جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید حسن صرفی

فرازی از وصیت نامه:
شهید حسن صرفی

اي ملت، اي امت، اي اميد رهبر، اي فداكاران، اينجانب به عنوان برادر حقير از شما مي‌‌خواهم كه ان‌‌شاءالله اتحاد داريد و من مي‌‌خواهم كه باز هم منسجم‌‌تر شويد هميشه در مجالس مذهبي و در نماز جماعات و مخصوصاً در نماز جمعه در تشييع جنازه‌‌ها و تظاهرات تا آنجا كه مي‌‌توانيد شركت كنيد كه دشمن از اتحاد شما مي‌‌ترسد همين‌‌طور كه مي‌‌خوانيم «يا ايها المسلمون اتحدوا اتحدوا »

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :حسن صرفی
نام پدر :محمدصادق
تاریخ تولد :۱۳۴۴/۱۱/۰۲
محل تولد :دامغان
شغل :روحانی
وضعیت تاهل :مجرد
مسئولیت :تک تیرانداز
سن :۲۰ سال
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۵/۱۰/۲۲
محل شهادت :شلمچه
نام عملیات :کربلای ۵
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :اصابت ترکش

شناسنامه تدفین

کشور :ایران
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا : 
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای دامغان

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

حسن فرزند محمدصادق صرفی در سال هزاروسیصدوچهل‌‌وچهار در دامغان به دنیا آمد. در خانه «ابوالقاسم» صدایش می‌زدند. کلاس ‌‌سوم راهنمایی را که به پایان برد به حوزه علمیه دامغان رفت تا درس حوزوی بخواند. عقیده داشت بعد از پنج سال به قم برود و تحصیلات حوزوی را ادامه دهد؛ اما با شهادتش به این هدف نرسید.

او مجرد بود. پنج برادر و دو خواهر دارد. حسن از رشته‌‌های ورزشی به فوتبال علاقه داشت.

از طریق بسیج  و جهاد سازندگی در چند مرحله به جبهه رفت و به مدت سیصدوسی‌‌وشش روز در جبهه آرپی‌‌جی‌‌زن بود.

سرانجام در بیست‌‌ودوم دی‌‌ماه سال شصت‌‌وپنج در عملیات کربلای۵ در منطقه شلمچه، با برخورد ترکش به دست و پهلو به شهادت رسید.

پیکر پاکش پس از تشییع در گلزار شهدای دامغان به خاک سپرده شد.

“راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحيم

انا لله وانا اليه راجعون

« اعوذ بالله من الشيطان الرجيم و لا حول ولا قوه الا بالله العلي العظيم »

پناه مي‌‌برم به خدا از شيطان رانده شده، پناه مي‌‌برم به خدا از شيطاني كه رانده شده از خدا و رسولان و امامان و معاد، پناه مي‌‌برم به خدا از شر شيطان آتش رباينده شيطاني كه انسان را از نور حقيقت به ظلمت بي‌‌نهايت مي‌‌كشاند، پناه مي‌‌برم به خدا از شر شيطان كه انسان‌‌ها را به ظلمت و تاريكي مي‌‌كشاند و اميد هر انسان سست ايمان و ساده لوح را نااميد مي‌‌سازد.

سلام بر يگانه منجي عالم بشريت و انسانيت آقا و مولا و سرور و سالارمان امام زمان(عج)  و نايب برحقش نايب الامام زمان الامام خميني بت‌‌شكن زمان درهم كوبنده ظلم و ستم برپاكننده اسلام و قانون قرآن و خاموش كننده چراغ ظالمان و جاهلان و منور كردن چراغ نوراني هدايت بالاخره نابود كننده و از بين برنده تمام ظلم و ستم و جور جنايت غارتگري و خيانت تجاوزگر و غاصب و به جاي آن برپا كننده قانون عدالت اسلام و قرآن و برادري و برابري انسانيت و ايثارگري شهامت و شهادت و استقامت را روي كار گماشت

و سلام بر تمام شهيدان راه اسلام كه با خون عزيز خود درخت اسلام را آبياري نمودند شهيداني كه با نثار جان و خون پاك خويش قدرت اسلام و عزت و سعادت اسلام را به تمام جهانيان از قريب به 1400 سال پيش تاكنون به معرض نمايش گذاشتند و به تمام جهانيان فهمانيدند كه اي جهان استكبار تا زماني كه اين چنين ملت‌‌هايي شهادت‌‌طلب در چنين كشورهايي وجود خواهد داشت نخواهيد توانست اسلام را به باد فنا بريد. و اين شهيدان شهيداني هستند كه مورد عزت و جلال پروردگار خود قرار خواهند گرفت.

