جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید سید اصغر موسوی

فرازی از وصیت نامه:
شهید سید علی اصغر موسوی

شما هم‌‌چنان در سنگر مدرسه و در سنگر کار محکم و استوار باشید که با استوار و مقاوم بودن شما در مشت محکمی به دهان منافقین و شایعه‌‌سازان و ضد انقلاب زده و هیچ‌‌گونه سوژه‌‌ای به دست منافقان ندهید.

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :سید علی اصغر موسوی
نام پدر :سید ابوطالب
تاریخ تولد :۱۳۴۶/۱۲/۲۰
محل تولد :روستای علیان دامغان
شغل :طلبه
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :تک تیرانداز
سن :۱۶
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۲۰/ ۰۲/ ۱۳۶۰
محل شهادت : غرب - بانه
نام عملیات :پدافندی
موضوع شهادت : جبهه
نحوه شهادت :اصابت گلوله ضد انقلاب

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا : 
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای دامغان

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

سید‌‌اصغر فرزند سیدابوطالب در سال هزاروسیصدوچهل‌‌وشش در روستای علیان از توابع شهرستان دامغان به دنیا آمد.در خانه‌‌ای مذهبی که تعهد به اسلام و ایمان به خدا را فرا راه خود قرار داده بودند چشم به جهان گشود.دوران ابتدایی را در روستای علیان گذراند و پس از آن به‌‌خاطر علاقه زیادی که به روحانیت داشت، وارد حوزه علمیه حاج فتحعلی‌‌بیک دامغان شد و از محضر استادانی چون مرحوم آیت‌‌الله نصیری و آیت‌الله سیدمحمود ترابی،  و مرحوم حجت‌الاسلام‌والمسلمین آقای سیدمسیح شاهچراغی و حجت‌الاسلام‌والمسلمین آقای شیخ‌‌محمد ترابی و… بهره گرفت.

در مبارزه با رژیم ستمشاهی از هیچ کاری دریغ نمی‌‌کرد. از صحبت و افشاگری در مجالس عمومی گرفته تا پخش اعلامیه و نوارهای حضرت امام(ره) و شعارنویسی بر روی دیوار و…

بعد از انقلاب نیز به تحصیل علوم دینی ادامه داد تا در بهمن سال هزاروسیصدوشصت‌‌ودو از طریق بسیج جهت گذراندن دوره آموزش نظامی به پادگان امام حسین(ع) تهران مراجعه و پس از گذراندن این دوره، در سیزدهم فروردین سال هزاروسیصدوشصت‌‌وسه به جبهه اعزام گردید.

چهره‌‌ای متبسم داشت و شوخ‌‌طبع بود؛ اما حتی یک بار شوخی ناروا نکرد. اهل ظاهرسازی و ریا نبود و اهل محبت بود.به پدر و مخصوصاً مادر خیلی احترام می‌‌گذاشت. با برادران و خواهرانش مهربان بود و به اساتیدش بسیار احترام می‌گذاشت.

فریضه نماز را اول وقت به‌‌جا می‌‌آورد و به انجام واجبات اهمیت می‌‌داد. صله رحم را بسیار دوست داشت و آن را امری واجب می‌‌دانست و در انجام آن بسیار کوشا بود.

علاقه زیادی به تلاوت قرآن داشت و هر روز قبل و بعد از نماز، قرآن می‌‌خواند. به پرداخت خمس و زکات خیلی سفارش می‌‌کرد.علاقه زیادی به حضور در جبهه داشت. سنش کم بود و ایشان را ثبت‌‌نام  نمی‌‌کردند. در شناسنامه‌‌اش دست برد و یک سال سن خود را بزرگ‌‌تر کرد.

توفیق نود روز حضور در جبهه‌‌های حق علیه باطل را داشت. از سپاه به جبهه اعزام ‌‌شد. سرانجام در بیستم اردیبهشت‌‌ماه سال شصت‌‌وسه در منطقه بانه براثر اصابت گلوله به کتفش به جمع ستارگان آسمان شهادت پیوست.

پیکر پاکش بعد از تشییع باشکوهی در فردوس رضای دامغان به خاک سپرده ‌‌شد تا روح بلندش در کنار اجداد طاهرینش آرام گیرد.

“راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحیم

از شما مقلدان امام امت امام و رزمندگان را دعا کنید امام را دعا کنید که با رهبری‌های خود ما را بر سر مقصد نهایی برساند و رزمندگان را دعا کنید که هرچه سریع‌تر جنگ را خاتمه دهند. اسراف نکردن خطاب به پدر و مادر و برادران و خواهران گذشته خود را تکرار می‌کنم که همان سخن قرآن کریم است که بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید چون که در هر دقیقه 60 نفر از افراد این جهان از سیاه- سفید- سرخ- زرد پوست و غیره ... از گرسنگی جان خود را از دست می‌دهند امیدوارم که اولاً ما و بعد از آن شما اسراف کردن را کنار بگذارید. مگر این‌‌که هر بیشتر در بسیج و غیره شرکت جسته و اسلحه شهدا را از زمین بردارید.

جوان‌‌مردانه عراق در جبهه‌ها به وسیله بمب‌های شیمیایی – میکروبی- رادیو اکتیوی. که اگر تا به حال صدام را نشناختیم باید حال صدام را بشناسیم که چرا چونکه استفاده از بمب‌های فوق در ممنوع بوده و اکنون عراق از این بمب‌ها استفاده می‌کند. به مادر: امیدوارم که با صبر زینب‌‌گونه‌ات به تمام منافقین و دشمنان اسلام نشان دهی که ما از دوری فرزندمان باکی نداشته و نداریم و هم‌‌چنان با منافقین می‌جنگیم.

در نامه‌‌ای که داده‌‌بودید که کی می‌‌آیید شما باید به فکر این باشید که کی جنگ به نفع اسلام و مسلمین و کی راه حرم حسین علیه‌‌السلام باز شود و از آن‌‌جا به سوی قدس آن قبله‌‌گاه اول مسلمین رهسپار شویم و صاحب‌‌الزمان (عج) تعالی و به همراه نائب بر حقش خمینی کبیر و خانواده‌‌های شهدا و معلولین و اسرا و مفقودین و خانواده‌‌های عزیز رزمندگان نماز جمعه به جا آوریم و سپس از آنجا به سوی (مکه و مدینه) رهسپار شویم و از دست غاصبین صهیونیست بین المللی آزاد کنیم و به کمک جهان بشتابیم.

به پدر: امیدوارم که صبر علی گونه‌ات به تمام ناکثین و مارقین و قاسطین نشان دهی که ما اگر این جنگ که سهل است که بشود خودمان اسلحه بر دوش گرفته و از اسلام عزیز تا آخرین قطره خون خودمان و تا آخرین نفس می‌جنگیم و نمی‌گذاریم که این پرچم توحید و پیروزی که اکنون به دوش امت ما است به زمین افتد.

شما هم‌‌چنان در سنگر مدرسه و در سنگر کار محکم و استوار باشید که با استوار و مقاوم بودن شما در مشت محکمی به دهان منافقین و شایعه‌‌سازان و ضد انقلاب زده و هیچ‌‌گونه سوژه‌‌ای به دست منافقان ندهید.

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.