روستای قدرتآباد به یاد داشت که نوجوان هفدهسالهای که جنازهاش بر روی دستها تشییع میشود، فرزند علینقی است که در سال هزاروسیصدوچهلوهفت به دنیا آمد. پدربزرگ اسمش را علی گذاشت.
علیاصغر فرند محمدکاظم و خاتون سال هزاروسیصدوچهلوهفت خورشیدی در روستای صیدآباد از توابع دامغان دیده به جهان گشود. فرزند پنجم خانواده و شهید اول آنهاست. تا سال سوم دبیرستان در رشته علوم تجربی تحصیل کرد.
همراه با آمدن سال جدید او هم آمد. یکم فروردینماه سال هزاروسیصدوچهلودو، خانهای در روستای صیدآباد، از توابع شهرستان دامغان شاهد میلادش بود. پدرش، محمدکاظم، او را حسین نامید.حسین ایام کودکی را در دامان بانو، خاتون نصرینی، مادر متدینش پرورش یافت.
آذرماه سال هزاروسیصدوچهلوپنج بود و ششمین روز آن. سالروز شاد تولد آخرین و تنهاترین امام شیعیان هم از راه رسیده بود و آقا غلامرضا سومین پسرش را در آغوش گرفته بود. به یاد و به عشق امام غایبش او را مهدی نام گذاشت.
سیدیحیی فرزند سیدرضا در سال هزاروسیصدوبیستوهشت، در روستای سرسبز و در دل کوهسار شمالی شهرستان دامغان، قلعه، از مادری پاکدامن متولد شد.
استعداد بسیاری در درسخواندن داشت و زمانی که در سال دوم ابتدایی مشغول به تحصیل بود، پنجم ابتدایی را هم امتحان داد و با معدل بیست قبول شد. به دلیل مشکلات مالی درس را رها کرد و به کشاورزی پرداخت تا با کسب روزی حلال کمکخرج خانوادهاش باشد. دادن خمس و زکات را واجب میدانست. در طول زندگیاش به خانواده مخصوصاً به پدر و مادرش احترام میگذاشت. امر به معروف و نهی از منکر سرلوحۀ همۀ اعمالش در زندگی بود.
سال هزاروسیصدوچهلوشش بود و روستای صح از منطقه تویهدروار دامغان، پذیرای یکی دیگر از ساکنین خود شده بود. خانه آقای عباس شریفی غرق در شادی و شعف بود. خواهر و برادرها مدتها چشمانتظار تولد برادر کوچکشان بودند و حالا نصرتالله با ورودش خانواده را هفتنفره کرده بود.
محمدرضا فرزند علیاصغر، در سیزدهم بهمن سال هزاروسیصدوچهلوشش در شهر دامغان دیده به جهان گشود. تحصیلاتش را تا پنجم ابتدایی ادامه داد.
در زمان جنگ تحمیلی بهعنوان سرباز وظیفه در جبهۀ مهران حضور یافت و در همان منطقه مفقودالجسد گردید. صورت نمادین مزارش در گلزار شهدای شهر دامغان قرار دارد. محمدرضا در یک خانواده زحمتکش پا به عرصۀ وجود گذاشت.
ابراهیم سال هزاروسیصدوچهلویک در خانوادهای ساده، صمیمی و زحمتکش از روستای همیشهبهار «بادلهکوه» دامغان به چهرۀ دنیا لبخند زد. پدرش اسماعیل به دامپروری و کشاورزی اشتغال داشت. ابراهیم خیلی زود دوشادوش پدر راهی مزرعه و صحرا شد تا درس نیمهتمام مدرسه را در دامن طبیعت و برق عرق جبین پدر به اتمام رساند.
عبدالرضا (داوود) اولین فرزند حاج محمدحسن و مریمبیگم، اول بهمن هزاروسیصدوسیوهشت در تهران به دنیا آمد.پدرش پلیس شهربانی بود و به دلیل شغلی که داشت از تهران به سمنان و از سمنان به دامغان منتقل شد.عبدالرضا دوره ابتدایی و راهنمایی را در سمنان و دبیرستان را در دامغان گذراند. در درس و تحصیل دارای استعداد بالایی بود و معمولا از شاگردان ممتاز کلاس و مدرسه بود.