جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید سیف الله آذری

فرازی از وصیت نامه:
شهید سیف اله آذری

این پیام از من بپا دارید وحدت را ، همگی یاری کنید امام امت را ، وعده دیدار بهشت رضوان است

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :سیف اله آذری
نام پدر :عبداله
تاریخ تولد :۱۳۴۵/۰۶/۱۷
محل تولد :دامغان
شغل :کار در مغازه لوازم یدکی
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :تک تیرانداز
سن :۱۸ سال
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۳/۱۲/۲۲
محل شهادت :شرق دجله
نام عملیات :بدر
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :ترکش خمپاره به سر و گردن

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا : 
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای دامغان

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

سیف‌الله فرزند عبدالله در سال هزاروسیصدوچهل‌‌وپنج در دامغان چشم به جهان گشود. پدرش مغازه‌‌داری می‌کرد و در کنار آن دام هم پرورش می‌داد. وقتی کوچک بود به‌‌ خاطر نبودن واکسن، سرخک و حصبه گرفت ولی به‌‌سختی جان سالم به در برد و شفا یافت.

از کودکی والدینش به او مسؤولیت‌پذیری را یاد دادند. در مدرسه شاگرد خوبی بود و در خانه هم وظیفه‌اش را می‌دانست. بخاری را نفت می‌کرد و خرید نان و چیزهای دیگر را انجام می‌داد. لباسش را خودش می‌شست. اگر توی اتاق هم‌‌زمان دو تا لامپ روشن بود، یکی را خاموش می‌کرد و می‌گفت: «اسرافه!»

دبیرستان که رفت هم در مغازه کمک پدر بود و هم در کار دامداری. پدر که صبح زود بیدار می‌شد، او هم همراهش بود و برای دام از باغ علوفه و خوراک می‌آوردند. هفت‌‌ونیم صبح هم می‌رفت مدرسه.

بعد از دیپلم در کنکور دانشگاه پذیرفته ‌‌شد اما جبهه را بر دانشگاه ترجیح داد و از طریق سپاه به جبهه اعزام شد.

 بعد از مرخصی با دست پر به جبهه می‌رفت. مادرش مربا، دارو، لباس و خوراکی را توی یک کارتن بسته‌بندی می‌کرد که او برای هم‌‌سنگرهایش ببرد و این خوشحالش می‌کرد.

دو ماه در جبهه بود. سرانجام هشت روز مانده به عید سال  شصت‌‌وچهار در عملیات بدر، شرق دجله به شهادت رسید. جنازه‌اش در هور غرق شد. وقتی غواصان او را از آب گرفتند ورم کرده بود. گلزار شهدای فردوس‌رضای دامغان آرامگاه اوست.

“راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بسم رب الشهدا والصدیقین

بسم الله الرحمن الرحیم

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون

مپندارید آنان که در راه خدا کشته می‌شوند مرده‌اند بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی

می‌خورند.

 با سلام ودرود به پیشگاه ولی عصر آقا امام زمان (عج) و نایب بر حقش امام خمینی کبیر و با درود بر رزمندگان اسلام و شهدا و مجروحین و معلولین انقلاب اسلامی. خدمت امت حزب الله و شهیدپرور شهرمان سلام عرض می‌کنم خدمت پدر و مادر عزیزم خواهر و برادران عزیزم دوستان و آشنایان و کلیه فامیل‌ها سلام عرض می‌نمایم و سلامتی همگی شما را از خداوند متعال خواهانم. اینک که قلم در دستم روی کاغذ می‌لغزد و وصیت نامه‌ام را می‌نویسم آرزو دارم که خداوند مرا جز شهدا قرار دهد مادر و پدر عزیزم می‌دانم که مرا دوست دارید ولی وقتی مبارزه از دین خدا پیش می‌آید باید به مجاهده بپاخیزیم من شما را خیلی دوست داشتم ولی خدایم را از شما بیشتر دوست دارم و به عشق او از دینم و وطنم پاسداری می‌کنم و بدانید بهترین کشته شدن‌ها همانطور که حضرت رسول (ص) می‌فرماید: «افضل الموت القتل فی سبیل الله» برترین نوع مردن، مرگ در راه خداست.

امیدوارم مرا ببخشید چون در تمام زندگیم جز درد سر و مزاحمت جز دیگری برای شما نبودم پدر و مادر عزیزم : مرا حلال کنید و برایم دعا کنید که جزء شهدا قرار گیرم چون می‌دانم که لیاقت شهادت را ندارم و خدا مرا جزء شهدا قرار نمی‌دهد پدرو مادرم، که آرزو داشتید مرا داماد کنید امید داشتید در پیری عصای دستتان باشم ولی چه کنم که عاشقم و عشق خدا مرا به راهش کشیده است. پدر و مادرم بعد از من دیگر برادرانم را سفارش کنید که اسلحه‌ام را بر زمین نگذارند بیفتد درود خدا بر شما باد که چنین فرزندانی را تحویل جامعه می‌دهید.

چند سخنی با خواهر، برادران و دوستان :

در این دنیای پوچ مال و ثروت مایه خوشبختی نیست فقط به دعا نزدیک شدن و به حالات معنوی رفتن مایه خوشبختی و سعادت می‌باشد مرا حلال کن و برایم دعا کن که خدا از گناهانم بگذرد... ذکر خدا، نماز، دعا و نیایش پروردگارت را هیچگاه فراموش نکن که سعادت و افتخار در این کارهاست فقط برای رضای خدا

این پیام از من بپا دارید وحدت را

همگی یاری کنید امام امت را

وعده دیدار بهشت رضوان است

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.