نوشته هایی با برچسب مهاجرت
29 ژوئن 15
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
در بیستوششمین روز دومین ماه سال هزاروسیصدوچهلویک در شهرستان بهشهر، بهار آمدنش از راه رسید. عطر نفسهای دلانگیز ابراهیم، در گلستان خانه و خانوادۀ سیدرضا پیچید.در فصل گلکردن زمان و زمانه، چشمهای روشن پدر و مادر مژدۀ اجابت باران گرفته بود. نام پیامبر صبر و توکل و توحید برازندۀ وجودش شد.
دوران شیرین خردسالی را در کنار آبی دریا و سرسبزی دشت و دمنهای شمال تجربه کرد. همپای درختها و مدهوش عطر بهارنارنجها قد کشید. با باد میدوید و با هر شکوفه میشکفت.
دیری نپایید که در فصل شیرین شیطنتهای بچگی، تلخی هجران پدر را تجربه کرد و سرپرستی او و بقیۀ بچهها و بار سنگین زندگی بر روی دوش و شانههای صبور مادر مهربانش افتاد.
تا کلاس پنجم ابتدایی را در بهشهر درس خواند و پس از آن به پیشنهاد داییاش به دامغان آمد و با آنها زندگی میکرد. از نوجوانی هم کار میکرد و هم درس میخواند.
در عین خردی، بزرگمردی خودساخته بود. تحصیلاتش را تا سوم متوسطه در رشتۀ برق در هنرستان دامغان ادامه داد.
به استخدام دادگستری درآمد و بهعنوان متصدی امور دفتری مشغول به کار شد. سپس هنگام فرارسیدن سن خدمت سربازی، سرباز ارتش و به جبهه اعزام شد.
ازدواج کرد و حاصل ازدواجش یک فرزند پسر بود که او را سیدرضا نام نهاد تا همواره چراغ یاد پدر در دل و جان خانه و خانواده روشن باشد.در سال شصتوپنج به مدت سه ماه داوطلبانه با کاروان جهاد به جبهه رفت. عملیات مرصاد هم که شروع شد، دوباره به سوی جبههها شتافت.
فرزند و عیال و خانمان هم نتوانستند راهش را سد کنند. سیدابراهیم را در خانه موسی صدا میزدند. پیرو راه کمال بود و از شعور و عشق سرشار. باغ جانش با چلچراغی از محبت روشن و در طلوع خندههایش عطر ناب همت بلندش موج میزد.
چشمۀ همواره جاری معرفت بود و تلاش. یکتنه به جای چند نفر کار میکرد و گره میگشود و به دلها مینشست.
سرانجام در پنجم مردادماه سال شصتوهفت، در عملیات مرصاد، خودروی نظامی حامل او و دیگر همراهانش مورد کمین منافقان قرار گرفت. آتش حقد و کینۀ آن منافقان کوردل ازخدابیخبر، ابراهیم را در گلستان رضای پروردگارش «بردا و سلاما» فرود آورد.
بال در بال ملائک و چشم در چشم یار، غرق نگاه رازآلود حضرت دوست گردید و با نوشیدن شهد گوارای شهادت به عاشقان و عارفان و دلدادگان راه حق و حقیقت پیوست.
حریر جسم پاکش پس از تشییع، بر روی موج دستهای مهربان مردم شهرش در گلزار شهدای روستای حاجیآباد بستجان دامغان، دفن شد.
“راهش جاوید باد”
ادامه مطلب