شهيدان مقام و مرتبه اي دارند كه بعد از اين كه روح از جسمشان جدا شد به ديدار امامان و پيامبران خود و بالاخره به ديدار خداي خود مشرف مي‌‌گردند، واقعاً هم اين‌‌ها به ديدار خداي خويش مي‌‌روند

و همان‌‌طوري كه خداوند براي اين چنين افرادي فرموده است كه  «ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون» مپنداريد آنان كه در راه خدا كشته  مي‌‌شوند مردگانند بلكه زنده هستند و نزد پروردگار خود روزي مي‌‌طلبند.

پس ببينيد كه شهيد چقدر مقام و عظمت دارند كه به ديدار خدا مي‌‌روند و خدا نظر خويش را به آن‌‌ها ارائه مي‌‌فرمايد. پس پدر و مادر عزيز من شما كه مدت 17 سال تمام زحمت كشيديد ، رنج كشيديد زحمت‌‌هاي خيلي زياد را در اين مدت به جان خود خريديد و فرزند خود را به اين سن و سال رسانيديد و پس از زحمات بسيار كه كشيديد فرزند خود را براي نجات اسلام و مكتب حيات بخش اسلام راهي جبهه‌‌هاي جنگ نموديد و آخر هم عوض تمام آرزوهاي ديرينه را در آينده براي من داشتيد عاقبت و در حقيقت حجله دامادي در كوچه نصب مي‌‌كنيد. پس اكنون كه من در اين راه قدم نهادم از شما عاجزانه مي‌‌خواهم  در اين دم آخر مرا ببخشيد و از من راضي باشيد و من حقير را نزد سرور و آقايم رو سفيد بفرستيد.

يك جمله خطاب به پدر. پدر عزيزم اينجانب فرزند حقيرت عاجزانه از شما تشكر مي‌‌كنم كه اجازه فرموديد فرزندت در اين راه كه راه عزت و سعادت و خوشبختي است قدم نهاد و اي پدر عزيزم واقعاً نمي‌‌دانم كه چگونه از زحمات شما تشكر كنم ان‌‌شاءالله كه خداوند اجر والا و فراواني عنايت فرمايد.

يك جمله هم خطاب به مادر. مادر عزيزم اينجانب فرزند حقيرت از شما و نيرومندانه تشكر مي‌‌كنم كه هفده سال تمام براي فرزندت زحمت كشيديد و تماماً رنج و زحمت ديدي مخصوصاً در سال اول شب‌‌ها و روزها براي شما زحمت ايجاد مي‌‌كردم و باز مخصوصاً شب‌‌ها را از دست فرزندت بي‌‌خوابي مي‌‌كشيدي و بالاخره خيلي زحمت كشيدي و من نمي‌‌توانم از تو تشكر كنم و اميدوارم كه ان‌‌شاءالله خداوند اجر جزيل به شما عنايت فرمايد.

مادر عزيزم من از شما مي‌‌خواهم وقتي كه خبر شهادت حقيرت را به شما رساندند كاملاً صبور باشيد و استقامت كنيد و از شما مي‌‌خواهم كه اصلاً‌ در كوچه و خيابان  و فردوس‌‌رضا و جاهاي ديگر، حالت گريه به شهادت ندهيد كاري نكنيد كه دشمن را خوشحال كنيد كاري نكنيد كه دوستان را آزار دهيد كاري نكنيد كه دوستان سست شوند كاري نكنيد كه دوستان رنجيده و دشمنان خوشحال شوند كاري نكنيد كه دوستان سر پائين و دشمنان سرافراز شوند.

