جستجو در دایره المعارف شهدا
تولد های روز

مطالب منتشر شده در دسته ی "دانش آموز"

شهید حسن مهرابی 29 می 22

شهید حسن مهرابی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

شهید حسن مهرابی فرزند علی، در تاریخ سی‌‌ام شهریور سال هزاروسیصدوچهل‌ونه در شهر دامغان به دنیا آمد. در خانواده‌ای متعهد و مذهبی لحظات عمر را سپری کرد و بین یک خواهر و پنج برادر به بالندگی رسید.حسن فرزندی مقید و مطیع بود و همواره در جهت جلب رضایت پدر و مادر می‌کوشید. تحصیلاتش را تا اول هنرستان خواند و با شروع جنگ تحمیلی برای اعزام به جبهه‌ها آماده‌شد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید اسماعیل مطلبی 30 آوریل 22

شهید اسماعیل مطلبی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

عید قربان سال هزاروسیصدوچهل‌‌وچهار، مطلب شاهد قدم‌های نوزاد دل‌‌بندش بود. نوزاد اسماعیل نام گرفت. پنجمین فرزند خانواده بود. تحصیلات خود را تا اول دبیرستان گذراند. با شنیدن خبر جبهه و جنگ درس را رها کرد و از طریق بسیج به جبهه اعزام شد. به‌‌عنوان رزمنده در جبهه فعالیت داشت.

پانزدهم تیر شصت‌‌ویک، در منطقه عمومی شلمچه به شهادت رسید. جنازه‌اش بعد از شانزده سال به خانواده برگردانده شد و در گلزار شهدای روستای فرات دامغان به خاک سپرده شد.

“راهش جاوید باد”

ادامه مطلب
شهید محمدرضا مزینانی 25 آوریل 22

شهید محمدرضا مزینانی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

اولین فرزند علی مزینانی، در سال هزاروسیصدوچهل‌‌وپنج در دامغان دیده به جهان گشود. او را محمدرضا نامیدند. با شروع زمزمه‌های انقلاب، خود را به شکل فعال در این حرکت‌ها داخل کرد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
هادی محمدی مایانی 4 آوریل 22

هادی محمدی مایانی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

هادی فرزند سیف‌الله محمدی سوم اردیبهشت سال هزاروسیصدوپنجاه در تهران چشم به جهان گشود.او که اولین نوۀ پسری بود با آمدنش شور و شعف را برای همه بستگان به همراه آورد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
محمد کسائیان 19 دسامبر 21

محمد کسائیان

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

محمد در تهران در اولین روز تیرماه سال هزاروسیصدوچهل‌‌وهشت به دنیا آمد. او فرزند پنجم خانواده نه‌‌نفریشان بود. قبل از شروع دوره ابتدایی به همراه خانواده به دامغان مهاجرت کردند. پدرش از کسبه بازار بود.دوره ابتدایی را در دبستان شهید امینیان (اروندرود) گذراند. تا پایان دوره متوسطه در دامغان به تحصیل ادامه داد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید علی شنائی 12 اکتبر 21

شهید علی شنائی

 

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

یازدهم مردادماه سال هزاروسیصدوچهل‌وچهار، ستاره باران شب‌های زیبای کویر بود و رویش سومین ستاره آسمان زندگی علی‌اکبر و زهراخانم در خانه روستایی و باصفا و سرشار حس زندگی و سرزندگی. دل و دیده پدر و مادر به شکفتن گل روی علی روشن شد و پدر گوش جان نو رسیده‌اش را به غزل‌های بلند اذان و اقامه و نوای توحید سپرد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید حسین سلمانیان 27 ژوئن 15

شهید حسین سلمانیان

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

صبح‌‌‌گاهان که غنچۀ وجودت پدیدار شد، چشم فلک از ذوق اشک ریخت و تو را در آغوش گرفت. تیرماه سال چهل‌‌‌وهفت که تازه قدم‌‌‌های اولش را برداشته بود، تو از دل روستای فرات دامغان قدم بر خاک کویر نهادی و با تولدت گرمای دیگری به فضای خانۀ پرمهرومحبت آقاغلامحسن بخشیدی.حسین نام زیبایی بود که پدر بر فرزند خواند. پدر آرایشگر بود و حسین در زیر سایه مهربان دستان نان‌آورش زیستن آموخت.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید محمد سلطانیه 13 ژوئن 15

شهید محمد سلطانیه

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

نامش محمد بود. قصۀ آمدنش در ششمین روز بهمن چهل‌‌‌وهفت در شهر کوچک ورامین رخ داد. کودکی او در ورامین گذشت. چهار برادر داشت و یک خواهر.پدرش، آقا ذبیح‌‌‌الله کارمند شهربانی بود و چون‌‌‌وچرای نظام وقت بر دل با ایمان و اعتقاد راسخ او در پرورش فرزندان با نور هدایت اهل‌‌‌ بیت(ع) هیچ خللی ایجاد نکرده بود.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید یدالله حسن بیکی 10 ژوئن 15

شهید یدالله حسن بیکی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در اولین روز از اولین ماه فصل بهار سال یک‌هزاروسیصدوچهل‌ودو در شهریار متولد شد. دوران کودکی را با تمامی شیطنت‌های شیرینش فارغ از دغدغه‌های فردا پشت سر گذاشت. بعد از آن پای به دبستان نهاد. او در خانواده‌ای متدین، زحمت‌‌کش، مهمان‌‌نواز و باصفا بالید و به دوران نوجوانی رسید. دوران نوجوانی او هم‌زمان با اوج‌گیری انقلاب اسلامی‌ بود. او با دیگر برادرانش بسان بسیاری از جوانان میهن آوای بلند رهایی سرمی‌داد. روزها در تظاهرات شرکت می‌کرد و شب‌ها بر در و دیوارهای شهر آرزوی مردم انقلابی کشورش را نقش می‌زد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب
شهید سید ابوالفضل تقوی 9 ژوئن 15

شهید سید ابوالفضل تقوی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

برای خلیل‌الله بودن باید خدا را به معرفت بشناسی و تمام معرفت خدا همان دردی است که به بهای گران بندگی در جانت می‌‌ریزد. گاهی به فرزند‌‌داری و گاهی به فراق  فرزند؛ نه یک‌بار که چندین مرحله. ابراهیم خلیل‌الله، یک‌ بار به قربانگاه اسماعیل فراخوانده شد تا خلیل‌الله دیار ما چهار مرحله به قربانگاه برود و هر فصلی از فراق را با اسماعیلی قربانی‌‌شده به هاجر زندگی‌‌اش سلام گوید و سربلند آزمون بندگی باشد.

ادامه مطلب

ادامه مطلب