جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید شعبان مربی طزره

فرازی از وصیت نامه:
شهید شعبان مربی طزره

شما امت شهید پرور با نیروی ایمان و اراده آهنین خود این شیطان بزرگ و نوکرانش را برای همیشه در تاریخ نابود کنید و به دشمنان بفهمانید که راه امام حسین(ع) هنوز هم ادامه دارد و ادامه خواهد داشت تا کفر به کلی نابود گردد و حکومت الله در سرتاسر جهان برقرار شود.

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :شعبان مربی طزره
نام پدر :علی اصغر
تاریخ تولد :۱۳۴۹/۰۱/۰۲
محل تولد :روستای طزره دامغان
شغل :محصل
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :تک تیرانداز
سن :۱۸ سال
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۷/۰۵/۰۵
محل شهادت :اسلام آباد غرب
نام عملیات :مرصاد
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت تیر به سر

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :طزره
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای روستای طزره

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

خانۀ مشهدی علی‌اصغر سال‌ها سوت‌‌وکور بود و جای سروصدای بچه در آن خالی که یک‌‌باره روزنه‌ای قلب این مرد خدایی را روشن کرد و به دلش برات شد تا با توسل به امام رضا(ع) موجبات گرمای خانه‌اش را فراهم کند. زندگی آن‌ها سخت بود و نبود امکاناتی چون آب و برق و از همه مهم‌تر وضع مالی نامناسب شده بود مزید بر علت؛ اما با آمدن این طفل شادی و شعف سرای آن‌ها را فراگرفت و چون این تقارن با ماه شعبان قرین شد نامش را شعبان گذاشتند.تولدش در روز دوم فروردین­ماه سال هزاروسیصدوچهل‌ونه شور و نشاط سال جدید را نیز دوچندان کرد.

از همان کودکی علاقه‌‌مند به مسایل دینی و مذهبی بود و دست در دست پدر راه مسجد را در پیش گرفت و زمزمۀ لب‌هایش سرودهای دینی، مذهبی بود.علاقۀ زیادی به پدر داشت و در کارها از جمله آوردن نفت، هیزم و خرید و … به ایشان کمک می‌کرد.

بزرگ‌تر که شد در تربیت برادران و خواهرانش چون پدری دل‌‌سوز، کوشا بود و مسایلی چون اخلاق و نماز را به آن‌ها یاد می‌داد.پس از گذراندن دوره ابتدایی و راهنمایی وارد دبیرستان شد و در کنار تحصیل چوپانی هم می­کرد.

حالا دیگر نه تنها به تکالیف درسی خودش اهمیت می‌داد، می‌خواست برادر و خواهرهایش هم نمونه باشند. به همین منظور به درس آن‌ها هم رسیدگی می‌کرد. مجرد بود و اولین فرزند خانواده و مهربان به حال پدر و مادر. هیچ‌گاه با لحن تند پدر و مادر را خطاب نکرد.

ساکت بود و آرام. اگر ساعت‌ها در جمعی می‌نشست صدایش درنمی‌آمد. نصیحت‌پذیر بود و تأثیرگذار. سلیقۀ بی‌نظیری داشت. خوش‌تیپ بود و منظم. مظلوم و دلسوز؛ ساده و بی‌آلایش؛ خالص و بی‌ریا. بیشتر سعی می‌کرد شنوندۀ خوبی باشد تا سخن بگوید.

هیکل ورزیده‌ای داشت و در فوتبال و شنا حرف‌هایی برای گفتن داشت. در استخر طزره که به طول و عرض پانزده در سی متر بود به گواهی دوستان سه دور بدون وقفه شنا می‌کرد.

در کارهایی که احتیاج به نوآوری داشت فکرش خوب کار می‌کرد و او که چند تا تیر از جبهه آورده بود به فکر طراحی و ساخت اسلحه افتاد. با همراهی دوستانش با استفاده از چوب و دیگر وسایل موفق به ساخت تفنگی شدند که شلیک می‌کرد.

کم‌کم دلش برای جبهه پرمی‌کشید. هنوز چند تا از امتحان‌هایش مانده بود اما جبهه را بر تحصیل ترجیح داد و رفت. حتی فوت پدر هم مانعی برای حضور او و ادای تکلیفش نشد. با شنیدن فرمان امام(ره) برای رفتن به جبهه، دیگر سر از پا نمی‌شناخت تا جایی که دیگر حرف‌های مادر، که «تو در نبود پدر سرپرست خانواده‌ای!» نیز سر سوزنی در او تأثیر نداشت و می‌گفت: «من باید بروم! پدرم نیست خدا که هست و او بهترین حافظ و نگهبان است!»

