جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید علی اکبر هاتفی

فرازی از وصیت نامه:
شهید  علی اکبر هاتفی

از خواهران عزیزم می‌‌خواهم در زندگی پیرو حضرت‌‌زهرا(س) و حضرت‌‌زینب(ع) باشند.دوستانم را به ادامه راه شهدا می‌‌خوانم و سفارش می‌‌کنم به ترویج اخلاق‌‌اسلامی بکوشند.  

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی : علی اکبر هاتفی
نام پدر :یدالله
تاریخ تولد :۱۳۴۵/۰۷/۰۶
محل تولد :روستای بق دامغان
شغل :کارگر
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :تک تیرانداز
سن :۱۶ سال
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۲/۰۱/۱۵
محل شهادت :پاسگاه زید
نام عملیات :پدافندی
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :بق
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای روستای بق

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

علی‌‌اکبر اوایل پاییز سال چهل‌‌وپنج در روستای بق از توابع شهرستان دامغان به دنیا آمد. قصۀ تولدش شنیدنی بود که مادر بارها و بارها دور کرسی برای بچه‌‌ها تعریف می‌‌کرد: «ششم مهر بود. توی باغ مشغول کار بودم. هیچ ‌‌کس نبود. من بودم و خدا که زیباترین گل باغ توی دامنم افتاد…»

مادر همیشه تأکید می‌‌کرد: «علی‌‌اکبر با همۀ شما توفیر دارد. پسرکم حتی تولدش بی‌‌زحمت و بدون دردسر بود.»

پدر خانواده، آقایدالله مرد ساده و مؤمنی بود که خرج هفت‌‌هشت سر عائله را با کشاورزی و دامداری درمی‌‌آورد. آشپز حسینیه بود و دست‌‌پختش را همۀ اهل روستا می‌‌پسندیدند.

علی‌‌اکبر روزهای خوبی را کنار خانواده‌‌اش در روستا گذراند. روزهایی پر از شیطنت‌‌های کودکانه و بازی‌‌های بچگانه؛ اما خیلی زود بزرگ شد و خیلی زود زیر بار مسؤولیت‌‌ها قرار گرفت.

هنوز دورۀ دبستان را می‌‌گذراند که همکار پدر در باغ شد و چند سال بعد دست‌‌یار برادر در کورۀ آجرپزی. کار و کار و کار. وقتی برای درس‌‌خواندن نمی‌‌گذاشت. با این وجود علی‌‌اکبر تا سال پنجم ابتدایی را در روستا تحصیل کرد و پس از آن اول و دوم راهنمایی را در شهر. بالاخره درس را رها کرد تا در کورۀ آجرپزی در هرم نفس‌‌گیر آتش، مس وجود را به طلای ناب تبدیل کند. اهل روستا از ادب و مهربانی‌‌اش قصه‌‌ها در سینه دارند. عاشق پرنده‌‌ها بود و سینه‌‌زن هیئت‌‌ها. با قدی کوتاه و جسمی نیرومند و قلبی بزرگ.

علی‌‌اکبر بیستمین روز آذر سال شصت‌‌ویک به عضویت بسیج سپاه پاسداران درآمد و برای مقابله با دشمن بعثی به جبهۀ جنوب اعزام شد و بعد از صدوشانزده روز در پاسگاه زید، پانزدهم فروردین شصت‌‌ودو به درجۀ سرخ لیاقت، مقام شهادت، نائل شد.

مردم روستای بق در میان جمع کثیر کبوترهای سفیدبال که ناباورانه دور تا دور تابوتش می‌‌چرخیدند، پیکر علی‌‌اکبر را تشییع کردند و به خاک سبز روستای بق سپردند.

“راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحیم

ان ا... یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص

خداوند کسانی را که در راه خدا در یک صف مانند سدی محکم می‌‌جنگند دوست می‌‌دارد.

بعد از حمد و سپاس به درگاه خدای لایزال و سلام  بر محمد رسول خاتم(ص) و درود بر امام مهدی(عج) و نائب بر حقش حضرت نایب‌‌الامام روح‌‌ا... الخمینی من علی‌‌اکبر هاتفی فرزند یدا... براساس فرمایش امام امت که جبهه‌‌ها را پر کنید و نگذارید کسانی که در آن‌‌جا هستند خسته شوند برای حفظ دست‌‌آوردهای اسلامی و ادامه راه شهیدان گلگون کفن اسلام به جبهه آمدم تا دین خود را به اسلام عزیز ادا نمایم از خدا می‌‌خواهیم که بر من منت گذارد و شهادت را نصیب من بگرداند چرا که شهید زنده ابدی است و می‌‌خواهم به وصال خدا برسم.

مادر مهربان و پدر عزیزم از این‌‌که مرا سال‌‌ها در دامان پاک‌‌تان پرورش دادید و با اسلام آشنایم کرد از شما سپاسگزارم هرچند زحمات شما جبران‌‌ناپذیر است ولی از شما می‌‌خواهم اگر شهید شدم به خاطر خدا در عزایم صبر پیشه کنید. برادران عزیزم شما را به پیروی از دستورات اسلام و امام امت توصیه می‌‌کنم و از خواهران عزیزم می‌‌خواهم در زندگی پیرو حضرت‌‌زهرا(س) و حضرت‌‌زینب(ع) باشند.دوستانم را به ادامه راه شهدا می‌‌خوانم و سفارش می‌‌کنم به ترویج اخلاق‌‌اسلامی بکوشند از تمام دوستان و آشنایان می‌‌خواهم که از گناهان من بگذرند و برای آمرزش شهیدان دعا کنند.

امام را همیشه دعا کنید تا ظهور حضرت‌‌مهدی(عج)

دیدار ما در صحنه قیامت

علی‌‌اکبر هاتفی 1362/01/16

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.