نوشته هایی با برچسب شرایط بحرانی
29 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
غلامحسن فرزند عباسعلی بهمن سال هزاروسیصدوچهلونه در روستای غنیآباد دامغان به دنیا آمد. ابتدایی را در غنیآباد و راهنمایی را در دامغان گذراند. هر روز کله سحر بیدار میشد و پای پیاده میرفت دامغان تا به کلاس درس برسد. علیرغم کمبود امکانات، همیشه نمرات خوبی میگرفت.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
27 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
رحیم فرزند محمود، بیستم تیر هزاروسیصدوچهلوشش در بهشهر به دنیا آمد. به مدرسه رفت و تا اول راهنمایی درس خواند. از سال هزاروسیصدوشصت به امیرآباد دامغان مهاجرت کردند. به رشته برق علاقه داشت و دوست داشت در همین رشته ادامه تحصیل دهد. به دلیل نبودن رشتۀ موردعلاقهاش در امیرآباد و مشکل رفتوآمد به شهر ترک تحصیل کرد. نزد داییاش به سیمانکاری مشغول شد. بعدها در همین کار استاد شد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
15 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
محمدعلی فرزند علیاکبر، نهم مرداد سال هزاروسیصدوچهلودو در روستای کبوترخان دامغان متولد شد و به مدرسه روستای خورزان که حوالی کبوترخان است رفت و تا پنجم ابتدایی درس خواند. چون روستا بیش از این امکانات تحصیلی نداشت به شهر دامغان رفت و مشغول تحصیل شد. به علت مشکلات معیشتی بعد از کسب مدرک سیکل، درس و مدرسه را کنار گذاشت و برای کمک به خانواده به کارگری و بنایی پرداخت.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
6 آگوست 14
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
ولیالله و زهرا سال چهلودو در دامغان، کودک خود را در آغوش کشیدند. نامش را محمدحسن نهادند. تحصیلاتش را تا دیپلم ادامه داد. کمک و یار پدر و مادر بود. در منزل به مادرش کمک میکرد و در مغازه به پدر خود. به انقلاب و امام(ره) حساس بود و اگر کسی حرف بدی میزد، سخت آشفتهخاطر میشد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب