جستجو در دایره المعارف شهدا
تولد های روز

مطالب منتشر شده در دسته ی "دانش آموز"

شهید حسن خرمی 30 آگوست 14

شهید حسن خرمی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

اواسط پاییز سال هزاروسیصدوپنجاه بود که خدا گل وجود حسن را شکوفا کرد. وقتی به دنیا آمد به‌‌قدری لطیف و معصوم بود که چون شاپرکی      در فضای دل‌‌نشین خانۀ آقا محمد نشست.متولد تهران بود و از کودکی در سایۀ سبز پدر و مادر درس انسانیت، غیرت و مسلمانی آموخت.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید عباسعلی عزآبادی 30 آگوست 14

شهید عباسعلی عزآبادی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در آتش و درد و داغ پا به جهان نهاد تا از آتش و درد و داغ جهان نهراسد. در عظیم‌ترین شب سال هزاروسیصدوچهل‌‌وچهار، شب تقدیر، شب نزول قرآن و در بیست‌‌وپنجمین روز سردترین ماه سال، گرمابخش خانواده‌اش شد. در حالی به مادرش لبخند زد که زهرخند مرگ ناگهانی سه فرزند، جرعه جام جنون را در جان مادر می‌ریخت. او آمد تا تسلی‌‌بخش دردها و مرهم زخم‌های تن مادری شود که در پی نجات فرزندان فروخفته در دود و آتش، آبله بر پیکر و جراحت بر جان داشت.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید سید رضا عرفانی 30 آگوست 14

شهید سید رضا عرفانی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در سال هزاروسیصدوچهل‌‌ودو هجری شمسی در شهر دامغان به دنیا آمد. تحصیلاتش را در مقطع ابتدایی و راهنمایی گذراند و وارد هنرستان شد.

در بیشتر تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهی شرکت می‌‌کرد.                                                                        

سه مرحله به جبهه رفت و به‌‌عنوان نیروی بسیجی از سپاه اعزام شد. تک‌‌تیرانداز بود. بعدها به‌‌عنوان فرمانده دسته خدمت می‌‌کرد. دو بار مجروح شد اما هنوز کاملاً خوب نشده بود که به جبهه برگشت. به رزمندگان و شهدا خیلی علاقه داشت. شهید محمودزاده دوست صمیمی او بود. در عملیات بیت‌‌المقدس نیز شرکت داشت.

این شهید بزرگوار در تاریخ بیست‌‌وششم ‌‌شهریورماه سال شصت‌‌ودو مصادف با عید قربان در منطقه سردشت با کمین نیروهای کومله مواجه شد و با اصابت تیر مستقیم عاشقانه به ملاقات حضرت ‌‌حق شتافت و به جمع دوستان بهشتی‌‌اش پیوست. پیکر پاکش بر روی دستان مردم شریف دامغان با شکوهی وصف‌‌نشدنی تشییع و در فردوس‌رضای این شهر در خاک آرمید.

“راهش جاوید باد”

ادامه مطلب
شهید علیرضا عرب لنگه 30 آگوست 14

شهید علیرضا عرب لنگه

 

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

علیرضا در سال هزاروسیصدوچهل‌‌وپنج، در دیباج دامغان به‌‌ دنیا آمد. نام پدرش علی‌‌اکبر بود. تحصیلاتش را تا سوم راهنمایی ادامه داد. ارتباطی نزدیک و صمیمی با روحانی مسجد داشت. با سن کمی که داشت، خودش را در دل همه جا کرده بود. در کلاس‌هایی که تشکیل می‌شد، شرکت می‌کرد. در اعیاد مذهبی و مراسم عزاداری پیش‌‌قدم بود.

از طریق بسیج عازم جبهه شد. مدت حضورش در جبهه، چهل‌‌وهشت روز بود.پانزده سال زیست. چهل‌‌وهشت روز جان خویش را بر کف نهاد تا وقتی رخ دوست را می‌‌بیند، تقدیم او کند.

سرانجام در بیست‌‌وهشتم آذرماه هزاروسیصدوشصت، در عملیـات پاک‌‌سازی جادۀ بانـه-سردشت با برخورد ترکش خمپاره به سر به شهادت رسید. هم‌‌اکنون تربت پاکش در گلزار شهدای دیباج، زیارتگاه دل‌‌سوختگان است.

“راهش جاوید باد”

ادامه مطلب
شهید محمدتقی عبداله ئی 30 آگوست 14

شهید محمدتقی عبداله ئی

 

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در دهم فروردین سال هزاروسیصدوچهل‌‌وهفت و در روستای   نیمه‌‌کوهستانی و زیبای طزره از توابع شهرستان دامغان محمدتقی در خانواده ساده و با ایمان و بی‌‌آلایش آقامحمدرضا به دنیا آمد. او فرزند هفتم و آخرین فرزند خانواده بود. هنوز روزهای خوش کودکی‌اش را می‌گذراند که در هفتمین‌‌ برگ از کتاب سرنوشت او، جدایی از پدر نوشته شد. حالا محمدتقی و برادرش حسین و مادرشان باید در برابر این رنج بزرگ در کنار هم روزگار را می‌گذراندند. خواهر و برادران بزرگ‌تر او نیز شریک­شان در گذر از روزهای سخت جدایی بودند.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید داوود صرفی 29 آگوست 14

شهید داوود صرفی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

مشهدی محمدحسین کارمند راه‌آهن بود. قطار زندگی‌اش به‌‌‌همراه همسر و تنها پسرش در سایه آرامش‌‌بخش ابرهای الطاف الهی در خانه‌ای کوچک در همسایگی حسینیه ابوالفضل(ع) در حال حرکت بود. همسرش مربی قرآن بود. تنها پسر خانواده را زیر چادری از نور آیات الهی که بر قلبش جاری بود، پرورش می‌داد. بیست‌وپنجم شهریور سال هزاروسیصدوچهل‌وچهار، پسر دوم خانواده و درحقیقت آخرین فرزند مشهدی محمدحسین همراه با نغمه‌های داوودی «یاابوالفضل» خانه‌شان را پرترانه کرد. به یمن قدومش نامش را داوود نهادند.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید رمضانعلی خراسانی 29 آگوست 14

شهید رمضانعلی خراسانی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

حاج‌‌تقی و فاطمه‌‌خانم برای دومین بار احساس زیبای مواجهه با تجلی مخلوقی دیگر را تجربه می‌کردند. در اولین روز بهار چهل‌وپنج رمضانعلی با صدای دلنواز گریه‌اش خانه حاج‌‌تقی را رونقی تازه داد. کار حاج‌‌تقی لوله‌‌کشی ساختمان بود و کسب روزی حلال. رمضانعلی در تهران متولد شد. روزهای به‌‌یاد‌‌ماندنی کودکی‌‌اش را در کنار اعضای خانواده‌اش و در سایه ایمان به خدا می‌گذراند.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید غلامحسن خان محمدی 29 آگوست 14

شهید غلامحسن خان محمدی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

غلامحسن فرزند عباسعلی بهمن سال هزاروسیصدوچهل‌‌ونه در روستای غنی‌آباد دامغان به‌‌ دنیا آمد. ابتدایی را در غنی‌آباد و راهنمایی را در دامغان گذراند. هر روز کله سحر بیدار می‌شد و پای پیاده می‌رفت دامغان تا به کلاس درس برسد. علی‌‌رغم کمبود امکانات، همیشه نمرات خوبی می­گرفت.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید علیرضا خان محمدی 29 آگوست 14

شهید علیرضا خان محمدی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

آبان سال چهل‌‌وچهار بود که ورودش را با گریه آغاز نمود. او را علیرضا نامیدند. کودکی که شعف و شادی خانواده را دوچندان کرده بود. علیرضا در هفت­سالگی وارد دبستان شد. دوران تحصیلش را در شهر دامغان سپری ‌‌‌‌کرد. در حین درس‌‌خواندن به کارهای هنری نیز علاقه نشان می‌‌داد. حرف دلش را با نقاشی روی کاغذ نقش می‌‌زد و طراحی او در صفحات سفید  چشم‌‌نواز بود. به ورزش فوتبال نیز علاقۀ زیادی داشت.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید حسن خانبیکیان 29 آگوست 14

شهید حسن خانبیکیان

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

حسن فرزند رمضان‌‌علی در سال هزاروسیصدوچهل‌‌وچهار در یک خانواده‌ شش‌‌نفره در روستای چهارده (شهر دیباج) دیده به جهان گشود. تحصیلاتش را تا دوم دبیرستان ادامه ‌‌داد و سپس به جبهه اعزام گردید. دوران بیکاری‌اش را در کورۀ خشت‌زنی کار می‌کرد و از این طریق به خانواده‌اش کمک می‌نمود.

ادامه مطلب

ادامه مطلب