جستجو در دایره المعارف شهدا

شهید محمدحسن قربانیان

فرازی از وصیت نامه:
شهید محمدحسن قربانیان 

وقتي انسان مقام قرب پيدا كرد ديگر خود را نمي بيند كه بلا ببيند ديگر رياست نمي‌‌خواهد. وقتي لا اله الا الله در دلش حكومت پيدا كرد ديگر دل به دنيا ندارد.  

ویدئو کلیپ مربوطه
Loading the player...

مشخصات فردی

نام و نام خانوادگی :محمدحسن قربانیان 
نام پدر :نوروز علی 
تاریخ تولد :۱۳۳۱/۰۳/۰۴
محل تولد :روستای زردوان دامغان 
شغل :کارگر ذوب آهن
وضعیت تاهل :متاهل
مسئولیت :تک تیرانداز
سن :۳۴ سال
خانواده چند شهید :یک شهید

شناسنامه شهادت

تاریخ شهادت :۱۳۶۵/۱۰/۰۴
محل شهادت :شلمچه 
نام عملیات :کربلای ۴
موضوع شهادت :جبهه
نحوه شهادت :تفحصی - اصابت ترکش به سر

شناسنامه تدفین

کشور :ایران 
استان :سمنان
شهر :دامغان
روستا :زردوان
تاریخ تدفین : 
گلزار :گلزار شهدای دیباج

نقشه محل تدفین

زندگی نامه شهید

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

سال هزاروسیصدوسی‌‌ویک، روستای زردوان چهارده (شهر دیباج) شاهد به دنیا آمدن تنها پسر نوروزعلی و بی‌بی نساء شد. پدر با کشاورزی، هزینه تحصیل پسر و تنها دخترش را تأمین می‌کرد. او تا ششم ابتدایی را درس خواند و به دلیل نداشتن وضع مالی مناسب درس را رها کرد.

بیست‌‌وچهارساله بود که با دخترعمه‌اش ازدواج کرد و سه دختر و دو پسر دارد. در شرکت زغال­سنگ البرز شرقی (ذوب آهن) شروع به کار کرد. از طرف بسیج به جبهه رفت و مدت دویست‌‌وهفده روز در جبهه بود. در عملیات بدر و کربلای ۴ شرکت کرد.

در پشت جبهه، عضو شورای اسلامی روستا و معاون پایگاه مقاومت بود. در چهارم دی هزاروسیصدوشصت‌‌وپنج، در کربلای ۴، منطقه شلمچه، با برخورد ترکش شهید شد. پس از سه سال در شانزده مرداد سال هزاروسیصدوشصت‌‌وهشت، همراه سایر شهدا در مرز ایران و عراق معاوضه شد و در زردوان شهر دیباج، به خاک سپرده شد.

“راهش جاوید باد”

وصیت نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحيم

(وصيت نامه اينجانب محمد حسن قربانيان)

حمد و سپاس بي‌‌كران پروردگار را كه حياتم بخشيد و مرا از نيستي به هستي آورد و به من عقل داد تا اين كه بتوانم به راه حق كه همان صراط مستقيم است كه تمامي انبيا و اوليايش آن را طي كردند. با درود و سلام به پيشگاه حضرت احديت و نايب بر حقش امام خميني، درود و سلام به رزمندگان اسلام كه درخت اسلام را آبياري نموده‌‌اند درود و سلام به شهداي صدر اسلام و از كربلاي حسين تا كربلاي ايران.

ما ببينيم خلقت چيست براي چه به دنيا آمديم براي چه خلق شديم كه بخوريم و بخوابيم و خوش‌‌گذراني بكنيم؟ نه خير اين نيست. خلق شديم كه براي امتحان در اين دنياي بي‌‌ارزش كه ما ببينيم خداوند تبارك و تعالي به وسيله پيغمبران و رهبراني مثل خاتم الانبيا محمد مصطفي(ص) به ما چه پيامي دادند تا اين كه قبر و برزخ و دوزخ ، بهشت و جهنم را و راه رهبران عزيز را تشخيص داده باشيم. وقتي انسان مقام قرب پيدا كرد ديگر خود را نمي بيند كه بلا ببيند ديگر رياست نمي‌‌خواهد. وقتي لا اله الا الله در دلش حكومت پيدا كرد ديگر دل به دنيا ندارد.

