جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید حسینعلی خراسانی

فرازی از وصیت نامه:
شهید حسینعلی خراسانی

ای ملت شريف ايران و ای امت شهيدپرور و ای برادران و خواهران محترم توجه داشته باشيد به فرموده خداوند ايزد منان کسانی را که در راه به ثمر رسيدن احکام قرآن کشته مي‌‌شوند گمان حتی نکنيد آن کسان مرده هستند مرده نيستند بلکه آنان زنده هستند و نزد خداوند متعال روزی مي‌‌خورند...

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :حسینعلی خراسانی
نام پدر :علی اکبر
تاریخ تولد :۱۳۴۹/۰۱/۰۳
محل تولد :روستای خورزان دامغان
شغل :صنعتگر - آلمینیوم کار
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :کمک آر پی جی زن
سن :۱۶ سال
خانواده چند شهید :دو شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۵/۱۰/۲۲
محل شهادت :شلمچه
نام عملیات :کربلای ۵
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :خورزان
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای روستای خورزان

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در سومین روز فروردین سال چهل‌ونه به دنیا آمد و مادر تصمیمش را برای اهل خانه بازگو کرد. نامش را حسینعلی گذاشت. کودکی مملو از شادی در کنار پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده روزگار را می‌‌گذراند. تحصیلات دوره ابتدایی را در روستای  خورزان گذراند. هشت سال داشت که انقلاب مردم ایران چهرۀ پیروزی به خود گرفته بود. حسینعلی نوجوانی شده بود شجاع که در کنار پدر و مادر به کارهای کشاورزی نیز می‌‌پرداخت و درسش را هم می‌‌خواند. تحصیلات دوره راهنمایی را تا پایان سال دوم ادامه داد و چهارده‌‌ساله بود که با کسب رضایت پدر و مادر و تشویق برادرش عباسعلی وارد حوزۀ علمیه حاج‌‌فتحعلی‌‌بیک دامغان شد.

بعد از شروع جنگ و طولانی‌‌شدن سال‌‌های جهاد، حجره‌‌های مدرسه حاج‌‌فتحعلی‌‌بیک، تنها محلی برای فراگیری علوم دینی نبود؛ اتاق فکر بچه‌‌هایی چون حسینعلی نیز شده بود. افکاری که حاصلش حضور شجاعانه‌‌اش در میدان‌‌های نبرد شد.

مدت کوتاهی را به تحصیلات علوم حوزوی پرداخت و در کنارش به حرفۀ آلومینیوم‌‌سازی نیز مشغول شد به‌‌طوری‌که در همین مدت استادکار نمونه شد.اولین اعزامش بیست‌‌وهفتم دی‌‌ماه سال شصت‌‌ودو، به‌‌عنوان صنعتگر با نیروهای جهاد بود.

مرحلۀ دوم نیز دوباره با نیروهای جهاد اعزام شد. در مسیر زندگی و در کنار برادرش آموخته بود که بودنش در این دنیا بیهوده نیست. تمام لحظاتش را در صبوری و گذشت و لبخند سپری می‌‌کرد. می‌‌دانست آنچه را که پیش رو دارد، تنها با توکل به او به فرجام خواهد رسید. صبوری و گذشت و اخلاص و رعایت حقوق مردم، حسینعلی را متمایز کرده بود از بقیه همسالانش.

مرحله سوم و چهارم اعزامش در سال‌‌های شصت‌‌وسه و شصت‌‌وچهار اتفاق افتاد. او به‌‌عنوان بسیجی و از طریق سپاه به منطقه مهران اعزام شد. او و هم‌‌رزمانش شهادت را غنیمتی بزرگ و جان اندک­شان را هدیه‌‌ای کوچک در پیشگاه معبود می‌‌دانستند. تمام روزهایش در مهران به تدبیر و عشق و رزم و بندگی می‌‌گذشت. مناجات‌‌های مؤمنانه‌‌اش تنها صدایی بود به یادگار، وقتی که از مهران جدا می‌‌شد؛ اما در بزمگاهی دیگر به‌‌ نام شلمچه باید حضور می‌‌یافت.

