جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید سید حسین طباطباییان

فرازی از وصیت نامه:
شهید سید حسین طباطباییان

 

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :سید حسین طباطباییان
نام پدر :سید مهدی
تاریخ تولد :۱۳۴۰/۰۲/۰۳ 
محل تولد :دامغان
شغل :آزاد
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :تک تیرانداز
سن :۲۰ سال
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۰/۰۳/۲۴
محل شهادت :دارخوین
نام عملیات :فرمانده کل قوا
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا : 
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای دامغان

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

 

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

شبی بود و شب نبود. در مخملی از دعا و نیایش، سر صبوری به بالین گذاشته بود مادر. با دردهای شیرین و جسته ‌و گریخته‌ای که در جانش می‌نشست، می‌دانست که همین روزها مسافرش از راه می‌رسد. بار اولش که نبود، دلش را به «ارحم الراحمین» سپرد.ای کریم‌ترین بخشنده! همۀ درخواست‌های دنیوی و اخروی که می‌تواند صلاح مرا در بر و رضای تو را در پی داشته‌ باشد، به دست اجابت بسپار!

آرام پلک‌هایم سنگین می‌شد. سرم را به ضریح تکیه داده بودم. انگار خوابم برده بود. با یک بشارت بهشتی و یک ظهور ناگهانی، از صدای بازشدن در ضریح به خود آمدم. آقای سبزپوش با دو چشم آسمانی، یک غزل به من نظر کرد. گفتم: «آقا! من از عهدۀ تماشای این شکوه برنمی‌آیم. دست نگاهم را بگیرید. صحنه‌ای که اکنون مقابل دیدگان من است برتر و فراتر از روح و جان من است.»

رو به من کرد و گفت: «فرزندت پسر است! اسم او را حسین یا علی‌اکبر بگذار!»از خواب پریدم و فردا صبح حسین‌آقا به دنیا آمد. همانی که امام‌رضا(ع) اسمش را انتخاب کرده بود.

شهید سیدحسین طباطبائیان در سومین روز از اردیبهشت‌ماه سال یک‌هزاروسیصدوچهل در خانواده‌ای سادات و متدین به دنیا آمد. در سایه‌سار مهربانی پدری که هیبتش صورت سیب را سرخ می‌کرد و مادری که خنده‌های شیرینش انار را می‌ترکاند سر سفرۀ آداب و اعتقادات پدر و مادر بزرگ شد.

پدرش کارمند شهرداری، مردی متدین، مدیر، مقتدر و منظم بود. آقاجان صدایش می‌کردند و مادرش با سادگی و صفای مخلصانه، خودش را خادم سادات می‌دانست؛ تا جایی که به بچه‌های خودش کوچک‌ترین دستوری نمی‌داد.

سیدحسین دوران کودکی را با شیطنت‌های شیرینش پشت سر گذاشت. در تمام طول تحصیل جزء شاگردان ممتاز بود. تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم در شهرستان دامغان با معدل بالا به اتمام رسانید. علاقۀ زیادی به ورزش بسکتبال داشت. تقیدش به نماز اول وقت ویژگی منحصربه‌فرد او بود. بعد از گرفتن دیپلم به خدمت مقدس سربازی رفت. بحبوحۀ جنگ بود و همهمۀ دفاع. حسین‌آقا با حضور در خط مقدم جبهه و مشاهدۀ جنایات دشمنان میهنش، حالا انگیزۀ بیشتری برای دفاع از اسلام و خدمت به وطن و مردمش داشت.

قلب مالامال از مهرش، لب‌ریز از این عشق پاک و متخلق به اخلاق حسینی شده بود. مگر ممکن است کسی حسینی باشد و بهشتی نباشد؟ بیست‌وسوم خردادماه یک‌هزاروسیصدوشصت، در منطقۀ دارخوین، عملیات فرماندهی کل قوا اصابت ترکش دشمن، او را به معرفتی تمام و کمال رساند. میهمان خوان «عند ربهم یرزقون» شد و برای همیشۀ تاریخ، نام پاکش در جریدۀ عالم ثبت شد. پیکر مطهرش پس‌ از تشییع در گلزار شهدای دامغان در کنار یاران شهیدش آرام گرفت.

“راهش جاوید باد”

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.