من نمي‌‌گويم كه گريه نكنيد اما در خانه و در پنهان و مي‌‌خواهم بدانم كه اصلاً چرا مي‌‌خواهيد براي من گريه كنيد هر موقع كه خواستيد گريه كنيد به ياد عاشورا و به ياد حسين(ع) و اصحاب و انصارش بيفتيد كه چه رنج‌‌ها كشيدند.

و بالاخره پدر و مادر و برادران و خواهران و خويشان و قومان براي آخرين بار كاري نكنيد كه دشمنان سر بلند و زبان‌‌دراز و دوستان سرشان پايين باشد پس حواستان كاملاً‌ جمع باشد. راستي پدر جان من دوست دارم در كنار ديگر شهداي شهرمان در فردوس رضا به خاك سپرده شوم.

يك پيام به امت حزب‌‌ا‌‌لله: البته من كوچك‌‌تر از آن هستم كه به اين ملت و امت جان بر كف و هميشه در صحنه پيام دهم اما به عنوان سفارش و آن اين است كه اي امت حزب‌‌الله اين شهيدان از شما انتظارهايي دارند انتظار دارند كه اولاً‌  بعد از افتادن يك اسلحه از دست يك رزمنده فوراً‌ رزمنده‌‌اي ديگر جاي او را پر كنيد كه ان‌‌شاءالله هم همين‌‌طور است و هستيد.

و ديگر اين‌‌كه اي ملت، اي امت، اي اميد رهبر، اي فداكاران، اينجانب به عنوان برادر حقير از شما مي‌‌خواهم كه ان‌‌شاءالله اتحاد داريد و من مي‌‌خواهم كه باز هم منسجم‌‌تر شويد هميشه در مجالس مذهبي و در نماز جماعات و مخصوصاً در نماز جمعه در تشييع جنازه‌‌ها و تظاهرات تا آنجا كه مي‌‌توانيد شركت كنيد كه دشمن از اتحاد شما مي‌‌ترسد همين‌‌طور كه مي‌‌خوانيم «يا ايها المسلمون اتحدوا اتحدوا »

اي مسلمانان متحد شويد متحد شويد را بايد جامه عمل به پوشانيم و اي امت يك جمله ديگر و آن اين‌‌كه قدر رهبرتان را بدانيد رهبري را كه تمام دنيا چه دوست و چه دشمن چشم به او دوخته‌‌اند. پس اي امت به عنوان يك كوچك كوچك‌‌تر از حقير از شما مي‌‌خواهم تا آنجا كه مي‌‌توانيد براي طول عمر امام عزيز دعا كنيد هر چه دعا كنيد كم است.

از كليه خويشان و دوستان و آشنايان مي‌‌خواهم كه بعد از شهادت به پدر و مادر خانواده تبریک و تهنیت بگویند كه موفق شده‌‌ام به عرش آسمان بروم و ان‌‌شاءالله اگر خداوند خواسته باشد و اگر لياقت داشته باشم بهشت جاوداني را راحت گرفته باشم پس بايد تبريك  و  تهنيت بگوييد نه تسليت.

و شما بايد تا آنجا كه مي‌‌توانيد به خانواده‌‌ام مخصوصاً‌ به مادرم روحيه دهيد او را دلداري دهيد. خوب من ديگر عرضي ندارم سر شما را درد آوردم اميدوارم  كه مرا به بزرگي خودتان ببخشيد و مرا قربت كنيد و من رو سياه را نزد امام زمام (عج) و امامان و پيامبران و خداي متعال رو سفيد گردانيد. ان‌‌شاءالله تعالي

من ديگر عرضي ندارم و اميد موفقيت يك به يك شما را از خداوند خواهانم.

والسلام عليكم ورحمت الله بركاته

از همه شما التماس دعا دارم

الحسن الصرفي الدامغاني

براي سلامتي و طول عمر امام تا آنجا كه مي‌‌توانيد دعا كنيد و به فرمايشات ايشان توجه كنيد و عمل كنيد رزمندگان اسلام را ياري و به آن‌‌ها روحيه دهيد خانواده‌‌هاي شهيد را سرافراز كنيد و آن‌‌ها را دلداري دهيد خدا يار و نگهدارتان  باشد.

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.