به هر حال داوطلبانه از بسیج اعزام شد و حضور دویست‌وبیست روز در منطقه از برگه‌های طلایی عمرش محسوب می‌شد.

سرانجام در عملیات مرصاد منطقۀ اسلام‌آباد غرب در تاریخ پنجم مردادماه سال هزاروسیصدوشصت‌وهفت براثر اصابت تیر مستقیم به ندای حق لبیک گفت و به خیل دوستان شهیدش پیوست. پیکر پاکش پس از انتقال به شهرستان دامغان و شناسایی تشییع باشکوهی شد و در جوار امامزاده‌‌اسماعیل روستای طزره به خاک سپرده شد.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

“راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحيم

"ولا تحسبن الذین قتلوا سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون"

گمان نکنید کسانی که در راه خدا کشته می‌‌شوند مرده‌‌اند بلکه زنده‌‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌‌خورند.

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام و درود بر امام زمان(عج) و نایب بر حقش رهبر بیدار انقلاب اسلامی امام خمینی و با سلام و درود بر خانواده‌‌های معظم شهدا مجروحین مفقودین معلولین و اسرا. سپاس خدای متعال که توفیق لیاقت جهاد در راهش را به ما عطا کرده است تا جان خود را در این راه مقدس الهی فدا کنیم.

امت شهید پرور بدانید که من با کمال میل و با یقین کامل این راه را انتخاب نموده‌‌ام و افتخار می‌‌کنم که خدا این سعادت را به من داده است تا بتوانم در جبهه نبرد حق علیه باطل شرکت نمایم و به مقام والای شهادت و سعادت ابدی برسم.

هم‌‌اکنون کشور اسلامی ما در معرض هجوم دشمنان شرق و غرب قرار گرفته است و دفاع از میهن اسلامی و دین و ناموس به همه واجب است و بر ما ننگ است که در خانه بنشینیم و دم از صلح و سازش زنیم این دشمنان قصد دارند که به هر نحوی شده اسلام را سرکوب کرده تا بتوانند کشورهای اسلامی را زیر سلطه و استعمار خود قرار دهند و حال که می‌‌بینند مبارزه با دین خدا و نیروی ایمان مردم غیرممکن است و شکست خود را حتمی می‌‌دانند صلح و سازش را بهانه قرار داده‌‌اند و می‌‌گویند ما از جنگ و خون‌‌ریزی دوری می‌‌کنیم و از آن نفرت داریم.

بنابراین ما باید با تمام قوا و تا آخرین نفر با کمک و عنایات الهی از اسلام دفاع کرده و مشت محکمی به دهان این متجاوزین زده و به آن‌‌ها بفهمانیم امتی را که راه حسین‌‌بن‌‌علی(ع) را انتخاب کرده و سرمشق خود قرار داده است و شهادت را عاشقانـه می‌‌طلبـد و مایـه افتـخار می‌‌داند همیشه پیروز است و هیچ‌‌گاه زیر سلطه متجاوز نخواهد رفت امت مسلمان، آمریکا آخرین نفس‌‌هایش را دارد می‌‌کشد و نزدیک است که در خون‌‌های جوانان غرق شود.

شما امت شهید پرور با نیروی ایمان و اراده آهنین خود این شیطان بزرگ و نوکرانش را برای همیشه در تاریخ نابود کنید و به دشمنان بفهمانید که راه امام حسین(ع) هنوز هم ادامه دارد و ادامه خواهد داشت تا کفر به کلی نابود گردد و حکومت الله در سرتاسر جهان برقرار شود.

پیام من این است که همیشه امام را دعا کنید و این چشم و امید مستضعفان جهان را تنها نگذارید راه مرا ادامه دهید و نگذارید اسلحه من به زمین بیفتد نمازتان را با اخلاص بخوانید و پیروزی رزمندگان اسلام از خدا طلب کنید.

از خواهران و برادران و مادرم می‌‌خواهم که مرا مورد عفو قرار دهند و به مادرم و خواهرانم توصیه می‌‌کنم که حجاب خود را حفظ کنند که آن‌‌ها با حجاب خود راه مرا ادامه می دهند و مشت محکمی است بر دشمنان و در پایان از همه شما امت شهید پرور طلب آمرزش و مغفرت می نمایم.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

شعبان مربی 1362/02/18

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.