپنج در دامغان متولد شد. در خانوادهای متعهد و مذهبی پرورش پیدا کرد. چون پدر کار در دستگاه دولتی را مناسب نمیدانست به شغل آزاد پرداخت.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
31 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
هنوز یک سال و هفت ماه از بهار عمرش نگذشته بود که سخت مریض شد. هر چه او را دکتر میبردند فایده نداشت. دچار چندین مرض شده بود. بالاخره دکتری راه چاره را چنین بیان کرد: «او را بستری کنید. قول نمیدهم درمان شود. بهترین راه این است که برای شفای این طفل معصوم دست به دامن حضرت ابوالفضل(ع) بشوید.» بعد از بستری، طبیب گفت: «اگر امشب جان سالم به در برد که هیچ وگرنه از دست خواهد رفت و تنها راه علاج درمان همان است که گفتم.»
ادامه مطلب
ادامه مطلب
31 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
چند ماهی بود که آقای مسلم غریببلوک و همسرش شهربانو، در انتظار تولد کودک خود بودند.سال هزاروسیصدوچهلونه بالأخره انتظار به سر رسید و برای اولین بار گریه نوزادی خانه آقای غریب بلوک را پر از شادی و طراوت کرد. پدر به برکت تولد اولین فرزند، نام اولین امام خود را روی او گذاشت.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
30 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
شهیدی پانزدهساله که با همه پانزدهسالگیاش، آنگاه که همسالانش در کوی و برزن جستوخیز میکردند، به جنگ رفت و جان روشن خویش را خالصانه تقدیم کرد تا تاریکزار آیندگان را روشنی بخشد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب