در هفدهم تیرماه سال هزاروسیصدوچهلودو در سیرجان از توابع استان کرمان متولد شد. پدر، کارمند واحد واکسیناسیون شبکه بهداشت و درمان بود. ناگزیر هر چند سال یک بار به شهرهای مختلف منتقل میشد.
محمدحسین فرزند علی در سال هزاروسیصدوبیستونه در امیرآباد دامغان به دنیا آمد. هشتساله بود که به مدرسه رفت و تا چهارم ابتدایی را درس خواند. در دوران کودکی و نوجوانی به پدر و مادرش در کارها کمک میکرد.
مشهدی محمدحسین کارمند راهآهن بود. قطار زندگیاش بههمراه همسر و تنها پسرش در سایه آرامشبخش ابرهای الطاف الهی در خانهای کوچک در همسایگی حسینیه ابوالفضل(ع) در حال حرکت بود. همسرش مربی قرآن بود. تنها پسر خانواده را زیر چادری از نور آیات الهی که بر قلبش جاری بود، پرورش میداد. بیستوپنجم شهریور سال هزاروسیصدوچهلوچهار، پسر دوم خانواده و درحقیقت آخرین فرزند مشهدی محمدحسین همراه با نغمههای داوودی «یاابوالفضل» خانهشان را پرترانه کرد. به یمن قدومش نامش را داوود نهادند.
احمد سمیعی فرزند حسن در سال هزاروسیصدوسیویک در دامغان به دنیا آمد. پدرش کشاورز بود. تا ششم ابتدایی سابق درس خواند. سال پنجاهوچهار ازدواج کرد. از سال پنجاهوپنج تا پنجاهوهفت در مهدیشهر، از سال پنجاهوهفت تا شصتویک در دامغان و از آن تاریخ به بعد در ارومیه زندگی کرد.
آخرین فرزند علیاصغر و فاطمه، در روستای غنیآباد دامغان در سال هزاروسیصدوچهلونه به دنیا آمد.
چهار خواهر و دو برادر دارد. ابتدایی را در روستای زادگاهش خواند. برای دوره راهنمایی به دامغان رفت. روزها کار میکرد و شبها درس میخواند. مدتها در یک تولیدی لباس کار کرد و پس از چندی درس را رها کرد. در روستا در کنار پدر به کشاورزی مشغول شد.