قلبش مدام به او می‌‌گفت که وعدۀ دیدار نزدیک است. سه روز از شروع عملیات کربلای ۵ می‌‌گذشت. او در خلوت خود و شب‌‌های قبل از عملیات، دعا می‌‌کرد، تا ریسمانی را که خداوند برایش انداخته بود از سال‌‌های دور کودکی، حالا هرچه محکم‌‌تر چنگ زند تا در میعادگاه شلمچه و کربلای۵ او را برساند به آستان دوست. سیصدونه روز نبرد و تلاش برای رسیدن به نهایت آرزویش گذشت.

وقتی که فرشتگان به شادباش این‌‌همه توانایی و زورآزمایی‌‌اش آمده بودند و جسمش میزبان مهربانی برای ترکش‌ها شد، او خود را تنگ در آغوش خدایش می‌‌دید. سرانجام در بیست‌‌ودوم دی‌‌ماه سال شصت‌‌وپنج به آرزویش رسید و روستای خورزان و بهشت شهیدانش پذیرای حسینعلی شد.

“راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بسم رب الشهدا و الصدیقین

السلام عليکم و رحمه الله

 اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريک له و اشهد ان محمد رسول

الله(ص) و لا تحسبن الذين قتلوا فی سبيل الله امواتا احيا عندربهم يرزقون .

با درود سلام برمنجی عالم بشريت امام زمان( عج ) و با درود و سلام رهبرکبير انقلاب اسلامی ايران و با درود و سلام به ارواح طيبه کليه شهدا بدر و حنين تا شهدا و انقلاب اسلامی ايران. ای ملت شريف ايران و ای امت شهيدپرور و ای برادران و خواهران محترم توجه داشته باشيد به فرموده خداوند ايزد منان کسانی را که در راه به ثمر رسيدن احکام قرآن کشته مي‌‌شوند گمان حتی نکنيد آن کسان مرده هستند مرده نيستند بلکه آنان زنده هستند و نزد خداوند متعال روزی مي‌‌خورند.

پس ای ملت مسلمان و شهيدپرور و با غيرت از اين نترسيد که اگر به جبهه بيائيد کشته مي‌‌شويد بدانيد که کسانی را که در راه خدا کشته مي‌‌شوند مرده نيستند بلکه زنده هستند و اينجانب برحسب يک وظيفه انسانی و شرعی و عقلی که راه انبيا و راه اوليا خداوند پيش گرفتم و انتخاب کرده ‌‌‌‌ام و با عقيده ثابت و استوار و با عزمی راسخ اين راه بسيار عظيم را انتخاب نمودم و اميدوارم که مورد رضای حق تعالی قرارگرفته باشد و از خداوند متعال مي‌‌خواهم که مرا يک سرباز واقعی امام زمان قرارم دهد و قبول درگاهش نمايد.

و اما پيامی به ملت شهيدپرور دارم هرچند لايق نمي‌‌دانم خودم را که اين را يک تغيیر پيامی دهم به اين ملتی که از هيچ‌‌گونه کمک به جبهه و جنگ تحميلی لحظه‌‌ای غافل نمي‌‌باشند پيامی بدهم و اما پيامی را که دارم اين است که از امام بزرگوار و قائد عظيم الشان انقلاب اسلامی حضرت امام خمينی حتی يک لحظه هم که شده جدا نگردند. همان‌‌طوری که تابه حال گوش به فرمان اوامرش بوديد اميدوارم که حالا بلکه تا حضور حضرت مهدی(عج) بوده باشيد و به فريادهای هل من ناصر ينصرنی حسين گونه‌‌اش لبيک گو باشيد.

و پيام ديگری که به شما ملت غيور دارم اين است که راه حسين گونه شهدا را تا آخرين قطره خونی را که در رگهايتان جريان دارد ادامه دهنده باشيد و بدانيد که اگر در پای منبرهای روضه‌‌خوانی که مي‌‌نشينيد و وقتی که مصيبتی از مصائب حضرت امام حسين(ع) را مي‌‌خوانند، ما داد و فريادهايمان بلند مي‌‌شد و به سر و سينه خويش مي‌‌زديم و با خود زمزمه مي‌‌کرديم و گفتيم که ای کاش مادر آن زمان حضرت بوديم و لبيک به هل من ناصرن ينصرنی آن حضرت مي‌‌گفتيم حالا وقتش فرا رسيده و حال زمان لبيک‌‌گويی و امتحان مي‌‌باشد.

