ورزن یکی از چهار پارچه آبادیهای بههمچسبیده در دامنۀ البرز است که دهم مردادماه هزاروسیصدوچهلودو شمسی در حالی که خود را به روشنای خورشید سپرده بود، پسری پهلوانسرشت و جوانمرد با او همنفس شد.گویی ملائک از آغاز ورودش پی به آخر کار و روزگار و ثانیههای خوش وصلش برده بودند و از همان آغاز، لحظههای سجودش را ستودند و ورود این سید پهلوانسیرت را به یکدیگر شادباش میگفتند.آقا سیدیوسف، پدرش، به مدد غوغای شعور پدری و ماهسلطان به لطف احساس زیبای مادری، نامش را زینالعابدین گذاشتند و چنین شد که باید…
علیرضا فرزند احمد هفتم خرداد سال چهلوسه در روستای جزن دامغان دیده به جهان گشود. از کودکی بچهها را جمع میکرد دور خودش و برایشان روضه میخواند. معروف شده بود به علی شیخو.دوره ابتدایی را در روستای محل زندگیاش به پایان برد. برای راهنمایی و دبیرستان به دامغان رفت. همزمان با تحصیل همراه برادرانش سر کار هم میرفت.
محمدباقر فرزند نصرتالله، یکم خرداد هزاروسیصدوچهلوشش در دامغان به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا سوم راهنمایی خواند و برای حضور در جبههها ترک تحصیل کرد و به عضویت رسمی سپاه درآمد.
او پس از رشادتهای فراوان بیستوپنجم اسفند هزاروسیصدوشصتوسه در عملیات بدر، شرق دجله مفقودالأثر شد و بعد از شانزده سال به انتظار طاقتفرسای خانواده پایان داد و به دیار خود بازگشت. آثار بر جای ماندۀ او، در فردوسرضای دامغان به خاک سپرده شد.