« اهدانا الصراط المستقيم يا ايها الذين امنوا ان تنصرو الله ينصركم و يثبت اقدامكم » (اي آنان كه ايمان آورديد اگر ياري كنيد خدا را ياري كند شما را و ثابت گرداند قدم‌‌هاي شما را ) اي عزيزان همان‌‌طوري كه خداوند در قرآن كريم خبر داد « واعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا » يعني همه به ريسمان محكم الهي كه همان قرآن كريم و مربيان قرآن كه ائمه معصومين مي‌‌باشند چنگ بزنيد و از يكديگر جدا نشويد در آيه‌‌اي است كه مي‌‌فرمايد: « في سبيل الله باموالهم … »

جهاد كنيد در راه خدا با مال و جانتان كه خداوند حتما اجر شما را در دنياي ابدي مي‌‌دهد زياد دل به دنيا نبنديد و آرزوها را زياد نكنيد اميدواريم كه فرج امام زمان(عج) را نزديك گرداند تا اين‌‌كه با شمشير علي(ع) و خون حسين و اخلاق پيغمبر اسلام آن‌‌چنان كند كه ديگر در جهان هستي ظلم و ستم وجود نداشته باشد. ان‌‌شاءالله من يك تذكر به شما مي‌‌دهم پدر و مادر و خواهر من و همسر و حتي فرزندان خردسال من مبادا براي من ناراحت باشيد و يا گريه كنيد و اگر مي‌‌خواهيد براي امام حسين(ع) و براي علي‌‌اكبر حسين گريه كنيد مي‌‌دانم دلتان مي‌‌سوزد شما عزيزان من هيچ‌‌گونه ناراحتي به خود راه ندهيد پدر جان شما حتما خدا را شكر كن كه من هم يك امانتي در پيش تو بودم از خدا بخواه كه اين هديه ناقابل شما را قبول كن. پدر جان چقدر شيرين است در راه خدا جان دادن چون امام حسين(ع) فرمود: هيهات من الذله زير بار ستم و ظلم رفتن براي مومن و شخص مسلمان ننگ است .

پدرم ، مادرم ، همسرم و فرزندان خردسال مرا طوري درس دهيد كه راه شهداي عزيز و راه حسين(ع) را پيشه گيريد. پدر و مادرم مرا از كوچكي كه ناچيز بودم به ياري الله مرا بزرگ كرده‌‌ايد و من توانستم براي شما خدمت كنم و بايد مرا ببخشيد باز هم تكرار مي‌‌كنم در آخرين وصيت‌‌نامه‌‌ام اسلام بيش از اين‌‌ها ارزش دارد كه بايد خون‌‌ها بدهيم و تا اين‌‌كه دژخيمان و كافران نابود شوند. آخرين كلام من در وصيت‌‌نامه‌‌ام شبي در پايگاه فجر در نصفه‌‌هاي دل شب در پايگاه در حال خواب بودم (ساعت 3 نيمه شب) ديدم يك نفر سيّد و مرد نوراني كه از نور ايشان اتاق را روشن ساخت وارد اتاق شدند من به ايشان گفتم چه كار داري گفت: آمدم در اين جا نگهباني بدهم من به ايشان گفتم: ما هستيم و نگهباني مي‌‌دهيم. سروران عزيز پايگاه و مكان مقدس را گرامي بداريد پشتيبان اسلام و قرآن و امام عزيز باشيد و هميشه دعا به جان امام عزيز بكنيد.

والسلام و عليكم و رحمت اله و بركاته خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار .

دست منافقين و كافران را از سر مسلمين كوتاه بگردان. خداحافظ ديدار در روز محشر كنار حوض كوثر پيش پيغمبر خاتم الانبيا

محمدحسن قربانيان 15/ 01/ 1363

نظر خود را بگذارید

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.