و از پدران و مادران مي‌‌خواهم که ازرفتن به جبهه فرزندانشان مبادا جلوگيری بکنند وآن مادرانی را که از رفتن به جبهه فرزندانشان جلوگيری کنند بايد بدانيد که فردای قيامت در محضر خداوند و در محضر ائمه معصومين و حضرت زينب آن شيرزن کربلا چه مي‌‌خواهند بگويند و پدران و مادران بدانند که درآخرت هيچ عذر و بهانه‌‌ای در محضر خداوند پذيرا نمي‌‌باشند و اميدوارم که راه شهدا بوده باشيد که هستيد ان‌‌شاالله بلکه بايد پدران و مادران بايستی فرزندان خود را برای ادامه دادن به راه شهدا که همان راه خدا است به سوی جبهه‌‌ها فراخوانند که فردای قيامت سرافکنده و مضطرب نبوده باشند و آن کسانی را که نسبت به اين انقلاب اسلامی و خصوصاً به اين جنگ تحميلی بی‌‌اعتنا باشند ديگر بايستی که اميدوار به شفاعت امام حسين(ع) و ائمه و انبيا و اوليا و مورد الطاف خداوندی واقع نخواهند شد و در آن آتش سوزان فردای قيامت مورد غضب خداوند قرار خواهند گرفت و اميدوارم که بيش از بيش به ياد خداوند و خود را هميشه در محضر خداوند بدانيد و بدانيد که خداوند قهار مي‌‌باشد و بيش از پيش بايد به ياد جبهه و جنگ تحميلی بوده باشيد و از جوانان عزيز مي‌‌خواهم که پوينده راه شهدا بوده باشند

و از امت حزب‌‌الله مي‌‌خواهم جلوی اين منافقين زن و خدانشناس و نمک‌‌نشناسان به اين انقلاب عظيم الهی را بگيرند و محکم تو دهنی هم به آن سرسپردگان غرب و شرق و اين نوکران ابرجنايتکار بزنند و از امت شريف ايران مي‌‌خواهم که هميشه پشتيبان رهبر اسلامی حضرت امام خمينی و دولت اسلامی خويش و پشتيبان روحانيت مبارز که پشتيبانان واقعی اين انقلاب اسلامی هستند بوده باشند.

و پيامی را که برای پدر و مادر مهربان دارم اين است که ای عزيزان من، من عاشق بودم آن هم عاشق راه خدا و خدا بودم و در راه خودم و به حمدلله کاملا شناختم و همان راه را دنبال نمودم و انتظاری که از شما دارم اين است که به هيچ‌‌گونه ناراحتی نه در خلوت نه در آشکارا از خود نشان ندهيد و بدانيد که سکوت شما و دلگرمی شما اجرش و صبرش خيلی بيشتر مي‌‌باشد و اميدوارم که با حتی ناراحتی‌‌هايتان و حرفتان اجرم ازبين نرود و فقط برای طول عمر رهبر عزيزم امام خمينی دعا بنمایيد و دعا نمایید که خداوند مورد قبول درگاهش مرا نمايد و با همين اظهارنکردن ناراحتی خويش مشت محکمی است بر دهان ياوه گويان و منافقين و خدانشناس

و در پايان طول عمر برای رهبر کبير انقلاب و صحت و سلامت و پيروزی برای رزمندگان و استقامت و صبر برای خانواده‌‌های شهدا و مفقودين و آزادی برای اسرا و از خداوند منان خواهانم اگر از اين حقير کسی نارضايتی و يا ناراحتی ديده‌‌ايد به بزرگواری خويش مرا ببخشيد و پدر و مادر و برادران و خواهران هم اگر ناراحتی از اين حقير ديده باشيد احياناً مرا ببخشيد.

والسلام . حسينعلی خراسانی   ٤ / ٥ / ٦٥

ما اگرشهيد بشويم قيد و بند دنيا را از روح برداشتيم و به ملکوت اعلی و به جوار حقتعالی رسيديم. ( امام خمينی )

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.