نوشته هایی با برچسب جوانان غیور
30 سپتامبر 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
محمدرضا فرزند مختار، سال هزاروسیصدوچهلوچهار در تهران دیده به جهان گشود. او فرزند پنجم خانواده بود. در دوران کودکی شرکت در نماز جماعت و مراسم مذهبی، شخصیتش را بارور ساخت. در همان دوران پدر به او و بقیه فرزندان، رساله احکام را آموزش میداد. سال اول دبیرستان بود که از تهران به دامغان نقل مکان کردند. او در مغازۀ پدر فعالیت میکرد و به نوعی کمکدست او بود.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
26 سپتامبر 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
سه تا از فرزندانشان از دنیا رفتند. در سوم آبان سال چهلوشش، خدا غلامرضا را به آنها داد. پدرش حسن، با شغل کشاورزی زندگی را اداره میکرد. مادرش از دوستداران اهل بیت(ع) است.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
19 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
اواسط پاییز هزاروسیصدوسیوسه بود که خدا گل وجود سیدرضا را شکوفا کرد. سیدرضا در هُرم نفس مادر و زیر سایۀ سبز پدر درس انسانیت، غیرت و مسلمانی آموخت. رشد کرد، بالید و بالغ شد. نوجوان بود که به تهران رفت. کار کرد و در کنارش درس خواند و سپس به استخدام دادگستری تهران درآمد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب