محمدرضا فرزند نعمتالله، بیستوهفتم اسفند هزاروسیصدوسیونه در روستای نعیمآباد دامغان در خانوادهای متدین و مذهبی به دنیا آمد. در ابتدای تولد مادر خود را از دست داد و در آغوش مادربزرگ جای گرفت.دست تقدیر بعد از سه سال مادربزرگ را هم از او گرفت. پدری که ناگزیر از معلمی و اداره کلاس خود در روستاست، از عهدۀ نگهداریاش برنمیآمد، به ناچار محمدرضا را به پرورشگاه تهران سپرد. او دور از آغوش گرم خانواده روزگار را گذراند تا پدر ازدواج کرد و محمدرضا را نزد خود آورد.
علیرضا، بیستوسوم تیرماه سال هزاروسیصدوسیونه در تهران متولد شد. آقایدالله پدرش، میوهفروش خوشانصاف محلهشان بود.پسر بزرگ خانواده بود و تا سن یازدهسالگی را در تهران سپری کرد.
پاییز دلبسته مهر توست. هنوز بوی بهار میآید از کوچهای که تو در آن سر در آوردی. سیزدهم آبانماه هزاروسیصدوچهلوپنج، زادروز شکفتن گل رویت در دامن پاک فاطمهخانم و جایگرفتن در آغوش پر مهر آقا محمدقلی است.
محمدحسین در سال هزاروسیصدوسی در روستای ورکیان از توابع شهرستان دامغان دیده به جهان گشود. او چهارمین فرزند خانواده بود و پدرش کشاورزی زحمتکش بود که روزی در مزرعه به دست اشخاص زورگو به قتل رسید و بدنش قطعهقطعه شد. بعد از مدتی عموی حسین سرپرستی فرزندان برادرش را بر عهده گرفت.
سیدعباس فرزند سیدامیر در تاریخ هفتم بهمنماه سال هزاروسیصدوچهلوهفت در شهر دامغان به دنیا آمد. تحصیلات دوره ابتدایی را تا سال پنجم در مدرسه خاقانی روستای مایان و دوران راهنمایی را در مدرسه شهید حسنبیکی ادامه داد.
آقاصفر کارگری ساده و باصفا در کنار همسرش حوا در روستای عبديا در حوالی کوير دامغان، روزگار میگذراندند.
تابستان سال چهلوچهار از راه میرسید و خردادماه گرم و پرثمر عبديا پیامآور آن. پنجم خردادماه که شد، حواخانم پسری زيبا و دوستداشتنی را در آغوش گرمش جای داد. آقاصفر، با دستان مهربان ولی پینهبسته فرزندش را در آغوش گرفت و هزار آيه شکر بر لبانش جاری شد.
علینقی فرزند محمد در سال هزاروسیصدوچهلوشش در روستای مِیلآباد دامغان به دنیا آمد. سپس به روستای صالحآبادو نقلمکان کردند. دورة ابتدایی تحصیل را در همین روستا سپری کرد.
پس از آن با کوچکردن خانواده از روستا به شهر دامغان علینقی ضمن ادامة تحصیل، برای کمک به اقتصاد خانواده با علاقه و جدیت مشغول به کار شد. علاقۀ او به تحصیل علم و تأمین معاش زبانزد بود.
سیدحسن تقوی فرزند سیدابوالقاسم در سوم فروردین هزاروسیصدوسیوچهار با تولدش بهار خانواده را زیباتر کرد. دومین فرزند بعد از یک برادر و قبل از سه خواهرش بود. تحصیلاتش را در روستای زادگاهش حسنآباد دامغان سپری کرد. همراه پدر مشغول کار شد تا وقتی که زمان سربازیاش فرا رسید. دو سال در تهران خدمت سربازیاش را گذراند.