جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید الیاس میرعبدالله

فرازی از وصیت نامه:
شهید الیاس  میرعبدالله

ما اگر شهید بشویم قید و بند دنیا را از روح بر داشتیم و به ملکوت اعلی و به جوار حق تعالی رسیدیم. امام خمینی 

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :الیاس  میرعبدالله
نام پدر :غلامحسن
تاریخ تولد :۱۳۳۵/۰۷/۲۹
محل تولد :روستای دامنکوه دامغان
شغل :کارگر ذوب آهن 
وضعیت تاهل :متاهل
مسئولیت :تک تیرانداز
سن :۳۰ سال
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۵/۱۰/۲۶
محل شهادت :شلمچه
نام عملیات :کربلای ۵
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش به پهلو

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :مهماندوست 
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای روستای مهماندوست

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

الیاس بیست‌‌ونهم مهر هزاروسیصدوسی‌‌وپنج در مهماندوست، یکی از روستاهای شهرستان دامغان به دنیا آمد. پدر و مادرش، غلام‌‌حسن و سکینه‌‌خاتون نام دارند.وی تحصیلاتش را تا ششم ابتدایی گذراند.

از همان کودکی به‌‌همراه پدر به صحرا می‌رفت و کمکش بود. به‌‌عنوان کارگر در کارخانه ذوب‌‌آهن مشغول به کار شد.  یازدهم آذرماه هزاروسیصدوشصت‌‌وپنج به‌‌عنوان بسیجی از طریق تیپ ۱۲ قائم(عج) به منطقه شلمچه اعزام شد. مدت یک ماه و پانزده روز را در جبهه فعالیت کرد.

سرانجام بیست‌‌وششم دی هزاروسیصدوشصت‌‌وپنج در منطقه شلمچه عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای مهماندوست دفن شده است. از وی سه فرزند، دو پسر و یک دختر به یادگار مانده است.

“راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوند بخشنده مهربان که بر ما انسان‌‌ها منت نهاد که بر اسلام او یاری کنیم.

"ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون"

پدر و مادرم که من یک پسر شما بودم شما باید بر من افتخار کنید که چنین پسری داشتید که جان خود را فدای اسلام کند. ای مادران و پدران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی‌‌توانید جواب زینب(س) را  بدهید که تحمل 72 تن از یاران باوفای او شهید شدند و او مقابله کرد ما باید سرچشمه افرادی که در زمان پیامبر بود به نام وهب که نبرد با کفار را ادامه داد و شهید شد و وقتی که سر او را به مادرش دادند گفت که من برای خدا او را دادم و پس نمی‌‌گیرم. پدر و مادرم مبادا بعد از شهید شدن من گریه و زاری کنید.

همسرم امید از این دارم که شما هم به عمر کودک‌‌های خود برسی و آن‌‌ها را برای جامعه بسازیدو ناله و گریه مکنی که دیگران بگویند که چرا این‌‌قدر گریه می‌‌کنی، نمی‌‌خواهم گریه و زاری را در دل راه دهید امید از این دارم که اسلام به خون چنین جوانانی احتیاج دارد. وصیت من چنین است: مالی را که از زمین  برای شما باقی مانده این چنین است که ساختمانی را از من به یادگار مانده یک ثلث آن را برای خودت و بقیه را بین دو فرزندم تقسیم کن و وکیل و وصی من خودت هستی. برای من یک سال نماز و یک ماه روزه بگیر و حقوقم را همیشه از ذوب آهن بگیر و خرج زندگی کن و امید از این دارم که همیشه از خانواده های شهدای دیگر سرمشق بگیری و امید ازاین دارم که ناراحت نباشید خیلی دوست دارم که همیشه دلداری به پدر و مادر و خواهر و برادرانم بدهی. دیگر عرضی ندارم. خداحافظ

به امید روزی که همگی در آن دنیا خوب و خوش همدیگر را ببینیم وامید از این دارم که هر کس شهید شود می‌‌تواند افرادی را در آن دنیا شفاعت کند.

میر عبدالهی

ما اگر شهید بشویم قید و بند دنیا را از روح بر داشتیم و به ملکوت اعلی و به جوار حق تعالی رسیدیم.

امام خمینی

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.