نوشته هایی با برچسب فیض شهادت
29 سپتامبر 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
سعدی زمانی فرزند عبدالعلی در سال هزاروسیصدونوزده در روستای چناقبلاغ شهرستان میانه بهدنیا آمد. به مدرسه رفت و تا پنجم ابتدایی را درس خواند و سپس ترک تحصیل کرد. به کار آزاد مشغول شد. بعد از سن قانونی گواهینامه رانندگی گرفت و به شغل رانندگی پرداخت و راننده بلدوزر شد. در سال چهلوسه با دخترخاله خود ازدواج کرد و برای کار به کرمان رفت و کارمند رسمی ذوبآهن کرمان شد. بعد از مدتی به البرزشرقی شاهرود منتقل شد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
29 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
رحمتالله سال هزاروسیصدوچهلویک در روستای عبدیا یکی از توابع شهرستان دامغان شاهد تولد نوزادش بود. نامش را محمدحسین گذاشت. وی تحصیلاتش را تا پنجم ابتدایی گذراند و بهعنوان شیشهبر مشغول به کار شد. از همان کودکی تا سن هجدهسالگی بیماری پوستی داشت و چندین بار به مشهد رفت تا خوب شد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
29 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
آسمان و شاید هزاران موجود میان آسمان و زمین نظاره میکردند که آقا علیاکبر دستانش را بلند کرد و اینگونه زمزمه میکرد: «خدایا! تو را شکر میکنم که بر من منت نهادی و فرزندی پاک نصیبم نمودی! باشد که سعادتمند شود…»سومین روز آبان سیوهفت بود و زمزمههای عاشقانۀ آقا علیاکبر با خدایش و تبریک و شادباش مردم آبادی «کلا» به این خانواده برای آمدن احمد. احمد در تبوتاب زندگی دنیا قرار گرفت.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
27 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
در سال هزاروسیصدوچهلوهفت در روستای وامرزان دامغان، در خانواده علیاکبر خادمیان نوزادی متولد گشت. به میمنت تقارن این تولد با میلاد امام عصر(عج) نامش را محمدمهدی گذاشتند.
ادامه مطلب
ادامه مطلب