نوشته هایی با برچسب پیکر مطهرش

شهید محمدرضا مؤمن برمی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

اول مهر هزاروسیصدوچهل خانواده عباس‌‌علی شاهد به دنیا آمدن پسری بود که پدر نام او را محمدرضا گذاشت.محمدرضا از کودکی زیرک و باهوش بود. همراه پدر در مجالس مذهبی و نماز جماعت شرکت می‌کرد. تحصیلاتش را تا سوم راهنمایی در روستای برم به پایان رساند.

ادامه مطلب

شهید محمدعلی معرفی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

پانزدهم مرداد سال هزاروسیصدوچهل‌‌وشش در شهرستان بهشهر به دنیا آمد. نام او را پدربزرگش محمدعلی گذاشت. خانواده آقااسماعیل به شهرستان دامغان و روستای بق مهاجرت کردند. دوران ابتدایی را در روستای بق گذراند اما به دلیل نداشتن امکانات ترک تحصیل کرد.

ادامه مطلب

شهید کاظم مطواعی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

از پنجمین روز شهریور خون‌گرم صلح‌آباد دامغان، کاظم مهمان سفره طبع بلند غلامرضا مطواعی شد تا در خانه‌ای که سجاده بندگی صاحبش پیش از طلوع آفتاب پهن می‌شد کودکی را سپری کند. خانه‌ای که تصمیم کبرای کبری علیان‌نژاد، مادر خانه، پرورش دو شهید، با شیر اشک عزای امام‌حسین^(ع) بود.

ادامه مطلب

شهید جلال زرین پور

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

جلال بیست‌‌وهشتم دی‌‌ماه هزاروسیصدوسی‌‌ونه در مشهد به دنیا آمد. پدر و مادرش، علی‌اصغر و سیده‌‌فاطمه نام دارند. فرزند اول خانواده بود و با سختی‌ها و مشکلات زیادی بزرگ شد. دوران کودکی را طوری گذراند که خانواده در تنگنای مالی بودند. جلال دو‌‌ازده‌‌ساله بود که به‌‌خاطر شغل پدرش به دامغان منتقل شدند. پدرش در شهربانی خدمت می‌کرد.

ادامه مطلب

شهید مظفر دانشفر

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

مظفر چهارم شهریور هزاروسیصدوسی‌‌ونه در خانه مشهدی محمدعلی در روستای عبدالله‌آباد دامغان چشم به جهان گشود. دوران ابتدایی را در روستای خود و راهنمایی را در شهر نزد پدربزرگ و دایی‌اش خواند.

ادامه مطلب

شهید محمدعلی خواجه زاده

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

محمدعلی فرزند علی‌اکبر، در سال هزاروسیصدوچهل در روستای جزن دامغان در خانواده‌ای نه‌‌نفره دیده به جهان گشود.

ادامه مطلب

شهید یحیی حیدری

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

به‌‌همراه مادربزرگ برای آموختن قرآن و نماز به مکتب می‌رفت و در همان سن کم، نماز و قرآن را یاد گرفت.

پس از گذراندن دوران پرفرازونشیب کودکی وارد مدرسه ابتدایی شد و با گذراندن این دوره به تحصیلات راهنمایی پرداخت؛ سپس وارد دبیرستان شد. با علاقۀ زیادی که به تحصیل داشت در رشتۀ ریاضی موفق به اخذ دیپلم شد.

ادامه مطلب

شهید علی حسن بیکی

“بسم رب الشهداءوالصدیقین”

در آن هوای سرد زمستان، آقاباقر هر روز منتظر بود که خدیجه‌‌خانم خبر خوشی را به او بدهد. همۀ اعضای خانواده منتظر تولد عضو جدید خانواده بودند. دو روز از اولین ماه زمستان سال سی‌ونه می‌گذشت که این انتظار به پایان رسید. علی عضو جدید و چهارمین فرزند آقا باقر شد. کسی که قرار است تنها بیست‌‌ودو سال در عالم خاک باشد و سپس راهی افلاک.

ادامه مطلب