فرهاد فرزند مصطفی، در سال هزاروسیصدوسیوهفت در روستای کلاتهرودبار دامغان به دنیا آمد. تحصیلاتش را تا پنجم ابتدایی بیشتر ادامه نداد. مدتی در معدن شخصی کار میکرد.
محمدعلی در سال هزاروسیصدوسیوهفت شمسی، در دیباج متولد شد. تا پنجم ابتدایی را درس خواند. بهخاطر از دستدادن پدرش رجبعلی، ترک تحصیل کرد و مشغول به کار شد. وی سرپرستی مادر، سه خواهر و یک برادرش را به عهده داشت.
کربلایی جمشید در سال هزاروسیصدوسیوچهار به پابوسی امام حسین(ع) مشرف شد. چون فرزند پسری نداشت، تمام دعا و آرزویش این بود که صاحب پسری شود. چهار سال بعد خداوند، عباسعلی را به او و همسرش فاطمهخانم عطاکرد. در نهم شهریورماه سال هزاروسیصدوسیوهشت، عباسعلی در زردوان چهارده (دیباج) به دنیا آمد.
شلوغ بود و پر کار. مهربان و دوستداشتنی. تحصیلاتش را تا دوم ابتدایی ادامه داد. بعد از آن شغلهای متعددی را تجربه کرد. متولد دهمین روز فروردین سال هزاروسیصدوپنجاه، در شهر میانه روستای دستجرد بود. در تهران شاگرد رانندۀ ماشین تریلی شد. بعد به دامغان آمد و یک سالی در قنادی کار میکرد. سپس به زاهدان رفت و در کنار پسرعموهایش به کار بنایی پرداخت. چندی گذشت باز به دامغان آمد و در کنار خانواده زندگی را سپری میکرد.
محمداسمعیل در سال هزاروسیصدوبیستونه در زردوان روستای چهارده (دیباج) بهدنیا آمد. تا سال ششم ابتدایی نظام قدیم درس خواند و سپس مشغول به کار شد. او که کارمند ذوبآهن بود، با پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی عازم جبهه شده و در مقر لشکر 17 علیابنابیطالب(ع) در انرژی اتمی مستقر شد.
بیستوهفتم بهمن شصتودو در حین انجام ماموریت در جاده اهواز- آبادان به شهادت رسید.
از شهید علاوه بر سه پسر و یک دختر دفترچه خاطرات روزانهاش به یادگار مانده که حاوی اخلاص درونی یک رزمنده است. پیکر پاکش در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
بیستم تیر سال هزاروسیصدوبیستودو، عباسعلی در ورزن چهارده (دیباج) به دنیا آمد. دوستان او را عباسقلی هم صدا میزدند. پدرش نوروزعلی کشاورز بود. تا ابتدایی بیشتر درس را ادامه نداد.
محمدحسین در سال هزاروسیصدوسی در روستای ورکیان از توابع شهرستان دامغان دیده به جهان گشود. او چهارمین فرزند خانواده بود و پدرش کشاورزی زحمتکش بود که روزی در مزرعه به دست اشخاص زورگو به قتل رسید و بدنش قطعهقطعه شد. بعد از مدتی عموی حسین سرپرستی فرزندان برادرش را بر عهده گرفت.
لطفالله فرزند کرم، در سال هزاروسیصدوسیوسه در روستای حسینان منطقه سرکویر دامغان متولد شد. بهخاطر شرایط آن زمان از نعمت تحصیل محروم بود. با همان حال تا سوم ابتدایی را گذراند. بعد هم به کارگری مشغول شد.
موسی فرزند علیاکبر و حلیمه در سال هزاروسیصدوسیوهفت در کلاتهرودبار دامغان به دنیا آمد. تا پنجم ابتدایی را درس خواند و ترک تحصیل کرد. در کارگاه کوچک خشتزنی به همراه پدر مشغول به کار شد. هم کارگری میکرد و هم به کار کشاورزی مشغول بود. در سال پنجاهوهشت ازدواج کرد و بهعنوان نگهبان و انباردار در جهاد سازندگی مشغول شد.
شیرمرد روستای شیردره، علی راهدار، متولد ماه اسد بود و عجیب نبود که نامش را از شیر خدا حیدر کرار به وام گرفتند. وقتی به دنیا آمد دامنۀ سبز سوادکوه زیر نور خورشید دومین روز مردادماه سال هزاروسیصدوچهل میدرخشید.