جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید سید مهدی شاهچراغ

فرازی از وصیت نامه:
شهید سیدمهدی  شاهچراغ

عرضی ندارم جز سلامتی کلیه مؤمنان و خویشان و از دعا کردن امام یادتان نرود.

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :سیدمهدی  شاهچراغ
نام پدر :سید علی اکبر
تاریخ تولد :۱۳۳۸/۰۴/۰۶
محل تولد :دامغان
شغل :کارمند آموزش و پرورش
وضعیت تاهل :متاهل
مسئولیت :کمک آر پی جی زن
سن :۲۲ سال
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۱/۰۲/۱۹
محل شهادت :خرمشهر
نام عملیات :بیت المقدس
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش و تیر

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا : 
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای دامغان

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

ششم تیرماه سی‌‌‌وهشت رویدادی دیگر رقم خورد و دلاوری پای بر زمین نهاد. خداوند روح خود را در جسم نحیف و خاکی‌‌‌اش دمید تا عاشق ‌‌‌شود.سیدمهدی فرزند سیدعلی‌‌‌اکبر در کنار پدر و در سایه‌‌‌سار مهربانی‌‌‌های مادرش کودکی را گذراند.

گوهرۀ وجودی کودک از همان ابتدا سبب شده بود که همیشه مشتاق حقیقت باشد و هر چه سیراب‌‌‌تر، تشنه‌‌‌تر در راه حقیقت قدم بردارد.

تحصیلات خود را در زادگاهش دامغان تا سوم دبیرستان با موفقیت گذراند. هم‌‌‌زمان با تحصیل کار هم می‌‌‌کرد. در مغازه چمدان‌‌‌فروشی مشغول شده بود.

چراغ دل این بندۀ مؤمن عاشق، به نور معرفت خالق روشن شده بود که به دورۀ خدمت نظام‌‌‌وظیفه نزدیک ‌‌‌شد. خدمت سربازی‌اش را در اصفهان گذراند. پس از آن مسیر زندگی سیدمهدی تغییر کرد.

حالا سیدمهدی که خود سال‌‌‌هاست با خدایش به گفت‌‌‌وگو رفته است، شمعی شد و عاشقانه در مسیر هدایت‌‌‌گری فرزندان شهر و دیار خود قرار گرفت. آنان را نیز به این هم‌‌‌آوایی و گفت‌‌‌وگو دعوت کرد و راه ‌‌‌و رسم این شیدایی را در گوش جان‌‌‌شان زمزمه کرد.

سیدمهدی معلم شد و پای در راه هدایت‌‌‌گری نهاد. پس از آن نیز تصمیم به ازدواج گرفت. همسرش از اهالی روستای حسن‌‌‌آباد بود.

هنرمند عاشق، چندی بعد تمام زیبایی طبعش را بر روی کاغذ با گردش قلمش خطاطی می‌‌‌کرد و این همان معجزۀ عشق خداوند بود که سال‌‌‌ها در جان سیدمهدی ریشه دوانده بود.

«با صدهزار جلوه برون آمدی که من

با صدهزار دیده تماشا کنم تو را»

زمزمۀ جنگ و جهاد روزبه‌‌‌روز بیشتر می‌‌‌شد و این معلم عاشق و همسر هنرمند و پدر مشتاق، فرصت را مغتنم شمرد. راه نزدیک‌‌‌تر از همیشه شده بود و او عاشق‌‌‌ترین، پس درنگ جایز نبود.

نوزدهم اردیبهشت سال شصت‌‌‌ویک و عملیات الی‌بیت‌‌‌المقدس قصه نبود. میدان آتش و خون بود و سیدمهدی؛ زمان آزادسازی خرمشهر، زخم برداشت و ترکش‌‌‌ها در بدن او جای گرفتند؛ درحالی‌‌‌که او تا ملکوت خداوند پرواز می‌‌‌کرد. پیکر پاکش در مزار شهدای شهر دامغان، در کنار دوستان و یاران شهیدش، شمع محفل دوستان و رهجویان است.

فاطمه تنها دختر سیدمهدی، سه روز بعد از شهادت پدر، به دنیا سلام گفت و بار دیگر قصۀ لیلایی دیگر آغاز شد و عاشقی دیگر.

“راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

اینجانب سید مهدی شاهچراغ فرزند سید علی‌‌اکبر متولد سال 1338 شهرستان دامغان. این وصیت‌‌نامه را در تاریخ 1361/02/11 در منزل مسکونی می‌‌نویسم و در تاریخ 1361/02/12 عازم به جبهه‌‌های جنگ حق علیه باطل می‌‌شوم.

اگر چنانچه سعادت شهادت را داشتم بعد از شهادتم وارثان اینجانب پدرم و بعد همسرم و بچه‌‌ای که در رحم همسرم است می‌‌باشد. اختیار کلیه اموالم دست پدرم می‌‌باشد. مبالغی بدهکار می‌‌باشم که عبارتند از مبلغ یک‌‌صد تومان به سیدعلی عموذبیح. دویست تومان به پدرم سیدعلی‌‌اکبر بدهکار می‌‌باشم.

از فروش اموال یک چهارم آن را خرج کفن و دفن و مراسم و نماز و روزه برایم بخوانند و مابقی را هر انچه که پدرم می‌‌داند بکند و همسرم بعد از من اختیار ازدواج کردن دارد و می‌‌تواند ازدواج کند. دیگر عرضی ندارم جز سلامتی کلیه مؤمنان و خویشان و از دعا کردن امام یادتان نرود.

والسلام علیکم و رحمه‌‌الله و برکاته. 61/02/11

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.